توطئه برای زمین
- شناسه خبر: 41886
- تاریخ و زمان ارسال: 7 شهریور 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
مرتضی رویتوند
همه چیز با شیطنت نپتون شروع شد. در مهمانی سیارهها گفت: «این زمین دیگر پیر شده است و به درد نمیخورد!» اورانوس هم که از اول به زمین حسادت میکرد فرصت را مغتنم شمرد و گفت: «به نظر من هم زمین دیگر کارایی سابق را ندارد! زمین شده است پر از ظلم!»
زهره که از سالهای دور به زمین علاقمند بود، از زمین دفاع کرد: «این چه حرفی است! زمین هنوز با قدرت کار میکند و برای جهان مفید است» پلوتون با تمسخر گفت: «همه میدانند تو از روی احساس حرف میزنی!» زحل قیافهای حق به جانب گرفته بود: «معلوم است زمین بیفایده است! با آن آدمهایش»!
عطارد بسیار عصبی بود: «خانمها! آقایان! بحثی نیست! زمین پیر شده است و دیگر نمیتواند کارهایش را مدیریت کند! تکلیف مشخص است»!
چند شهابسنگ هم گفتند که ما چند باری که از کنار زمین گذر کردیم دیدهایم که آنجا آدمهای خوبی هم زندگی میکنند.
اما سیارهها به آنها توجه نکردند. در نهایت همه سیارهها به غیر از زهره به این نتیجه رسیدند که زمین را بازنشسته کنند و او را به سرای سالمندان بفرستند.
مشتری هم شبنامهای منتشر کرد با این عنوان که منظومه شمسی دیگر جای زمین نیست.
در این بین زهره، نامهای به خدا فرستاد: «خدا جان تو که میدانی زمین چهقدر زحمت کشیده است. در همه این قرنها تلاش کرده جای خوبی برای آدمها بسازد. بیمعرفتی آدمها که ربطی به زمین ندارد. نگذار این سیارهها زحمتهای زمین را نادیده بگیرند»!
در همین بین سیارههای دیگر چمدانهای زمین را جمع کردند و او را به سرای سالمندان در منظومهای دیگر فرستادند.
خورشید برای حفظ آرامش منظومه شمسی، سکوت کرده بود.
تا آنکه خدا الهه مهربانی را به زمین فرستاد. همه جنگها تمام شدند. زمین پر از صلح شد. فقر نابود شد. حکومتهای ظالم برکنار شدند. زمین پر از مهربانی و آرامش شد. حالا وقت بازگشت زمین به منظومه شمسی شد.