زبان بدن و ویژگیهای آن
- شناسه خبر: 39605
- تاریخ و زمان ارسال: 3 مرداد 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
تدوین و نگارش: ا. امیر دیوانی
اشاره:
درک زبان بدن (Body Language) در سالیان اخیر فزونتر از گذشته در کانون توجه روانشناسان قرار گرفته؛ زبانی که گویا راستینتر و صریحترست. پژوهش و مطالعه پیرامون زبان بدن در سالهای نه چندان دور از آن سبب بسی رواج یافته که روانشناسان از دیدگاه درونیات و احساسات بشر به مدد حرکتها و پیامهای دریافتی بدن و سیما به موقعیتهایی دست یافتهاند. از همین روی، تعبیر و مفهوم زبان بدن، احساسات و حالتهای باطنی شخص را بر ما عیان میسازد. زبان بدن را «ارتباط غیرکلامی» نیز گویند.
به راستی فهم درست چنین زبانی از راه چونان ارتباطی و بررسی شیوهی رابطهی رو در روی آدمیان با هم فارغ از ارتباط کلامی است.
زبان بدن و درک آن، جایگاه بس ارزندهای در شناخت معانی و مفاهیمی داراست که بین انسانها متبادل، تفسیر و تبیین میگردند. به باور جمع کثیری از کارشناسان علوم رفتاری تقریباً 80ـ50 درصد از روابط انسانی غیر کلامیاند به طوری که این مورد به خودی خود اهمیت هر چه بیشتر وارسی بر سر این بعد از وجود انسان را ضروریتر مینماید. پس با علم به اینکه زبان بدن و مفاهیمش با عنایت به شرایط و موقعیتهای گونهگون با هم متفاوتند؛ لذا ارتباطات غیر کلامی نیز در چونی (کیفیت) درک ما از کردارها و کنشهای یکدیگر یا عکس آن از اهمیت وافری برخوردارست. این نوع مهم انگاری به ویژه در روابط رودرو و نفر به نفر نمود فزونتری مییابد و در صورتبندی ارتباطات عاطفی و احساسی نقش چشمگیر حیاتیتری به خود میگیرد.
نکتهی قابل توجه این است که نقش زبان آن زمان مهمتر میگردد که ما نخستین دفعه با احدی دیدار یا برخورد کنیم. به راستی چگونگی رویکرد ما به طرف در همان دیدار اول ایجاد میشود و این ارزیابی آغازین ناخودآگاه و غیر ارادی بر اساس برداشتی است که از حالتها یا برخورد وی خواهیم داشت و نه یقیناً از گفتههایش. در چه بسا موارد پیش میآید که ما جرات اظهارنظر و داوری دربارهی آن کس را پیدا میکنیم؛ بیآنکه حتی با او کلمهای سخن گفته باشیم. زبان بدن در اولین تماس حضوری، اثر فراوانی در برداشت طرف مقابل دارد. این تاثیر متقابل است؛ بدین معنی که طی برخورد نخستین هر دو طرف از حرکات بدن یکدیگر احساساتی را دریافت کرده و قضاوتی از سوی مقابل در ذهنشان پدیدار میگردد. زبان بدن جنبهای از رفتارهای آدم است که مدام بین افراد مبادله و به تفسیر در میآید. این تبادل دادهها حتی مدت زیادی در مقادیر غیرطبیعی و ناخودآگاه سیر مینماید. از یاد نبرید فقط شما نیستید که به نفسیر زبان بدن سایرین (خودآگاه یا ناخودآگاه) رو میکنید؛ دیگران نیز پیوسته در حال بررسی و ارزیابی حالات و زبان بدن شما میباشند.
زبان بدن در آنانی که شناختشان خودآگاه بوده و قابلیت حالات سایرین را دارند، عمدهتر به برتری ضمیرهای ناخودآگاه ربط پیدا میکند. شما در واقع میتوانید آگاهی خویشتن را از حالت ناخودآگاه به خودآگاه برگردانید. این عمل با فراگیری موضوعات مربوط به زبان بدن و آنگاه از طریق تمرین درک ارتباطات غیرکلامی در برخورد با سایرین رخ میدهد. باید دانست بدن، بعدی فراتر از حالات و حرکات تن است. زبان بدن به طور بالقوه (هر چند نه هموار) شامل موارد ذیل است:
حالات ظاهری و جسمانی
فاصله با دیگران و حریم شخصی
حالات چهره
چشمان و طرز نگاه
روش برخورد با سایرین
طریقهی برخورد با اشیایی همانند مداد، سیگار، پوشاک و …
طریق تنفس و سایر ابعاد جسمانی کم اهمیتتری مثل ضربان قلب و عرق بدن
با کمی توجه میتوان دریافت که زبان بدن هیچ کدام از خصوصیات صدا مشتمل بر خود صدا، مایه مقام (تنالیته) و طنین (تُن) آن، نوسان و همانند اینها نیست. شاید دانستن این مطلب جالب باشد که بدانید چشمان نیز سهم مهم و بارزی در زبان بدن داراست. بازتاب انسان به حالات و حرکات ظاهری دیگران و واکنشهای اطرافیان به ما ارتباط زیادی با ارزیابی دو سویه و درک خودآگاه و ناخودآگاه از فرد مقابل دارد. به راستی با نگاهی و بیهیچ حرف و سخنی میشود احساسات زیادی را منتقل کرد. بخش عظیمی از این نمونهها و موارد مشابهشان در حیات واقعی آدمیان وجود دارد. عکسالعملهای غریزی و ناخودآگاه بشر نسبت به شرایط و اوضاع و احوال مختلف، به طرز حیرتآوری به زبان بدن مرتبط است که خیلیها از آن طفره میروند؛ در حالی که میتوان از طریق آن کردارها و حرکتهای سایرین را بهتر درک کرد.
قاعدتا تفسیر ما از زبان بدن دیگران به خصوص حالات چشمها و چهره غریزیاند اما میتوان با قدری اندیشه و پندار اولیه، میزان آگاهی را از پیامهای ارسالی و پیامهای دریافتی در حد محسوسی افزون ساخت. با آگاهی از فن زبان بدن، از احساسات سایرین و معانی چندگانهاش، دریافت و فزونتری حاصل خواهد شد. شخص از طریق شناخت مفاهیم زبان بدن نه تنها بهتر میتواند درونیات فردیاش را شناخته و همچنین مهارشان سازد، بلکه بهتر میتواند دربارهی احساسات و مقصود دیگران شناخت بیشتری پیدا کند.
امروزه این اصل کاملا مورد قبول واقع شده که برخی از حالات احساسی چهرهی آدمی مشخصاً برای هر کس و در همه جا یکسان بوده و متمایزست که هر یک کار بست ویژهشان را دارا میباشند. از این گونه حالتها میشود به غم، شادی، ترس، تنفر، خشم و شگفتی اشاره داشت. امکان دارد در نگاه اول این جور برداشت شود که وجوه متفاوت رفتارها و حرکات انسان محدود و مفاهیم اندکی را در ذهن به وجود میآورد. لکن باید دانست که انسان و ابعاد پر شمارش بسی پیچیده است؛ به نحوی که هر کس قادرست 700 هزار حرکت و نشانهی گوناگون و متنوع پدید آورد پس در حقیقت باید دانش مطالعه و بررسی زبان بدن آدمی را متاثر از فنآوری (تکنولوژی) درک و شناخت تصویرسازی ذهنی او دانست. فنآوری را میشود ارتباطی تنگاتنگ میان ذهن، احساس و تفکرات فردی با حرکات بدن دانست.
یک حکم صادر نکنید
از سوی دیگر نباید از یاد برد که زبان بدن بر بسیاری از مفاهیم متکی است؛ به این معنا که یک حرکت مشخص بدن آدمی همواره و در همهی شرایط، حاوی یک معنا نیست. به طور مثال مالیدن چشمان لزوما به مفهوم سوزش یا خارش این اعضا نیست بلکه احتمال دارد به معنی خستگی فرد بوده یا ممکن است دست به سینه ایستادن شخص به معنی گرمی و صمیمت وی باشد و نه گرفتن حالت تدافعی در برابر سایرین.
به خاطر بسپارید که پیامهای ناشی از بدن همیشه هم قابل اتکا نیستند. پیامها را در همه حال باید به شکل یک کل منظور نظر داشت. پس همواره سعی کنید از پیامها برداشت سطحی و ابتدایی نداشته باشید. پیوسته در پی مجموعهای از پیامها باشید که میتوان از آنها نتیجهای خاص برداشت کرد؛ به ویژه پیامهایی که معانی و مفاهیم متعددی دارند.
بدن شما اهل کجاست و به چه زبانی سخن میگوید؟!
نکتهی مهم دیگر اینکه پارهای از حالات بدن و تفاسیرش تنها مختص به یک فرهنگ و قومیت مخصوص است؛ از اینرو، آگاهی از تفاوتهای فرهنگی و نمودشان خاصه در اجتماعات پیچیدهی امروز اهمیت بسیار زیادی دارد. حریم شخصی مردم نیز متناسب با فرهنگ و ملیت آنها تفاوت میکند.
از طرف دیگر میتوان زبان بدن و مفاهیم فراوان حاصل از آن را تحت تاثیر سن و جنس هم دانست؛ بدین معنا که امکان دارد زبان بدن یک پیرمرد با زبان بدن حرکات زنی جوان در رویارویی با شرایط مشترک با یکدیگر فرق داشته باشد.
عدهای میکوشند با بهرهمندی از مفاهیم زبان بدن بر فرد مقابل اثر نهند. طرز دست دادن یا نگاه کردن به طرف مقابل نمونه پیامهایی هستند که موقتا بر فرد تاثیر میگذارند. لذا توجه به حرکات جزییای مثل بسته شدن مردمک چشم، بالا رفتن ابروها و جمع شدن گوشهی دهان همگی میتوانند در تشخیص نوع درونیات طرف مقابل به کس یاری کنند.
حالات بدن، احساسات منفیای نظیر خستگی، بیعلاقگی، اضطراب و عدم امنیت را هم منتقل میکنند. در حقیقت این تاثیر شرایط و موقعیتها بر فرد است که به بروز چنین احساساتی منجر میگردد. این شرایط احتمالا از این قرارند:
طرز برخورد سایرین
خستگی
فشار روانی (استرس)
گرسنگی و تشنگی
بیماری یا ناتوانی
احساس طرد شدن در جمع
احساس غریبی
تقلب با زبان بدن
شماری از مردم با شناخت زبان بدن سعی دارند احساسات درونیشان را با تغییر واکنشهای ناخودآگاه به نحوی دیگر ظاهر کنند. البته گرچه این کار شدنی است، این را هم باید در نظر گرفت نهان ساختن تمام نشانههای ظاهری از حالات درونی هم امر راحتی نیست.
سر
سر از مهمترین اعضا در نمود زبان بدن است. سر از مو، گوشها، چشمها، بینی و صورت تشکیل شده است؛ بنابراین عضلات مختلفی دارد که وضعیت آنها بیش از هر جای دیگر بدن در برداشت طرف مقابل اثربخش است.
دهان
دهان را هم میتوان با بسیاری از پیامها و حرکات بدن مرتبط دانست. گرچه به نظر میآید که تنها عملکرد ارتباطی دهان، سخن گفتن است ولی نقش دهان را در زبان بدن نمیتوان نادیده پنداشت.
چشم
چشمها در زمرهی عناصر مهم اثرگذار در ارتباط غیر کلامی هستند. در حقیقت از نگاه طرف مقابل است که میتوان به بسیاری از درونیات او پی برد.
دست: از جمله اعضای پرکاربرد بدن انسان است که در ابراز احساسات از آن بسیار استفاده میشود. حالات مختلف دست معانی و مفاهیم متعددی را در ذهن ایجاد میکنند.