قهر 60 درصدی مردم با صندوقهای رای جدی گرفته شود
- شناسه خبر: 31792
- تاریخ و زمان ارسال: 19 اسفند 1402 ساعت 07:40
- بازدید :
ولیا… حسینزاده
قطار ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از 208 روز حرکت پر فراز و نشیب و عبور از ایستگاههای مختلف در نهایت در روز یازدهم اسفند به ایستگاه پایانی رسید تا پرونده این انتخابات نیز بسته شود.
قبل از آغاز رسمی فرایند انتخابات 11 اسفندماه بحثهای داغی در محافل سیاسی و رسانههای کشور بابت عدم حضور و یا حضور احزاب و جریانات سیاسی و همچنین میزان و چگونگی مشارکت مردم در انتخابات وجود داشت.
بسیاری از دلسوزان نظام و مردم با توجه به موضوعات و مشکلات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، معیشت و … در زمینه کاهش مشارکت مردم در انتخابات 11 اسفندماه هشدار داده بودند تا شاید با برطرف شدن بخشی از آنها منحنی کاهش مشارکت مردم متوقف شود، اما به هر دلیل هشداریهای داده شده مورد توجه قرار نگرفت.
به هر حال در سطح کشور بنابر آمار اعلام شده 61 میلیون نفر واجد شرایط برای حضور در انتخابات بودند که در نهایت با همه تبلیغات و دعوتهای گسترده و بیسابقه و هزینه کردن بسیاری از ارزشها و باورهای مذهبی و اعتقادی، در نهایت 25 میلیون نفر در انتخابات 11 اسفند ماه شرکت کردند و 35 میلیون نفر از جمعیت کشور در انتخابات حضور پیدا نکردند.
در استان قزوین نیز بیش از 958 هزار نفر واجد شرایط برای حضور در انتخابات 11 اسفندماه بودند که در نهایت با اعلام رسمی ستاد انتخابات استان 40 درصد جمعیت استان یعنی حدود 400 هزار نفر در انتخابات حضور پیدا کردند که بنابر آمارهای ارایه شده از مشارکت سایر استانها، مشارکت مردم استان در انتخابات 11 اسفندماه جزو مشارکتهای پایین کشور محسوب میشود ضمن اینکه کاهش رای نزدیک به 70 هزار نفری یکی از منتخبان این دوره نسبت به آرای دوره گذشته همین فرد، یکی از مصادیق روشن برای کاهش حضور مردم در انتخابات بوده است.
ضمنا در کنار موضوعات و مشکلات سطح کلان کشور، بحران شرکتهای خودرویی بهویژه شرکت طراوتنوین خودرو و سردرگمی چند هزار خانوار از این معضل، انتخاب و ضعف عملکرد تعدادی از مدیران استان، جدال و حاشیههای چند ماه گذشته مدیران استان و برخی از نمایندگان مجلس، عدم دخالت و نقشآفرینی برخی از چهرههای کاریزما و سیاسی استان در انتخابات، تائید صلاحیتهای دقیقه نودی تعدادی از داوطلبان شاخص مستقل و منتقد، و از دست رفتن فرصت تبلیغات برای سازماندهی ستادها و نیروها، همچنین گسترش تخریب و بد اخلاقیهای کم سابقه برخی از مدعیان اخلاقمداری، بازدارنده نبودن قوانین انتخاباتی در زمینه تخلفات از جمله خرید و فروش رای و داشتن خاطرات تلخ از این تخلفات، قرار دادن بخش زیادی از مسئولیتهای اجرایی انتخابات به نیروهای یک جریان سیاسی، در اختیار بودن تمام مسئولیتهای نظارتی از سوی یک جریان سیاسی و … نیز در کاهش مشارکت مردم استان قزوین در انتخابات 11 اسفندماه تاثیرگذار بوده است.
در ماههای گذشته دشمنان نظام و مردم، بخش زیادی از توان و ظرفیت خود را برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات 11 اسفندماه متمرکز کرده بودند که از آنان جز دشمنی با مردم و کشور باوجود شعارها و ژستهای فریبنده انتظاری وجود ندارد و اساسا پشت دلسوزی بیگانه طمعی نهفته است .
اما اینکه تمام دلائل کاهش مشارکت مردم در انتخابات به تبلیغات سنگین دشمن ارتباط داده شود به نوعی خود فریبی، نادرست و نشان از ضعف برنامهها و رسانههای داخلی بهویژه صدا و سیما است؛ که مردم باوجود تمام دعوتها، خواهشها، درخواستها و به نوعی قسمهای حضرت عباسی و گره زدن حضور در پای صندوق به رضایت حضرت ولی عصر (عج) و دیگر ارزشها، اما گوش و چشم به اشاره خارج از کشور دوختهاند؛ میباشد. بنابراین باید دلائل اصلی کاهش مشارکت مردم در انتخابات را در موضوعات و مشکلات داخلی کشور در بخشهای مختلف جست وجو کرد.
بخشی از عدم حضور 60 درصدی مردم در انتخابات به موضوعات و مسایل اقتصادی و معیشت مردم بازمیگردد چرا که باوجود تمام تلاشها و وعدههای داده شده برای بهبود شرایط زندگی هر روز شرایط زندگی برای اقشار مختلف مردم بهویژه دهکهای پایین جامعه سختتر و غیرقابل تحملتر میشود.
بخش دیگری از عدم مشارکت مردم در انتخابات یازده اسفندماه به حوزههای مدیریت، فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … کشور مرتبط است که مردم به این نتیجه رسیدند تا صدای اعتراض و نارضایتی خود را از وضع موجود با عدم حضور در انتخابات به گوش حاکمان و مسئولین برسانند و حتی بخشی از مردم معترض هم که در انتخابات شرکت کردند، هدفشان از حضور این بود که افراد و جریانی که در شکلگیری وضع موجود نقش داشتهاند را از رسیدن مجدد به مجلس بازدارند و گروهی از مردم با حضور در انتخابات و دادن رای سفید، این پیام را به حاکمان دادند که به دلیل برخی از ملاحظات و مصلحت اندیشیها و جلوگیری از پرداخت برخی از هزینهها، در انتخابات شرکت کردهاند.
بخشی از مردم شرکتکننده در انتخابات نیز صدای اعتراض را با بیان نارضایتیهای خود در برگهای رای با نام بردن و لیست کردن مشکلات و مطالبات و یا نوشتن اسامی افرادی که به دلیل دفاع از حقوق آنها امکان حضور در انتخابات را پیدا نکردند اعلام کردند.
به نظر میرسد که دلسوزان واقعی نظام، کشور و مردم باید فارغ از همه حواشی و وارونه جلو دادن برخی از افراد متملق و چاپلوس که جزء منافع شخصی و گروهی به موضوع دیگری نمیاندیشند به طور دقیق، کارشناسی و واقعبینانه کاهش مشارکت و قهر مردم را در انتخابات یازده اسفند مورد بررسی قرار دهند و به دور از هرگونه پنهان کاری گزارشات دقیق را برای تصمیمگیران و مجریان کشور ارسال کنند تا آنان نیز با درک و فهم درست واقعیت، چارهای اساسی برای رفع مشکلات مردم و کشور در بخشهای مختلف اندیشه کنند.
سخن پایانی اینکه، اگر مسئولان به درستی و به موقع آژیر خطری که مردم در حال حاضر با قهر کردن و عدم حضور در پای صندوقهای رای به صدا درآوردهاند را نشنوند و توجه نکنند و حتی این میزان مشارکت را یک پیروزی بزرگ و نه به دشمنان قلمداد کنند در آینده باچالشها و بحرانهای به مراتب سختتر از قهر با صندوقهای رای از سوی مردم مواجه میشود تا با استفاده از آن روشها صدای اعتراض و نارضایتی خود را به گوش مسئولان برسانند و چه بسا خدای ناکرده آن زمان خیلی دیر شده باشد و به نوعی نوش دارو پس از مرگ سهراب باشد؛ بنابراین باید قهر مردم با صندوق به درستی کالبد شکافی و جدی گرفته شود.