فیلتر شدن فضای مجازی و آینده مشاغل خانگی
- شناسه خبر: 8770
- تاریخ و زمان ارسال: 19 بهمن 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
نفیسه کلهر
همیشه تا حرف فیلتر شدن فضای مجازی پیش میآمد دست و دل بسیاری از افرادی که شغلشان وابسته به آن بود میلرزید. همه در وحشت چه کنم بودند ولی کسی هم جرات نداشت از این فضا بیرون بیاید و علاج واقعه پیش از وقوع کند.
حالا که اتفاق افتاده و فضای مجازی فیلتر شده و کسب و کارها کساد شده اغلب کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتهاند.
*
سحر و میترا دو دوستی هستند که سالها قبل یک کسب و کار را در فضای مجازی برای خودشان ایجاد کردند. آنطور که سحر میگوید: «ما در دانشگاه آشنا شدیم. ایده کارمان هم از یک سفر دانشجویی شروع شد. با همکلاسیها و از طرف دانشگاه با اردوی دانشجویی به ماسوله رفته بودیم و آنجا همه عروسکهای دستساز خریدیم به عنوان یادگاری مشترکمان از این سفر. بعد از سفر من به میترا گفتم اگر بتوانیم خودمان از این عروسکها بسازیم سود خوبی دارد.» میترا در ادامه حرف او توضیح میدهد: «یک ماه کارمان این شده بود که برویم بازار و مواد اولیه خرید یک عروسک را تهیه کنیم تا ببینیم هزینه تولید یک عروسک چقدر است. بعد مدل دیگری میساختیم. بعد از دوستان و همکلاسیهایمان میپرسیدیم کدام بهتر است؟ کمکم بازار کارمان بین دوستانمان رونق گرفت. هرکس میخواست هدیهای برای کسی بخرد به ما سفارش میداد و از ما حمایت میکرد.»
او ادامه میدهد: «کمکم بازارکارمان را گسترش دادیم و در اینستاگرام یک صفحه درست کردیم. با حمایت دوستان و فامیل و تبلیغات و بازاریابی طی 6 سال حسابی کار و بارمان گرفت. در هفته بین 10 تا 15 ارسال داشتیم. که هر کدام سود قابل توجهی داشتند. توانستیم روی پای خودمان بایستیم و کمکم یک کارگاه کوچک در جنوب شهر هم دایر کردیم. همه اینها دستاوردهایی بود که با تلاش و سختی به کمک همین بازار هدفی که فیلتر شده ایجاد شد. علاوه بر سودی که ما میبردیم، خرید ما از بازار هم سود زیادی نصیب فروشنده میکرد و پول را به چرخش میانداخت. اداره پست معمولا به خاطر خرید و فروشهای اینترنتی همه روزها شلوغ است و از کارمندان و رانندگانش همه در تکاپو بودند. حالا همه این افراد کارشان خوابیده. چون تمام مشاغل آنلاین بازارشان کساد شده. درست است که ممکن است فضای مجازی آسیبهایی داشته باشد اما فضای خوبی هم برای ما بود که سالها در آن سرمایهگذاری کرده بودیم و برای خودمان به وسیله آن اعتبار خریده بودیم.»
*
سعید یک دانش آموخته هوا و فضاست که وقتی نتوانسته در رشته خود کار پیدا کند رو به فروش کتانی آنلاین آورده است. خودش میگوید: «اولش خیلی سخت بود. من واقعا برای ساختن آن صفحه در اینستاگرام خون دل خورده بودم. چند سال زمان برد. مجبور بودم به صفحههای بزرگتر پول بدهم تا تبلیغم را بکنند آن هم وقتی اوایل کارم بود و خودم سودی نمیبردم؛ اما بالاخره شد. کارم رو به راه شد و رونق گرفت. فروشم بالا رفت. دیگر میتوانستم اجاره خانهام را بدهم و حتی به یک محله بالاتر نقل مکان کنم. میخواستم ماشین بخرم که اینطور شد.» او ادامه میدهد: «کاش اگر این فضا فیلتر میشود فضای جایگزینی برای آن در نظر گرفته شود که بتواند پاسخگوی مشکلات ما باشد.» سعید از نرمافزارهایی مثل روبیکا صحبت میکند: «درست است که بازار فروش ما داخلی است و مخاطب داخلی در نرمافزارهای داخلی هستند؛ اما جمعیتی که در آن هست به اندازه اینستاگرام نیست و فروش در آن بسیار سختتر است. تا راه بیفتد و عضو بگیرد و بین مخاطبان جلب اعتماد کند خیلی طول میکشد و تا آن موقع معلوم نیست ما دیگر باید چه کار کنیم.»
*
حسین فروشنده دیگری است که تفاوتش با دو فروشنده قبلی داشتن مغازه است. او که در خیابان خیام مغازه لباسفروشی دارد از فیلتر شدن فضای مجازی خیلی راضی است و برای ولایت توضیح میدهد: « شما فکرش را بکنید من 12 ماه در سال کرایه گران مغازه در بهترین قسمت شهر را میدهم. هزینه آب و برق و گاز میدهم. آن هم با لامپهای پر نور و پرتعداد که در تمام ویترین و مغازه کار گذاشته شده. از اینها گذشته هزینه سرمایهای که در مغازه دارم و ریسک اینکه ممکن است جنسم فروخته نشود کم نیست. در همه سایز با تعداد زیاد در رنگهای مختلف جنس میآورم بعد کسی که هیچ کدام از این هزینهها را ندارد خیلی راحت در اینستاگرام جنس میفروشد و بازار ما را کساد میکند. چند سالی بود که شب عید ما اوضاعمان بخور و نمیر بود. کرایه مغازه در نمیآمد. اما با فیلتر شدن اینستاگرام من امیدوارم که امسال چرخ مغازه بهتر بچرخد و شرمنده زن و بچهمان نشویم.
*
شاید بهتر بود قبل از فیلترینگ فضای مجازی، ابتدا بستر مناسبی برای مشاغلی ایجاد میشد که بازار هدفشان را از این راه یافته بودند. تا این حجم وسیع بیکاری گریبانگیر مشاغل خصوصا خانگی نشود.