من یک دخترم!
- شناسه خبر: 43097
- تاریخ و زمان ارسال: 28 شهریور 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
در فیلم «خانه دختر» به کارگردانی شهرام شاهحسینی، ما به عنوان تماشاگر وارد زندگی یک زوج میشویم؛ زوجی که در حال آماده شدن برای مراسم ازدواج خود هستند.
این فیلم در دو سکانس حرفهای ناگفته بسیاری را تنها در دیالوگهای کوتاه و غیرمستقیم برای مخاطب خود بازگو میکند.
مردی که نمیخواهد از گذشته همسر آیندهاش چیزی بداند و در نقطه مقابل، مادر او که درست در روز مراسم ازدواج، دختر را برای معاینه بکارت نزد پزشک میبرد.
درست از همین ماجرای به ظاهر ساده، داستان فیلم و شخصیتهایش دستخوش تغییرات تکان دهندهای میشوند.
دختر از مطب پزشک فرار میکند و به یکباره ناپدید میشود.
طولی نمیکشد که خبرخودکشی دختر و پرت کردن خودش از روی پل به گوش تکتک شخصیتهای دیگر داستان میرسد.
در اینجا سوالی برای مخاطب پیش میآید و آن هم این هست که چه رابطهای میتواند بین درخواست مادر پسر برای معاینه بکارت و خودکشی ناگهانی دختر وجود داشته باشد؟ البته پاسخ به نظر ساده و روشن به نظر میرسد!
تست بکارت چیست؟
بحث تست باکرگی و آزمایش بکارت از گذشته تاکنون همیشه از موضوعات پربحث بوده و هست. تست بکارت برای تشخیص باکره بودن و عدم رابطه جنسی دختران قبل از ازدواج انجام میشود؛ عملی که باید با رضایت خود فرد صورت گیرد و حتی با درخواست مراجع قضایی هم باز رضایت فرد برای انجام آن ضروری است. با این حال بسیاری از دختران قبل از ازدواج مجبور میشوند تن به این آزمایش دهند.
طبق ماده ۶۴۸ کتاب پنجم تعزیرات قانون مجازات اسلامی، اطباء و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به واسطه شغل یا حرفه خود محرم اسرار میشوند هر گاه در غیر از موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشوند.
دیدگاه مردم نسبت به انجام تست بکارت
در حال حاضر نظرات متفاوتی در شبکههای اجتماعی درباره موضوع آزمایش باکرگی به اشتراک گذاشته شده است. بسیاری از مردان معتقدند که وجود داشتن و یا نداشتن بکارت در همسر آیندهشان، چندان اختلالی در علاقه و زندگی مشترکشان پیش نمیآورد.
عدهای هم سرسختانه به این موضوع باور دارند که اگر من به عنوان یک مرد بکارت خودم را تا زمان ازدواج حفظ کردم، از همسرآیندهام هم دقیقا چنین انتظاری دارم.
بسیاری از خانمها در مواجهه با این مساله حالت تدافعی به خودشان میگیرند و میگویند: اگر قرار است که من تست بکارت برای اثبات خودم بدهم از مرد مقابلم هم درخواست میکنم که اول این آزمایش را برای خودش انجام دهد.
مریم میگوید: مادر من از عروسهایمان هم نیز درخواست این گواهی را کرد. وقتی نوبت به ازدواج من رسید باوجود عدم میل من و همسرم، وادارم کرد که این کار را انجام دهم. دلیلش هم این بود که با اثبات این امر پیش خانواده همسرم سربلند میشوم و در آینده از این جهت مشکلی برایم پیش نمیآید. اما من هنوز متعجب هستم که این گواهی، دقیقا چه مشکلی در آینده را میتواند حل کند؟
زهرا میگوید: به نظر من واجبتر از تست بکارت تستهای صلاحیت عقلی، فکری و روانی هست که باید انجام شود. دور و بر ما پر از آدمایی شده که سرشار از عقدههای خانوادگی و اجتماعی هستند. چرا به مشاورههای پیش از ازدواج به اندازه تست بکارت اهمیت داده نمیشود؟ از طرفی گذشته هر آدمی به هیچ کسی جز خودش مربوط نیست!
حنانه میگوید: من به خودم و سلامتیام اعتماد دارم، اما اگر طرف مقابلم یا خانوادهاش درخواست کنند که این آزمایش را انجام بدهم، برایم مصداق توهین و بیاعتمادی محض است.
شیوا تعریف میکند: من قبل از ازدواج این تست را انجام ندادم. حالا بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک با دو تا بچه هنوز هم که هنوزه شوهرم سرکوفت میزند و میگوید از کجا معلوم که تو قبل از من با کسی رابطه نداشتی؟ شاید هم ترمیم بکارت را انجام دادی! وگرنه چه دلیلی داشتی که همراه مادرم برای معاینه بکارت نروی؟
روند پزشکی دریافت گواهی سلامت
دکتر شیرین نیرومنش، متخصص زنان و زایمان و فلوشیپ طب مادر و جنین (پریناتولوژی) در اینباره توضیحاتی میدهد: معمولا برای صدور گواهی بکارت، فرد احراز هویت میشود و از مراجعهکننده عکس و شناسنامه و گاهی هم اثر انگشت گرفته میشود. پزشک زنان میتواند گواهی صادر کند، اما به دلیل مشکلات جانبیای که وجود دارد ممکن است بسیاری از همکاران این کار را انجام ندهند. نوع بکارت میتواند متفاوت باشد و فرد هنگام اولین نزدیکی خونریزی نداشته باشد بنابراین پزشک هم مجبور است در متن گواهی، «بظاهر سالم» را ذکر کند که این موضوع از سوی خانوادهها با اعتراض مواجه میشود. این کار برای یک پزشک مسئولیت زیادی به همراه دارد. تعرفه مشخصی هم ندارد. یک گواهی قانونی است که از نظر برخی خانوادهها خیلی با ارزش است. به همین دلیل بسیاری از پزشکان این کار را انجام نمیدهند.
به واسطه تابو بودن این موضوع، اطلاعرسانی در این زمینه هم با محدودیتهای بسیاری همراه است که همین نبود آگاهی از سوی جامعه و خانوادهها به نوجوانان و جوانان آسیبهای روحی و روانی بسیاری وارد کرده است.
تجربه دختری جوان از مراکز غیرقانونی ترمیم بکارت
سمیرا ۱۹ ساله است. وی درباره حادثه تلخ تعرضی که برایش در سنین کم پیش آمده و اولین مراجعهاش به متخصص زنان این چنین برایم توضیح میدهد: بعد از حادثهای که برایم اتفاق افتاد، تا مدتهای طولانی به جز روانپزشکم با کسی درباره آن اتفاق صحبت نکردم. اما سرنوشت خواب دیگری برایم دیده بود!
مسعود را واقعا دوست داشتم. دلم میخواست زندگی جدیدی را کنار او شروع کنم. اما ترس از گذشته، گفتن آنچه که برایم پیش آمده بود و فکر از دست دادنش شب و روز را از من گرفت. بالاخره عزمم را جزم کردم. وقتی وارد مطب پزشک شدم، منشی بدون اینکه نگاهم کند پرسید متاهلی؟ با حالت گیجی و گنگی گفتم بله.
وقتی ماجرای تعرض را برای دکتر شرح دادم و درخواست کردم که معاینهام کند، درخواستم را رد و با حالت تندی گفت: ما دختر مجرد معاینه نمیکنیم. حالا هرچه که میخواهد شده باشد. لابد خودت بستر تعرض را فراهم کردی! از امثال شما جوانها چیزی در نمیآید.
شوکه شده بودم! حتی نمیتوانستم چیزی بگویم.
بعد از آن ماجرا آدرس پزشکی را پیدا کردم که چند سالی میشد به صورت مخفیانه و در مطب خودش جراحی ترمیم بکارت را انجام میداد.
نمیگویم کارم درست بود یا غلط. من واقعا سنی نداشتم. چیزی سرم نمیشد. فقط نمیخواستم مسعود را برای همیشه از دست بدهم!
الان که فکر میکنم شاید بهتر بود که همه چیز را برایش تعریف میکردم؛ یا میماند یا میرفت. مگر کدام انسان عاقلی از رفتن کسی از زندگیاش مرده است؟
اتاق جراحی آن دکتر بیشتر شبیه به دخمه بود.
فضایش اصلا بهداشتی و استرلیزه به نظر نمیرسید. اما حس میکردم که مجبورم و جراحی را انجام دادم. بعد از مدتی ازدواج هم کردم. اما پیامدهای غیرقابل جبران، نتیجه این جراحی غیرمنطقی بود.
جسمم و به دنبال آن روحم، شدیدا آسیب دید. هنوز نتوانستهام درمانی برای مشکلاتم پیدا کنم. گاهی از خودم میپرسم آن همه دردسر به چه قیمتی؟!
جامعه مرد سالارانه و بکارت
حمید نبیزاده جامعهشناس و تحلیلگر در خصوص موضوع بکارت در جوامع امروزی توضیح میدهد: این مقوله (بکارت) در جوامع انسانی اگرچه در هر دو جنس مرد و زن قابل تعریف میباشد، اما آنچه عمدتا از گذشته تا امروز تحت عنوان (باکره بودن) مورد بحث و بررسی نهادهای اجتماعی، حقوقی، دینی و … قرار میگیرد؛ مربوط به بکارت زنان و دختران میشود و بکارت مردان معمولا چندان مورد حساسیت جامعه قرار نمیگیرد که البته این قضیه تا حد زیادی هم به سازوکارهای مردسالارانه جوامع مختلف مربوط میشود و هم به تفاوتهای فیزیولوژیکی بین مرد و زن که موجب میشود بررسی بکارت زنان و تعیین باکره بودن یا نبودن آنها تا حد زیادی امکانپذیر باشد.
آنچه امروزه موجب کمرنگ شدن اهمیت موضوع (بکارت پیش از ازدواج) در بین نسل جدید و شک و تردید نسبت به ضرورت حفظ آن شده است، تضعیف نقش نهاد مذهب و خانواده در تعریف اصول و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی برای نسل جدید است. تا پیش از این، دختران در سنین نوجوانی و دوران پیش از ازدواج به شدت تحت تاثیر اصول تربیتی خانواده و ارزشهای حاکم بر جامعه مراقب حفظ بکارت خود بودند و از دست دادن آن را به معنای زیر سوال رفتن عفت و پاکدامنی خود دانسته و مسلما شانس برخورداری از یک ازدواج مناسب و زندگی زناشویی موفق را نیز از دست میدادند. از سوی دیگر پسران و مردان جامعه نیز به تبعیت از اصول سنتی و مردسالارانه خانواده ایرانی، نسبت به این موضوع حساسیت ویژهای به خرج میدادند؛ چرا که نداشتن بکارت برای یک دختر به معنای داشتن رابطه یا روابط قبلی با مردان دیگر بود و همین امر بزرگترین مانع برای ازدواج و پیوند زناشویی با آن محسوب میشد.
اما امروزه از طرفی دختران چندان خود را مقید به اصول سنتی خانواده و نسلهای پیشین نمیدانند و از طرف دیگر پسران لزوما هر ارتباط با جنس مخالف را به عنوان مقدمهای برای ازدواج و انتخاب همسر آینده نمیبینند. زنان و دختران جامعه تلاش میکنند خود را از قید و بندهای مردسالارانهای که آزادی و اختیار عمل آنها را سلب کرده است برهانند و تلاش میکنند کنترل بیشتری روی جسم و اندام خود داشته باشند و در عین حال میکوشند این طرز تلقی را که حفظ بکارت به معنای عفت و پاکدامنی یک زن است، تغییر دهند. آنها در این مسیر ناچارند هم برخی از دستورات دینی و اخلاقی را زیر پا بگذارند و مرتکب (گناه دینی) شوند، هم غالبا چالشها و تنشهای مختلفی را با خانواده خود از سر میگذرانند و هم این احتمال وجود دارد که در برخی موقعیتها مورد قضاوت و بدگمانی جامعه و اطرافیان خود قرار گیرند.
در سمت مقابل پسران و مردان جامعه هستند که به واسطه نوع برخورد و انتظاراتی که از جنس مخالف دارند، میتوانند نقش پررنگی در این دوره گذار ایفا کنند. البته باید به این نکته اذعان داشت که آن نوع از تغییر نگرش و دیدگاه که در بین زنان و دختران نسبت به ملاک و معیارهای عفت و پاکدامنی رخ داده است، در بین مردان جامعه کمتر اتفاق افتاده است. پسران و مردان امروزی تحت تاثیر القائات خانوادگی و اطرافیان خود، همچنان تا حد زیادی برای انتخاب همسر آینده به باکره بودن طرف مقابل اهمیت میدهند و لااقل ترجیحشان بر این است که با دختری که پیش از آنها با مرد دیگری رابطه جنسی نداشته است، ازدواج کنند.
اگرچه به نظر میرسد میزان پذیرش و اغماض مردان جامعه نسبت به از دست دادن بکارت دختران در روابط پیش از ازدواج بیشتر شده است و بسیاری از پسران نوجوان و جوان امروزی اگر پیش از ازدواج با دختری آشنا شوند و پی به عدم بکارت او ببرند، حساسیتهای قبلی را به خرج نمیدهند و انگ بیعفتی و فساد اخلاقی به طرف مقابل نمیزنند؛ اما این تغییر نگرش در مردان و پسران جوان امروزی تا حد زیادی ناشی از فراهم شدن آسانتر امکان رفع نیازهای جنسی است، و نه از نوع مبارزه مدنی و ایستادگی در برابر محدودیتها و قیود جامعه سنتی. در واقع اینگونه به نظر میرسد که بخشی از مردان و پسران امروزی با باکره نبودن دختران مشکلی ندارند، چون امکان برخورداری از لذتهای جسمی و رفع نیازهای جنسی آنها راحتتر از قبل میسر میشود؛ بدون اینکه مجبور شوند به ازدواج و مسئولیتهای ناشی از آن تن دهند.
مرز باریک سلامت اخلاق و بیاخلاقی
یک از روانشناسان در تحلیل اهمیت موضوع بکارت در جامعه میگوید: هیچوقت یادم نمیرود که همکلاسی دانشگاهم که در حال آشنایی سنتی با آقا پسری بود با چشمان اشکی و سری پایین گفت عصر باید معاینه بروم.
زبانم قفل شد عرق سرد کردم، ادامه داد خانواده داماد نمیخواهند اما مادرم اصرار دارد.
نمیدانستم چه بگویم که متوجه این بیارزشی و بیشأنیای که برایش رخ داده بشود و فقط گفتم سعی کن نروی، اول زندگی اعتماد با این چیزا به دست نمیآید.
نمیدانم روزانه چند جنس مونث به این معاینه اجباری که از طرف خانواده خود، همسر آینده یا جامعه تحمیل میشود تن میدهند ولی مطمئنم هر کدامشان فشار بغض و عذاب و تحقیر را حس کردهاند.
***
بیایید درباره بکارت حرف بزنیم، آنچه که نگفتیم و گفتن آن خط قرمز بوده است. باکره از واژه «بکر» به معنای دستنخورده برداشت شده است. از قرنهای دور تاکنون «بکارت» ملاک نجابت و شایستگی زن برای ازدواج به شمار میرفته است. این پرده نازک، مرز سلامت اخلاقی و بیاخلاقی زنان را مشخص میکرد و آنچنان روی زندگی آنان سلطه یافت که برای بسیاری از دختران پریدن از ارتفاع، بلند کردن اشیای سنگین، سوارکاری و بسیاری از دیگر کارها را نیز با ترس درآمیخته بود.
امروزه با وجود تغییر نگرش در ارتباط با جنس مخالف، هنوز هم نداشتن بکارت مشکل مهمی بر سر راه ازدواج دختران ایرانی و بسیاری از دیگر کشورهاست.
در فرهنگهای ایرانی و اسلامی وجود پرده بکارت تا شب ازدواج و زفاف نشانهای از این موضوع است که دختر تا قبل از ازدواج، با کسی رابطه جنسی نداشته است.
به همین دلیل حتی در گذشته و در بعضی فرهنگها، عروس و داماد با نشان دادن یک دستمال خونی حاصل از خونِ پاره شدن پرده بکارت، به اطرافیان ثابت میکردند که دختر باکره است. البته این رسم در اغلب شهرهای ایران از بین رفته است.
اصولا وقتی صحبت از مقوله روانشناسی باشد، خیلی با احکام دینی کاری نداریم. ببینید، در علم روانشناسی پرده بکارت هیچ اهمیتی ندارد! در روانشناسی اینطور گفته میشود که هر کسی یک حریم خصوصی دارد. گذشته فرد هم در این حریم خصوصی جای گرفته است. پس اگر گذشته فرد روی زمان حال، آینده و رابطهاش تاثیری نداشته باشد، نیازی نیست در موردش به همسرش توضیح بدهد.
این یعنی مثلا اگر فرد در گذشته دچار یک بیماری خاص بوده که ممکن است روی آیندهاش تاثیر بگذارد، اگر دچار سابقه کیفری است، اگر ازدواج رسمی داشته و … خب باید در مورد این موضوعات با همسرش صحبت کند. اما داشتن رابطه جنسی در گذشته از جمله مسائلی است که به دیگران ارتباط ندارد. به همین خاطر هم هست که در خارج از کشور و در کشورهای اروپایی و آمریکا، این موضوع در اغلب مواقع در ازدواجها مورد اهمیت قرار نمیگیرد که آیا دختر باکره است یا نه.
در دیدگاه سنتی، همانطور که بالاتر هم اشاره شد؛ بکارت عملا چیزی است که به کمکش متوجه میشوند دختر تا روز ازدواج رابطه جنسی نداشته است.
در واقع در فرهنگ سنتی رابطه جنسی به شدت نکوهش میشود و به همین دلیل برای افراد سنتگرا بکارت اهمیت زیادی دارد. اما نکته اینجاست که هیچ راهی برای بررسی باکره بودن مرد در زمان ازدواج وجود ندارد و مهمتر اینکه حتی در بعضی از همین فرهنگها اصلا مهم نیست که مرد قبل از ازدواج، رابطه جنسی را تجربه کرده یا نکرده باشد!
جالب است بدانید یکسری آزمایشها برای بررسی باکره بودن و نبودن دختر و پسر وجود دارد که البته از نظر علمی چندان پشتوانه محکمی ندارند.
به هر حال در ایران بعضیها به این آزمایشها اعتقاد دارند. جالبتر اینجاست که سازمان ملل، آزمایش بکارت دختران را برای بررسی داشتن یا نداشتن رابطه جنسی، خشونتآمیز اعلام کرده و به همین دلیل این آزمایش در بسیاری از کشورها ممنوع شده است.
در چند سال گذشته، کارزارهای متعددی برای گذاشتن قانون ممنوعیت در ایران امضا شدند که به نتیجه نرسیدند.
نظری زیر این کارزار میگفت سختی این کار، آنجاست که خصوصیترین نقطه بدنت را به کسی که غریبه است نشان دهی تا تو را تایید کند!
چرا بکارت در فرهنگ ما بسیار مهم است؟
میتوان آن را مرتبط با فرهنگ مردسالاری دانست. مردان از ازاله بکارت دختران به نوعی احساس قدرت و مردانگی میکنند. این باور وجود دارد که زن نجیب، بکارت خود را برای مردش حفظ میکند. این در حالی است که مسلما باکره بودن زن به معنی نداشتن تجربه جنسی نیست.
در فرهنگ ما لذتجویی جنسی تنها برای مردان مجاز دانسته میشد و زنان باید از ابراز لذت و نیاز خود، خودداری میکردند. این کلیشه تا حدی در ذهن زنان ما رسوخ کرده که هنوز هم بسیاری از زنان از شروع کردن رابطه جنسی خجالت میکشند و آغاز آن را به همسرشان میسپارند.
در گذشته یک باور بسیار اشتباه وجود داشت و آن هم اینکه صرفا مردان غریزه جنسی دارند و اصلا غریزه جنسی خانمها مورد توجه نبود. به همین دلیل حتی بسیاری از آقایان به خودشان اجازه میدادند قبل از ازدواج روابط جنسی متعدد داشته باشند اما به شدت برایشان مهم بود که همسر آیندهشان باکره باشد! که این عملا یک نابرابری عجیب و غریب برای زن و مرد محسوب میشود!
دیدگاه روانشناسی نسبت به بکارت مردان و زنان
اما روانشناسی امروز به خوبی میداند همان اندازه که مرد حق دارد نیازهای جنسیاش را برآورده کند، زن هم چنین حق و حقوقی دارد. البته به نظر برخی روانشناسان این موضوع منع نمیشود که زن و مرد هر دو به باکره بودن هم اهمیت بدهند. یعنی در عین اینکه گفته میشود باکره بودن تاثیر خاصی روی رابطه و موفقیت آن ندارد علم روانشناسی این خواسته را هم به رسمیت میشناسد که هر دو نفر دوست داشته باشند در چارچوب ازدواج طرف مقابلشان برای اولین بار با آنها رابطه جنسی را تجربه کند.
در ادامه، این روانشناس به صحبتهای شهرزاد مشهدی آقایی (که درمانگر یکی از مراکز حمایت روانی اجتماعی دختران و خانواده هست گریزی زده و میگوید: تجربه من از جلسات درمانی با دختران مجرد ۱۲ تا ۳۵ ساله، در خصوص میزان بار روانیای که پس از برقراری رابطه جنسی تجربه کردهاند، به شرح زیر است:
بیشتر این افراد، با تجربهی روابط جنسی قبل از ازدواج آشنایی دارند. در میان این گروه، مراجعانی که افکار و تمایلات مذهبی دارند، در صورتی که در رابطه باشند یا از رابطهای جدا شده باشند، بار روانی بیشتری را تجربه میکنند.
این بار روانی به دلیل برقراری رابطه جنسی، چه در حال حاضر و چه در گذشته، بر آنها تاثیر بیشتری میگذارد.
نکته قابل توجه این است که اکثر این افراد حتی اگر با تجربهی روابط جنسی آشنا باشند، الزامی به داشتن بکارت ندارند. به عبارت دیگر، در حالت کلی، تجربه روابط جنسی برای آنها وجود دارد.
در عین حال، عدهای هم هستند که نسبت به برقراری روابط جنسی مقاومت نشان میدهند و آن را به ازدواج و روابط جدی محدود میدانند. این گروه نسبت به این مسائل، مرزبندیهای محکمی دارند و بر اصول خود پایبند هستند.