قلمدانسازی
- شناسه خبر: 9410
- تاریخ و زمان ارسال: 6 اسفند 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
شیما احمد صفاری پژوهشگر و مدرس دانشگاه
قلمدان و قلمدانسازی با هنر و فرهنگ ایران پیوندی دیرینه دارد. از یک طرف گرانمایهترین میراثهای هنری نقاشی، مینیاتور، تذهیب، تشعیر، حلکاری، خط، منبتکاری، خاتمکاری، ملیله کاری، مرصع و ترصیع ایرانی بر قلمدانها نقش بستهاند و از طرفی دیگر در گذشتهای نه چندان دور، قلمدان مهمترین وسیله کتابت و بهترین عامل برانگیختن اقشار گوناگون مردم به فراگیری خطاطی و خوشنویسی بود. از اینرو در زمانهای گذشته قلمدان حرمت و احترام بسیار داشت و استادان قلمساز، عصاره قریحه و تمامی هنرشان را برای به وجود آوردن قلمدانهای هرچه زیباتر و گرانبهاتر به کار میگرفتند، ولی وظیفه اصلی قلمدان، حفاظت از قلمها بود.
قلمدان، که از دوره ساسانیان رواج داشت، تا اواخر دوره صفویه از آهن و مفرغ و به صورت مشبک ساخته میشد و بر روی آهن یا فولاد یا طلا، نقوش زیبا، نقرهکوبی و زرکوبی میکردند. قلمدانهای چوبی نیز میساختند. ولی از اواخر دوره صفویه قلمدانهای مقوایی با نقاشیهای زیبا رواج یافت. قلمدانسازی از عهد ساسانیان شروع شد و از دوره صفویه رونق و اعتباری تازه گرفت. قلمدانهای این دوره، از جمله اصیلترین آثار هنری باستانیاند و رواجشان از گذشتههای دور، در ایران، نشانه توجه ویژه ایرانیان به آموختن و تشویق همگان به باسواد شدن است. دلیل این مدعا قلمدانهایی است که برای زنان و کودکان ساختهاند و نمونههای فراوانی از آنها وجود دارد. قلمدان برای قدیمیها فقط وسیله نگهداری انواع قلم نبود بلکه پدیدهای بود هنری و زیبا، به همین جهت زیباترین آثار هنری ایران در 300 سال اخیر ظاهر شده است.
اکثر قلمدانها را از خمیر کاغذ یا خمیر مقوا یا از لایههای به هم چسبیده کاغذ میساختند و تزئیناتی به صورت پاپیه ماشه بر روی قلمدانها ایجاد میکردند.
قلمدانسازی هنر فراموش شدهای است که اگر نامی هم دارد، نشانی از سازندهاش نیست. سابقه پیدایش قلمدان چندان روشن نیست و شاید این هنر را بتوان به زمانی که قلم نقشی در خط و کتابت پیدا کرد و به عبارت دیگر به زمانی که رونق کتابت و کتابتنویسی آغاز شد مرتبط دانست، هنری که با پیدایش خودنویس و خودکار و… رو به زوال نهاد.
قدیمیترین قلمدانهایی که امروزه در موزههای ایرانی و خارجی و یا در مجموعههای خصوصی یافت میشود، متعلق به قرون اولیه اسلام است، هنری که در دوره زندیه و با تهیه قلمدانهایی به شیوه پاپیهماشه به اوج شکوفایی خود رسید.
در واقع قلمدان تا نیم قرن پیش از وسایل ضروری خطاطان، نویسندگان و منشیان بود. چنانچه در منازل رجال و اشراف همیشه چندین قلمدان نفیس وجود داشت که توسط هنرمندان طراز اول این فن ساخته میشد. ارزش هر قلمدان نیز به شکل ظاهری، نقوش و استحکام آن بستگی داشت. این هنر در دوره صفویه تا اواخر دوره قاجار، در شهرهایی چون اصفهان، یزد، آذربایجان، کاشان، تهران و قزوین رواج داشت و به رشتههای گوناگونی تقسیم شده بود که هر گروه نیز در رشتهای خاص تخصص داشتند. به طور مثال گروهی به ساخت قالب از چوب شمشاد و یا گلابی میپرداختند، گروه دیگر که تکههای ریز مقوا و کاغذ را بر روی قالب میچسباندند، قلمدانها را ساخته و پس از خشک شدن، آنها را در اختیار نقاشان و مذهبان قرار میدادند. چسب مصرف شده نیز از لعاب سریش (یزد) بود.
یک گروه هم به کار نقش زدن بر روی قلمدانها مشغول بودند. به این ترتیب که ابتدا سطح قلمدان را صیقل داده و بعد بر روی آن نقاشی میکردند. نقشها بیشتر خیالی بود اعم از نقوش جانوری، طرحهای تزئینی، گل و بته، پرندگان زیبا و گاهی نیز چهرهای از دلدادگان، شکارگاه و … در ادامه جهت روغنکاری و جلا دادن و تثبیت نقاشیها از روغن کمان استفاده میشد. در مورد روغن کمان آمده است: ابتدا «سندروس» را پس از نرم کردن با کمی روغن برزک مخلوط میکردند و سپس آن را روی آتش میگذاشتند تا خوب پخته شود و سپس آن را از صافی میگذراندند و مقداری از تقطیر نفت به عنوان ماده حلال به آن اضافه میکردند و آنگاه آن را با قلممو بر روی کار میکشیدند. این روغن مانند (روغن طلا) و یا (سلیفون) قشر نازک و شفافی بر روی نقشها ایجاد میکرد و آنها را ثابت نگاه میداشت تا آب و رطوبت به آنها زیان نرساند.» در انتها نیز زنان هنرمند با نخ ابریشم روی آنها روکش میبافتند. تهیه قلمدان با توجه به کیفیت نقوش چندین روز تا چندین ماه طول میکشید.
گفتنی است با توجه به اینکه پیش از دوره زندیه قلمدانها از فلز ساخته میشدند و برای تزئین نیز از مفتولهای نقرهای یا طلایی استفاده میشد، و از طرفی به دلیل کاربرد فراوان این وسیله، وزن این قلمدانها، مشکل عمدهای بود که هنرمندان را به فکر بهرهگیری از قلمدانهای سبکتر انداخت. به این ترتیب ساخت قلمدان، یکی از کارهای جنبی پاپیهماشه سازان گردید. با استقبال فراوان مردم از قلمدانهای جدید، کارگاههای متعدد قلمدانسازی در ایران دایر شد از جمله در تهران، در جلوخان مسجد امام خمینی (مسجد شاه سابق) و سرتاسر بازار حلبیسازیهای امروزی.
شاید بتوان سیر نزولی این هنر را اواخر دوره سلطنت مظفرالدین شاه دانست، زمانی که عکسبرگردانهای زیادی از فرنگ وارد کشورمان شد و از همین تاریخ بود که کار نقاشان قلمدان از رونق افتاد و به صنعت قلمدانسازی لطمه جبرانناپذیری وارد شد. نقاشان از گردونه تولید خارج شدند، چرا که قلمدانساز به راحتی میتوانست عکسبرگردانها را به راحتی بر روی قلمدان منتقل کند. با این حال پاپیهماشه سازان با تهیه و تولید وسایل مصرفی از جمله رحل قرآن، قاب آینه، جلد آلبوم، جاپاکتی، قاب عکس، قوطی انواع پودرها، جعبه جواهر، جلد کتاب و … توانستند تا حدودی این هنر را زنده نگه دارند، در حال حاضر در شهرهایی چون اصفهان به این هنر همچنان پرداخته میشود. امروزه برای تولید فرآورده پاپیهماشه از روشهایی تقریباً متفاوت از گذشته استفاده میشود. چنانچه برای تولید محصولاتی چون قاب آیینه، جلدکتاب و آلبوم و اصولاً سطوح مسطح، ابتدا از کاغذ سفید مرغوبی که از طول و عرض هر یک به اندازه 4 سانتیمتر بیشتر از محصول مورد نظر است در آب خیسانده و بر روی سنگ مرمری با ابعاد 15×50×60 سانتیمتر پهن می کنند به طوری که حباب هوا در زیر کاغذ باقی نماند. سپس کاغذهای کاهی و اوراق روزنامه را که به اندازه مشخص بریده شده در محلول سریش فرو برده و بر روی آن میچسبانند و این کار ادامه پیدا میکند تا جایی که ضخامت این اوراق به اندازه لازم برسد. سپس یک برگ دیگر از کاغذ سفید و مرغوب انتخاب و بر روی این ورقههای روزنامهای میچسبانند و با وزنهای سنگین روی آن فشار وارد میآورند. پس از 24 ساعت با خشک شدن مقوا توسط گزن بریده و گونیا میشود.
اگر منظور حجمهای هندسی چون جعبه استوانهای، مدور، مکعب مستطیل و غیره باشد پس از ساختن جدار خارجی، با قالبهایی که دارای شکل دلخواه است بقیه قسمتهای محصول تهیه و پس از خشک شدن به یکدیگر میچسبانند و گوشهها و زوایای آن توسط سوهان هموار و به نقاش تحویل داده میشود.