کمیکال؛ مسیری رو به بن بست زندگی
- شناسه خبر: 27566
- تاریخ و زمان ارسال: 13 دی 1402 ساعت 07:45
- بازدید :
آرزو سلخوری
«ما تا آخر مسیر رفتیم و برگشتیم، هر کسی کمیکال زده دنبال ترک کردن است، کمیکال موادی نیست که بخواهی دوباره بکشی، انتهای مسیر بنبست است؛ دور کمیک را خط قرمز بکشید حتی اگر گل زده باشید، کمیک شما را تا مرز فلج شدن میبرد حتی اگر مطمئنترین ساقی معرفی کرد به سمتش نروید…»
مواد مخدر کمیکال یک نوع ماده روانگردان است که از ترکیب مراسوئیت با گیاه مریم گلی به دست میآید. گفته میشود که این ماده مخدر در سال 1388 به ایران وارد شده و به دلیل ارزان و آسان بودن مصرف آن در بین جوانان رواج پیدا کرده است.
در سالهای اخیر، مصرف مواد مخدر «کمیکال» بین نوجوانان به یک موضوع مهم و نگرانکننده تبدیل شده است، نوجوانان 12 ساله تا جوانان 25 ساله از مصرفکنندگان این مواد مخدر هستند و اغلب مصرفکنندگان به دنبال تجربه حالتهای مختلف ذهنی هستند؛ برخی معتقدند با مصرف این مواد مخدر دریچههای ذهنی (آگاهی از عالم غیب) به رویشان باز خواهد شد و به عالم عرفانی میروند، دریغ از اینکه بسیاری از مصرفکنندگان کمیکال حتی در به یادآوردن جزییات نیز با مشکل روبرو شدهاند.
کمیکال اغلب به صورت اینترنتی و برخی اوقات از طریق شبکههای زیرزمینی توزیع میشود و نوجوانان از طریق دوستانشان به آن دست پیدا میکنند. در واقع کمیکال همان ماریجوانای صنعتی است که در هر محله یک نام دارد «نعناع جادویی، مریم گلی، گیاه چوپان، برگ نبوت، سالی-دی، ماریا پاستورا، سالویا» همه نام کمیکال هستند که به راحتی در پارکهای شهر و گاهی اوقات در برخی از مغازهها به صورت پیپر (ورقهای) به فروش میرسد.
پیدا کردن آن کار سختی نیست؛ کافی است در یکی از پارکهای سطح شهر که پاتوق نوجوانان است بروید و کمتر از نیم ساعت به مواد برسید. پرهام نوجوان 15 ساله که انواع مواد مخدر را میشناسد، در این خصوص میگوید: من خودم کمیکال مصرف نکردم اما تجربه دوستانم را دیدهام، یک روز با 2 نفر از دوستانم یک جا نشسته بودیم که یکی از آنها گفت کمیکال میزنید عین گل است. از او پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره؛ من که از گل دلخوشی نداشتم و زیاد با من سازگار نبود درجا گفتم نه، من نیستم؛ اما دوست دیگرمان گفت من پایهام.
وی ادامه میدهد: سعید نصف سیگار آماده کرده بود، وقتی روشن کرد متوجه شدم که بوی آن مثل بوی گل نیست، هر دو سه کام چرخاندند و دو بار سه کام زدند، اما از همان لحظات اول یک طور خاصی شدند انگار توهم میزدند، رنگشان سفید شده بود و توان حرف زدند نداشتند، دهان هومن آنقدر خشک بود که لبهایش بهم چسبیده بود، مردمک چشمانش در یک خط نبودند، سعید هم حال خوشی نداشت، خیلی ترسیدم و گفتم الان هر دو سکته میکنند!
پرهام اظهار میکند: هومن میگفت تو هم امتحان کن خیلی سریع آدم را میگیرد و زودتر از گل ول میکند؛ راست میگفت سر نیم ساعت ول میکرد جوری که انگار هیچطوری نبودی؛ یک روز وسوسه شدم مصرف کنم اما هومن که همیشه سیگارش را میکشید آن روز ۵ کام کمیک زد، نزدیک بود که سکته کند! دستها و صورتش را حس نمیکرد و تشنج کرد، همان باعث شد که هیچ وقت سراغ کمیکال نروم.
قلبم هزار بار در ثانیه میزد
آروین نوجوان دیگری است که به قول خودش انواع مواد را تجربه کرده است و در اینباره میگوید: من روزی 3 بار پیپر گل و حشیش میکشیدم و روزی یکی از دوستانم به من کمیکال را معرفی کرد؛ آن روز به اتاق من که در طبقه بالا و نزدیک به پشت بام خانه است آمد و برایم یک پیپر باز کرد، هنوز یک ثانیه از مصرفم نگذشته بود که دچار تپش قلب شدید شدم.
وی ادامه میدهد: آنقدر حالم بد بود که دوست داشتم بمیرم، قلبم هزار بار میزد، چشمانم باز بود اما انگار سکته کرده بودم و نمیتوانستم کاری کنم، احساس میکردم تمام بدنم از کار افتاده و بیهوش شدم؛ نمیدانم چند ساعت بعد چشمانم را باز کردم که کسی کنارم نبود اما آنقدر حالم بد بود که دوباره به خواب رفتم و شاید هم بیهوش شدم.
آروین بیان میکند: تشنج کرده بودم و من را به بیمارستان برده بودند، چشمانم را که باز کردم در حال گرفتن نوار مغزی بودند و داروهای مختلفی دادند، دکترها میگفتند نوعی تخلیه عصبی و پنیک رخ داده است، یک سال تمام این حس اضطراب همراهم بود و فکر میکنم به ته دراگ زدن رسیدم، من که هوش خوبی داشتم حالا نمیتوانم کوچکترین مسائل را به یاد بیاورم و حفظ کنم.
وی اظهار میکند: ما تا آخر مسیر رفتیم و برگشتیم، هر کسی کمیکال زده دنبال ترک کردن است. کمیکال موادی نیست که بخواهی دوباره بکشی، انتهای مسیر بنبست است؛ دور کمیک را خط قرمز بکشید حتی اگر گل زده باشید، کمیک شما را تا مرز فلج شدن میبرد حتی اگر مطمئنترین پخشکننده معرفی کرد به سمتش نروید.
مواد جدید به بازار آمده که اشتهایت را زیاد میکند
محمدرضا 25 سال دارد و جوان لاغر اندامی است و به گفته خودش یک سال از آخرین مصرفش میگذرد، در این خصوص میگوید: یک سال پیش که تصمیم به ترک گرفتم. روحیه خوبی نداشتم و فکر نمیکردم بتوانم مواد را ترک کنم؛ اما با مصرف مواد همه چیز را از دست داده بودم و حالا میخواستم دوباره به زندگی برگردم.
وی ادامه میدهد: وقتی اعتیاد پیدا میکنی آدمهای دور و برت عوض میشوند، دیگر اعتبارت را بین دوستان و خانواده از دست میدهی و دنیایت هم عوض میشود؛ قبل از مصرف به دنبال ورزش بودم و دوستانی خوبی داشتم اما یک روز در باشگاه یک پسر گفت برای اینکه عضلهسازی کنی باید اشتها داشته باشی؛ مواد جدیدی به بازار آمده که اشتهایت را زیاد میکند و ماهی یک بار مصرفش انرژی زیادی میدهد و میتوانی ورزش کنی و من هم وسوسه شدم که یکبار امتحانش کنم.
محمدرضا میگوید: من از اعتیاد میترسیدم اما او گفت نه تنها این مواد اعتیاد نمیآورد بلکه میتوانی ذهنت را کنترل کنی و قدرت ذهنی بالایی دارد که باعث میشود بتوانی به عضلاتت دستور دهی، برایم جالب شد و اولین تجربه مصرف کمیکال تجربه عجیبی بود، نمیخواستم پیش او کم بیاورم و ادامه دادم و به دام افتادم. مصرفم از هفتهای چند بار به هر ده دقیقه یک بار تبدیل شد و افسردگی گرفتم و ضعف اعصاب هم پیدا کردم.
وی خاطرنشان میکند: مواد مخدر کلا به آدم لطمه میزند، هرکسی بگوید من لطمه نمیخورم فقط خودش را گول میزند. پسرها و دخترهایی که به سمت مواد نرفتید دمتان گرم و اصلا به این سمت که نروید مسیر درستی نیست. خودتان را درگیر نکنید تا مبادا مثل من زندگیتان را باخت دهید.
این جوان میگوید: گاهی میگویند این راه، برگشتی ندارد و هر روز در آن غوطهور میشوند اما میتوان با مشاوره و روند درمان، خود را نجات داد. من هم یک سال پیش که جلسات روانشناسی را شروع کردم نمیدانستم که میتوانم روزی به یک سال پاک بودنم افتخار کنم.
®®®
مصرف مواد کمیکال بین نوجوانان به قدری رایج شده است که رسیدگی به آن یک مساله مهم و فوری است. اغلب نوجوانان به خاطر قیمت کم این مواد و سرگرم شدن لحظهای به سمت کمیکال میروند اما نیاز است که با ایجاد آگاهی، تقویت قوانین و ارائه حمایت مناسب از این روند مضر جلوگیری کنیم.