کاربرد موسیقی در مداوای سرطان
- شناسه خبر: 29587
- تاریخ و زمان ارسال: 11 بهمن 1402 ساعت 07:40
- بازدید :
ا. امیر دیوانی
اشاره:
منظور از نوشتار پیشرو بررسی خردمندانهی کاربرد موسیقی در مدارای بیماریهای سرطان کودکان و همچنین اثر اینگونه از درمان است. به کار بست موسیقی، درمانی به مفهوم معالجهی کلی کودک نیست، بلکه موسیقی را یارای آن هست که عامل درخوری برای نمایش احساسات و آسانی مداوا در مریض به شمار آید و از دشواریهای او در طی معالجه بکاهد. موسیقیدرمانی شیوهای است که به موجب آن از موسیقی جهت تقویت روحیهی فرد بیمار در طول درمان استفاده میشود. ضمنا در قوت بخشیدن به روحیهی بیمارانی که بر اثر بعضی معالجات، با عوارضی همانند افسردهدلی روبرو میشوند اثربخش تواند بود.
موسیقی به منزلهی یک وسیلهی درمانی
موسیقی، آدمیان را در ایجاد ارتباط و تطابق توانا میسازد. موسیقی دلنشین، ابزاری جهت روان درمانی بیماری است که قادر نیست یا نمیخواهد پندارهایش را بر زبان راند. هنگامی که همراه پزشک خویش به موسیقی گوش میدهد، حس میکند که رابطهی ویژهای بین وی و پزشک پدید آمده و سرانجام ترغیب میشود که اندیشهها و احساساتش را بیان دارد. احساسات را میتوان از راه سرایش شعری یا نواختن سازی اظهار نمود. در مورد کودکان، موسیقی برای نشان دادن تردید، خشم و بیم از مجازات و یا پرسش از مفهوم زندگی، پذیرفتهتر از گفتار است. موسیقی به تجدید خاطرات گذشته و پناه بردن به تخیلات یاری میکند حتی افکار بیمار در حال اغما، را به جاهایی که دوست دارد، هدایت مینماید. در عین حال، موسیقی درمانی با ایجاد و دگرگونی در محیط به کودکان مدد میکند. خواندن آوازهایی که در خانه یا آموزشگاه آموختهاند، ممکن است احساس در منزل یا در مدرسه بودن را در ایشان پدید آورد. این امر به کودک کمک میکند که به رغم بستری بودن، احساس جدا ماندگی از یاران و نیز هراس از مرض، خودش احساس خشنودی و ایمنی نماید. غالب کارشناسان موسیقی درمانی، کودکان را به افزودن واژههای جدید به یک آواز قدیمی تشویق میکنند.
به همین منظور، کارشناسان موسیقی درمانی از ایشان (بیمار) در زمینهی تجربههایشان در بیمارستان سوال میکند و پاسخشان را به آواز میافزاید به این واسطه، آوازی تازه به وجود میآید که سبب تقویت نیروی ابتکار کودکانه میگردد. سازنده بودن، این مفهوم را در بر دارد که به کودک امکان فعال شدن مجدد داده میشود و او عرض این که فقط یک بیمار بردبار و پایدار باشد، با خواندن آواز دسته جمعی، قادر به ایجاد ارتباط در بخش و نیز خانوادهاش میشود و از انزوا در میآید. این ارتباط به کودک تحت شیمی درمانی یاری میکند که پی برد تنها او بیمو نیست!
امکان دارد کردار ناصحیح در خانواده، سبب کودکی منزوی و رها شده گردد. احتمال دارد این مشکلات با موسیقی درمانی دسته جمعی تقلیل یابد. سهیم شدن در تجربههای موسیقیایی، کودک را به ارتباط گفتاری نکوتر تشویق مینماید، کاری که خانوادهاش نمیتوانند وقت زیادی را صرف آن کنند. ممکن است برنامهی مرتب موسیقی درمانی، برخی از این کمبودها را جبران کند.
کودک، عواطف و اندیشههایش را با آوازخوانی نمایان میسازد. موسیقی به منظور کاستن ترس، زدودن رنج، خشم و نگرانی و همچنین کنار آمدن با بیماری به کار میآید. به این ترتیب، موسیقی درمانی میتواند یک فعالیت روانی ـ درمانی باشد. کارشناس موسیقی درمانی از سازهای گوناگون سود میجوید و کودک از طریق بیان غیرکلامی میآموزد که چهسان اطلاعات مختلف و احساسات ناخودآگاهش را مهار نماید. چنانچه کودک و متخصصان بکوشند آن چه را که رخ نموده است، بر زبان جاری سازند، کودک به درک احساساتش توانا میگردد.
مفهوم عملی موسیقیدرمانی در محیط بیمارستان
آیا این دانش نوین که از آن اطلاعات زیادی نداریم در مداواهای متداول دخالت خواهد کرد؟ کارشناسان موسیقیدرمانی بعد از گذشت چند روز از تشخیص سرطان کودک و آگاه شدن والدینش، فرد را میشناساند و امکانات و مقاصد درمانی را برایشان توصیف میکند. بنا به تاکید او، احساس آزادی در گزینش موسیقیدرمانی برای کودک اهمیت دارد. امکان دارد او موسیقی ضبط شده یا موسیقی زنده را که در محل به وسیلهی خود کودکان اجرا میشود، برگزیند. کودکان مختارند در اتاق موسیقی به کارشناس بپیوندند و یا در اتاق خویش به موسیقی گوش دهند. ممکن است موسیقی در اتاق خاص، پر سر و صدا و مهیج باشد، اما این نوع موسیقی نباید سایرین را بیازارد! اجراهای گروهی، طرفداران زیادی دارد. گاه پرستاران و پدران و مادران در این قسم کنسرتها شرکت میجویند، البته حرف و درددلهای کودکانه در جمع بیان نمیشود. متخصصان در جلسات هفتگیشان بر حسب اطلاعاتی که کارشناس موسیقیدرمانی در مورد هر کدام از کودکان بیمار بدانان میدهند، راهکارهای درمانی را انتخاب میکنند.
باور برخی از متخصصان را بر این است که بیمار باید تدریجا و در پی سپری ساختن یک رشته درمانهای روانی در جریان بیماری قرار گیرد. جنبههای مختلف موسیقی، امکان دستیابی به سطوح بالای هوشیاری را فراهم میسازد. امکان دارد موسیقی، بیانگر احساسات ژرف، پنهان و آشکار باشد. نگرانی از جانسپاری، بلافاصله بیان نمیگردد. کودک برای دمساز شدن با غم و اندوه ممکن است در یک نمایش، عروسکی را بکشد و یا آوازی راجع به نابودی همه چیز سر دهد، چه بسا نوجوانی آوازی را برگزیند که موضوع اصلی آن مرگ باشد. موسیقیدرمانی قادر نیست بیم حاصل از مرگ را بزداید. نقش کارشناسان موسیقیدرمانی مدد کردن به بیمار و پدر و مادرش به قصد گذشتن از مرحلهی تشویش و دلواپسی است. بسیار اهمیت دارد که در بین مسایل مربوط به مرگ، هیچ اجباری در کار نباشد. هنگامی که سخن از تسلای(دلداری) بیمار درمانده است، موسیقی به وی آرامش میدهد.