سایهی مرگ و فراموشی بر پیکر کاروانسرای گلشن
- شناسه خبر: 29042
- تاریخ و زمان ارسال: 4 بهمن 1402 ساعت 07:45
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
طبق گزارشهای جمعآوری شده در مرکز اسناد، استان قزوین در سال ۱۳۰۴ ه.ق و در زمان ناصرالدین شاه، دارای ۲۶ باب کاروانسرا بوده که در سال ۱۳۵۷ تعداد این کاروانسراها به ۴۷ باب رسید.
در قزوین ۳ نوع کاروانسرا وجود داشت: ۱ـ سراهایی که بازرگانان در آنجا به تجارت میپرداختند. ۲ـ کاروانسراهایی که در قزوین محل بارانداز و مخصوص کاروانیان یا بار فروشان بوده و بعدها تبدیل به گاراژ و جایگاه حمل و نقل با وسایل موتوری شده و یا محل بار فروشی و بنگاه بود. ۳ـ کاروانسراهایی که دارای اصطبل و شترخان بود و به چهارپایان یا گاری و درشکه اختصاص داشت.
کاروانسرای گلشن که در زمان قاجار ساخته شده و به عنوان سرایی به منظور تجارت بازرگانان کاربری داشته است در خیابان مولوی قزوین قرار دارد. این سرا جزو یکی از آثار ملی ایران بهشمار میآید که در سال ۱۳۸۶ به شمارهی ۱۲۶۱۱ به ثبت رسیده است.
درب ورودی چوبی قطور و مرتفع دارد که در طی گذشت سالیان طولانی همچنان دست نخورده، پابرجا مانده است.
پس از گذر از درب ورودی آن به دالانی میرسیم که به هشتی زیبایی متصل میشود. قبل از رسیدن به هشتی یک طاق و پس از آن تا ورود به حیاط دو طاق دیگر دیده میشود.
آجرهای طاق اول ریزش کرده و با ملاتی سفید رنگ که شاید گچ و یا مخلوطی از گچ با سایر مواد باشد روی آجرها را پوشانده است.
برای جلوگیری از ریزش سقف هشتی، پایههایی چوبی در قسمتهایی از آن، از جمله از یک سر سقف تا قسمت دیگر آن و یا از سقف تا روی زمین قرار داده شده است. با دیدن اقدامات انجام شده جهت جلوگیری از ریزش کلی بنا متعجب و مطمئن میشوم که بود و نبود این بنای تاریخی برای صاحبانش اهمیت چندانی ندارد.
در مرکز هشتی پوششی گنبدی شکل با نورگیری مدور و بزرگ ساخته شده است.
در دو سوی دالان ورودی و در هر قسمت، ۳ حجره با ارتفاع ۵۰ سانتیمتر از سطح زمین دیده میشود.
این حجرهها به طاقهای هلالی نوک تیزی که با اشکال هندسی چوبی تزئین شده ختم میشود. در چهار طرف هشتی و کنارهی دیوارهها، کاشیکاریهای مزین شده به طرح گل و برگ به رنگهای زرد و آبی و فیروزهای برای تزئین هشتی به کار گرفته شده است.
سقف گنبد و دیوارههای دالان ورودی، هشتی و حجرهها به دلیل آتشسوزی صورت گرفته در سالهای گذشته کاملا سیاه شده و نوارهای باریک فیروزهای رنگ به کار رفته در میان خطوط آجر کاری چندان واضح و مشخص نیست.
از دالان که عبور میکنم نگاهی به فضای بیرونی آن میاندازم. تیغهای فلزی از سقف دالان تا روی زمین برای جلوگیری از ریزش آن تعبیه شده است.
آجرها کم و بیش از جایشان افتادهاند و جای خالی آنها به ذوق بیننده میزند.
اما در میان تمام این آسیبها، نقوشی از کاشیکاری مشکی و فیروزهای در جایجای فضای مربعی شکل قسمت فوقانی طاق خروجی به زیبایی خودنمایی میکند.
با دیدن وضعیت حیاط و حجرهها بیش از قبل دچار حیرت میشوم.
حیاط یکی از کاروانسراهای تاریخی به محلی برای نگهداری طیور تبدیل شده است
با اینکه هر کدام از حجرهها مالک شخصی دارد و یا به اجاره گذاشته شده و سرقفلی آن به فروش رفته است اما فضایی تلفیق از خرابه و یا محل جمعآوری ضایعات را به خود گرفته است.
تختههای چوبی، نردبان، تیرکها، زباله و آجرهای فروریخته در گوشه و کنار حیاط به راحتی قابل رویت است. همچنین داخل حیاط محلی برای جولان مرغ و خروسها شده است و هیچ خبری از شکوه سابق کاروانسرا نیست.
البته نظیر این کار، یعنی نگهداری طیور در حیاط بناهای تاریخی شهر را در چند جای دیگر از جمله: مدارس، خانههای قدیمی و سایر کاروانسراها مشاهده کردهام. در هر بازدید صاحبان طیور اصرار فراوانی داشتند که در هنگام عکسبرداری نشانی از طیور داخل عکس نباشد و یا در گزارشم اشارهای به این مطلب نکنم. گویی خودشان به کراهت و زشتی کارشان واقف هستند؛ اما از آنجایی که نظارتی بر اماکن تاریخی شهر صورت نمیگیرد با خیال راحت در میدان خالی میتازند و عرصه را برای هرگونه اقدامی مناسب میبینند.
معماری کاروانسرای گلشن
کاروانسرای گلشن دارای ۳۰ حجره است. دور تا دور حیاط سکوهایی به فاصله یک متر از سطح زمین و به عرض ۵/۱ متر ساخته شده است. برخی از حجرهها که هنوز سالم هستند برای مشاغلی مانند نجاری و چوببری مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. یکی از کاسبان در جواب به سوالم که مالک کاروانسرا کیست میگوید: با این وضعیتی که اینجا پیدا کرده بیصاحاب است؛ مالک خداست.
در قسمت تحتانی این حجرهها زیرزمینهای وجود داشته که در حال حاضر مسیر ورود به آنها را با آجرکشی و یا انباشت وسایل گوناگون مسدود کردهاند.
تنها در ضلع جنوبی کاروانسرا درب یکی از انبارها باز است.
سرتاسر این طبقه با طاقهای آجری پوشش داده شده و دارای دو دالان طویل است که توسط دیوار از یکدیگر مجزا شدهاند.
به علت عدم استحکام و سست بودن بنا نمیتوانم داخل برخی از حجرهها شوم. اما با نگاه به ضلع غربی میتوانم به فضای گستردهتر حجرهها در این قسمت پی ببرم. در این قسمت درست مانند ضلع شرقی ایوانی وسیع ساخته شده است و حجراتی که در مجاورت آن قرار دارند دارای قوسهایی مزین به آجرکاری و کاشیکاریهای ظریف است.
تاکنون هیچ اقدامی جهت مرمت کاروانسرای گلشن انجام نشده است
یکی از کسبه فعال در این کاروانسرا میگوید: سالهاست در این مکان مشغول به فعالیت هستم اما تاکنون اقدامی برای بازسازی و یا مرمت و ایمنسازی این مجموعه مشاهده نکردهام.
وی که نخواست نامش ذکر شود، اظهار داشت: با توجه به اینکه در این مجموعه کارگاههای چوببری و نجاری فعال هستند و همچنین بنا از پایداری زیادی برخوردار نیست احتمال وقوع حوادثی چون آتشسوزی و از بین رفتن این بنا به طور کامل وجود دارد.
وی مدعی شد: مالکان این بنا از تمکن مالی بالایی برخوردار هستند و از واگذاری این کاروانسرا به میراثفرهنگی امتناع میکنند و همچنین تمایلی نیز به مرمت و احیای این مجموعه ندارند.
وی اظهار داشت: علاوه بر 2 چاه سرباز در محوطه که به دلیل سستی خاک خطر ریزش دارند، کنتورهای برق و همچنین لولهکشی آب این مجموعه نیز دچار فرسودگی و مشکل هستند.
همچنین حیوانات موذی از جمله موش در این بنا زیاد هستند و آرامش را از ما سلب کردهاند که این نشان میدهد رسیدگی خاصی به این مجموعه تاریخی نمیشود.
لازم به ذکر است که یکی از آثار تاریخی که گردشگران به بازدید و اطلاع از تاریخچهی آنها علاقه نشان میدهند کاروانسراهای حاضر در مرکز شهر قزوین است.
استان قزوین به علت قرار گرفتن در مسیر جادهی ابریشم دارای کاروانسراهای بسیاری از قدیمالایام است. کاروانسراهایی با قدمتی تاریخی اما گمنام و فراموش شده.
اکثر این کاروانسراها مانند کاروانسرای گلشن دارای مالکان خصوصیای هستند که رغبتی به ترمیم و مرمت بنا از خود نشان نمیدهند.
البته بسیاری از این مالکان بودجه و توانایی مالی لازم برای چنین اقدام گستردهای ندارند. از طرفی دیگر میراثفرهنگی استان نیز به دلیل مسئولیت متولی بودن خود نمیتواند مداخلهی چندانی برای مرمت کاروانسراها از خود نشان دهد و یا بودجهی لازم جهت خریداری و مرمت بنا را ندارد.
بدین ترتیب به نظر میرسد سرنوشت دیگری به جز فرسودگی، فراموشی و در نهایت نابودی بناها، از جمله کاروانسراهای تاریخی شهر در انتظارشان نیست.