آموزش و پرورش وسیعترین فصل مشترک حاکمیت و مردم را عهدهدار است
- شناسه خبر: 11012
- تاریخ و زمان ارسال: 22 فروردین 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
گفتوگو: مریم بهبهانیفر
مقدمه:
شغل معلمی همواره یکی از شریفترین شغلها بوده؛ تا آنجایی که به حق از آن به عنوان شغل انبیاء یاد شده است. معلمان همیشه بدون چشمداشت مالی و تنها با عشق و علاقه در کلاس درس حاضر میشوند و دانش خود را بیکم و کاست به نسلهای دیگر تقدیم میکنند. بهراستی اگر فردی نمیپذیرفت علم خود را به دیگران بیاموزد هیچ پیشرفتی در دنیا به وجود نمیآمد و تکنولوژی و امکاناتی برای آسایش، رفاه و سلامتی بشریت حاصل نمیشد.
استان قزوین نیز مملو از معلمان متعهد و دلسوزی است که برای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از خودگذشتگیهای بسیاری داشته و در سنگر علم و دانش از هیچ کوششی برای تربیت این نسل دریغ نکردهاند.
«احمد سبحانی» یکی از معلمان باسابقه استان است که 37 سال از عمر باعزت خود را به عرصه تعلیم و تربیت اختصاص داد و همواره سعی داشته در فضایی توأم با صفا و صمیمیت، بهترین شیوههای آموزشی را در کلاسهای درس بکار گیرد تا دانشآموزان مدرسه را مأمن امن خود بدانند و علاوه بر علم و دانش، مهارت با هم زیستن و عشق ورزیدن را فراگیرند.
این معلم که سابقه حضور در جبهههای دفاع مقدس را هم در کارنامه خود دارد و در سالهای جنگ تحمیلی در دفاع از ایرانزمین، رشادتهای ارزشمندی به یادگار گذاشته است اینک پس از 37 سال خدمت در سنگر آموزشوپرورش به درجه بازنشستگی نایل شده است.
پایان دوران خدمت این معلم قزوینی در عرصه تعلیم و تربیت، فرصتی رقم زد تا دقایقی پای صحبتهای دلنشین او از سالهای خدمتش در این عرصه بنشینیم.
او که کولهباری از تجربه دارد، در این گفتوگو از خاطرات خود در سالهای تدریس و دوران دفاع مقدس و سابقه حضور خود در عملیات بدر برایمان سخن گفت که خواندن آن خالی از لطف نیست …
¢ لطفا بفرمایید از چه سالی به عرصه تعلیم و تربیت گام نهادید؟
از سال 1366 پس از اتمام تحصیل دو ساله خود از دانشگاه تربیت معلم به عرصه تعلیم و تربیت پای نهادهام و در این سالها فراز و فرودهای زیادی از تدریس در کلاس پیشدبستانی تا دانشگاه و سمتهای اجرایی مالی ـ اداری، نظارتی و ریاست را تجربه کردهام. آخرین ایستگاه تدریس من هم مدرسه ابتدایی «ایران» بود.
¢ به نظر شما رمز موفقیت یک معلم در کلاس درس چیست؟
کار ظریف و حساس معلمی، هنر معلم را می طلبد؛ بالاترین هنر معلم هم حاکم شدن او بر دلهای دانش آموزان است زیرا تعلیم و تربیت کار دل است؛ بنابراین معلم برای دستیابی به موفقیت باید محبوب باشد؛ البته برای محبوبیت باید مقبول دلها باشد؛ مقبولیت هم تنها با اخلاق زیبا، تلاش خالصانه و رفتارهای دلسوزانه حاصل میشود.
معلم باید سبدی از خوبیها و زیباییها باشد؛ معلم باید آراسته، مرتب، خوشبیان، خوشکردار و خوشمرام باشد و شاید در یک کلمه بتوان خلاصه کرد که رمز موفقیت معلم در مقبولیت و محبوبیت اوست.
¢ شما از رزمندگان سالهای دفاع مقدس بودید؛ از حضورتان در جبهه برایمان بگوئید.
سال 1359 که جنگ تحمیلی آغاز شد؛ عضو بسیج و دانشآموز کلاس سوم در مقطع راهنمایی بودم؛ از آنجایی که علاقه بسیاری به حضور در صحنههای نبرد داشتم برای اعزام به جبهه ثبت نام کردم که به دلیل کوچکی اندام و جثهام از اعزام من ممانعت شد. دو سال پس از آن هنگامی که دانشآموز سال دوم دبیرستان بودم، برای اولین بار موفق به اعزام شدم. ابتدا به جبهه «سومار» در منطقه غرب اعزام شدم و سه ماه در آنجا حضور داشتم. پس از طرح «لبیک یا خمینی» که در سال 62 مطرح شد همزمان با عملیات خیبر به جزایر مجنون اعزام شدم. متاسفانه در پی بمباران شیمیایی که از سوی عراق صورت گرفت توفیق حضور در این عملیات از من گرفته شد و به پشت جبهه بازگشتیم تا اینکه در سومین مرتبه که به جبهه اعزام شدم توفیق حضور در عملیات «بدر» در شرق دجله و جاده العماره به بصره نصیب من شد که در آن عملیات بیسیمچی بودم.
¢ از زمان حضور در جبهه و مجروح شدن خود خاطرهای دارید؟
لحظه به لحظه روزهای دفاع مقدس برای من خاطره است؛ یاد آن روزها گرامی؛ دوران شگفتی بود در آن روزها معنویت بر دلها حاکم بود. به یاد دارم صبحگاه نوزدهم اسفند 1363 خورشیدی بود که من دچار مجروحیت شده بودم و اجبارا مسافتی را میبایست میپیمودم تا بتوانم از خط مقدم کمی فاصله بگیرم. حدود سه کیلومتر را لنگان لنگان پشت سر گذاشتم و خود را به سنگری که مجروحان را در آنجا مداوا میکردند؛ رساندم.
پس از مداوای اولیه و سرپایی امدادگری مرا به درون سنگر هدایت کرد و به من گفت« داخل سنگر جایی خالی برای استراحت پیدا کن تا شرایط حاصل شود و برای مداوای بیشتر شما را به پشت جبهه و بیمارستان انتقال دهیم. من هم داخل سنگر شدم؛ تاریکی همه جارا گرفته بود و مجروحان در کنار یکدیگر دراز کشیده بودند. در میان مجروحان به طور ناگهانی میان دو مجروح فضای خالی را مشاهده کردم و درکنار آنها دراز کشیدم تا دقایقی را استراحت کنم؛ اما دیدم چشمان یکی از آن مجروحان باز است و بدون هیچ صدایی بر روی دست خود خوابیده است؛ درحالیکه دیگر مجروحان از درد ناله میکردند و بیتاب بودند. جویای حال او شدم و از او پرسیدم «برادر حالت چطور است و کجای تو مجروح شده است؟» اما او به من هیچ جوابی نداد. کم کم چشمانم به تاریکی عادت کرد و بهتر دیدم که متوجه شدم بر سر شانههای او چند ستاره طلایی نصب شده و لباسهایی به رنگ سبز تیره بر تن دارد و نیمی از محاسن صورت خود را با تیغ تراشیده و نیمی دیگر باقی مانده است؛ به خود آمدم فهمیدم که او یکی از افسران عراقی است که در همان لحظات اولیه عملیات فرصت نکرده بود از سنگر بیرون بیاید. من هم رو به امدادگر کردم و به او گفتم: «جای دیگری نبود که مرا کنار این افسر عراقی فرستادی»؛ او هم لبخندی زد و گفت: «راحت باش»
¢ شما 37 سال در آموزش و پرورش و در سمتهای مختلف از آموزگار کلاسهای درس و مدیریت مدرسه تا ریاست آموزش و پرورش حضور داشتهاید؛ با توجه به این تجربه لطفا حوزه تعلیم و تربیت را برای ما معرفی بفرمائید.
جبهه مقدس آموزش و پرورش وسیعترین فصل مشترک حاکمیت و مردم و زمینهساز رشد و شکوفایی استعدادهای فطری دانشآموزان در تمام ساحتهای وجودی را عهدهدار است و باید همه ما برای دستیابی به این آرمان مهم: «همه برای آموزش و پرورش و آموزش و پرورش برای همه»، تلاش کنیم برای تحقق این آرمان نیز باید نگرشها را عوض کنیم و چشمها را شسته و آموزش و پرورش را به گونهای دیگر ببینیم.
گاهی یک تورق کوچک در لابهلای صفحات تاریخ کافی است تا انسان در جستوجوی معنای زندگی، زندگی معنادار را بشناسد و با عبور از زندگی، منطق زندگی را درک کند.
تاریخ پر است از انسانهای فرصتسوز و البته خاطره انسانهای فرصتساز که مانا و جاودانه است. بنابراین باید معلمین زندگی معنیدار و منطق زندگی را به فراگیران خود بیاموزند و این به اعتقاد بنده رسالت اصلی آموزش و پرورش است. لذا کار تعلیم و تربیت از وزارت گرفته تا معلم کلاس شش پایه در دور افتادهترین روستای مرزی بر این محور است که یک فرصت به معلم داده شده و باید تلاش کرد تا انسانهایی را تربیت کند که بتوانند ایران را بسازند زیرا آینده کشور ما به تلاش اثرگذر و مفید امروز آموزش و پرورش وابسته است. پس اثرگذار بودن، مفید بودن، فرصت را غنیمت شمردن شیرازه کار تعلیم و تربیت است و معلمان در خط مقدم این جبهه هستند.
¢ تابلویی بر سر درب سالن ورودی مدرسه ایران بود که بر روی آن نوشته شده «مدرسه ما بهترین مدرسه دنیا» لطفا در اینباره برایمان توضیح دهید که منظور از این جمله چیست؟
مسلما این شعار نیست؛ گرچه شعار نیمی از عمل است. وقتی که بهترینهای زندگی والدین یعنی فرزندان آنها اینجا هستند؛ وقتی بهترین اولیاء در کنار ما باشند؛ وقتی بهترین معلمین با بهترین برنامهها و بهترین کادر در یک مدرسه جمع شدهاند واژهای مناسبتر از این در شأن مدرسه نمیبینیم. البته عرض کردم ما برای تحقق بهترین بودن تلاش میکنیم و به صورت برنامهمحور طی زمانبندی انجام شده رو به سمت قله «بهترین بودن» حرکت میکنیم.
¢ نقش مدیر یا مدیران آموزش و پرورش در این فرآیند چیست؟
معتقد هستم مدیر یا بهتر بگویم یک رهبر آموزشی در مدرسه نقش بسیار مهم دارد و محور همه اهداف سند تحول بنیادین و آرمانهای نظام تعلیم و تربیت است.
اگر مدیر توانمند باشد؛ اگر مدیر جامعالصفات باشد؛ نگاه آموزشی و تربیتی، قدرت تحلیل روحیهی تعامل، سعهی صدر و هضم نشدن در مشکلات و تقابل با آنها را خواهد داشت.
اگر مدیر قدرت تحمل ناگواریها و بیمهریها را (صبر) داشت؛ اگر مدیر در شکستها ناامید نشد و در پیروزیها مغرور نشد؛ اگر مدیر این شاگردان را مردان و زنان بزرگی دانست که تنها شناسنامه، آنها را کودک نشان میدهد؛ یک مدیر کارآمد و با بینش تمام ساحتی خواهد بود؛ البته این ویژگیها خیال اولیا را هم راحت میکند؛ یعنی اعتماد و هم آرامش خاطر برای مسئولین است که 500 نفر دانشآموز به دست فردی سپرده شدهاند که دانای کار خود هست. در اینجا نکتهی مهم، احساس مسئولیت یک مدیر در قبال دانشآموزان است که این احساس مسئولیت از بند رها شدهی کفش دانشآموزان تا اختلاف والدین و متاثر شدن شاگرد میباشد. یعنی نمیتوان مدیر و معلم بود و بیخیال مشکلات دانشآموزان بود و زیباترین جلوه کار معلمی در همین جا نهفته است؛ «یک مادر و یک پدر واقعی بودن درقامت معلم.»
¢ برای خلاقیت و نشاط بچهها در مدرسه ایران چه اقداماتی داشتهاید؟
دوره ابتدایی مخصوصا سه سال اول دورهی جذب است پس باید شوق یادگیری، شوق دانستن، شوق صحبت کردن، شوق دیدار با معلم و شوق مدرسه را تقویت کنیم. به همین منظور در این مدرسه، اتاق بازی ایجاد کردیم که کاربردهای بسیار مهمی دارد؛ البته اتاق فکر، خلاقیت و بازی است. هر معلم بازیهایی را از دروس مختلف طراحی کرده است و تدریس معلم در قالب یک داستان با ابزارهایی که تهیه شده است انجام میدهد. گاهی نیز نقش آفرینی بچهها در تدریس اتفاق میافتد که تدریس را در ذهن بچهها ماندگار و جذاب میکند. معتقدم پرورش خلاقیت کلید گمشده مقطع ابتدایی است و باید بدانیم که خلاقیت با حافظه محوری حاصل نمیشود.
اگر روزی آقای فرانس بیکن فیلسوف بزرگ انگلیسی در قرن 17 مطرح کرد «روزگاری خواهد آمد که مردم با عینک قادر به دیدن خواهند شد؛ ستارهها را با تلسکوپ خواهند دید؛ آدمها در آسمان پرواز خواهند کرد. آدمها در زیر دریا مسافرت خواهند کرد و او همه تصوراتش را در جزوهای به نام جزیره آتلانتیک نوشت؛ اگر آقای «مک لوهان» طرح دهکدهی جهانی را مطرح میکند اینها که محقق شدهاند همهاش نتیجه خلاقیتمحور بودن مدارس است؛ چراکه همه مخترعین بزرگ، روزگاری دانشآموزان دبستانی بودند که در آنجا الفبای خلاقیت را آموختند. ما نیز در همین راستا سعی کردیم با اجرای جُنگهای شاد در مناسبتهای مختلف، برگزاری اردوهای تفریحی، راهاندازی پویشهای مختلف، انجام مسابقات ورزشی، ترکاندن بادکنک، بازیهای دوران ابتدایی حتی در ساعات تفریح، گامهایی برای نشاط و شادابی بچهها برداریم.
¢ مهمترین چالش مدرسه ایران برای مقوله شادابی چیست؟
همانطوری که خودتان ملاحظه میکنید حیاط کوچک مدرسه چالش جدی آن است. ریشه اصلی برخی از دعواهای بچهگانه هم در این موضوع است. زنگ تفریح زده میشود دانشآموز مملو از انرژی در حیاط کوچکی با سرعت بالا میدود و بازی میکنند. ما برای حفظ سلامت آنها باید بر خلاف اعتقاد علمی و تجربیمان مانع دویدن و بازی او شویم که آسیبی به دانشآموز نرسد و از همین جا مشکلات دیگر شروع میشود.
نداشتن زمین ورزشی جداگانه برای ورزش که دانشآموز و معلم مجبور است در همین فضای ناایمن مدرسه و در هوای سرد زنگ ورزش را سپری کند. نداشتن معلم اختصاصی ورزش آن هم به دلیل کامل شدن ساعات کاری معلم چالش دیگری است که در مدرسه ایران با آن روبرو بودیم.
¢ از سختیهای کار تعلیم و تربیت در دوران کرونا برایمان بگویید.
کرونا واژهای است که برای همه منحوس و منفور میباشد؛ حالم بد میشود وقتی یاد آن مصیبتها و پرپر شدنها میافتم. این بیماری اثرات بسیار بدی بر جای گذاشت؛ یک تهدید جدی برای همه امور از جمله تعلیم و تربیت بود؛ ولی یک فرصت بزرگ را شناساند و آن پتانسیل قوی اولیا بود که باید جدی بگیریم و این تحقق همین عقیده است که« سختیها، توان انسانها را چند برابر میکند.» کار آموزش در آن دوران سخت بود؛ ولی در مجموع خیلی دقیق و پیگیر کار کردیم تا آنجاکه طرح «اطلس رنگی» شامل: (نشانگر وضعیت تحصیلی دانشآموز که با سه رنگ طراحش شده بود) مورد توجه مدیر کل و معاون ابتدایی استان قرار گرفت و دلیلی بر اثبات این ادعا است. در این طرح با همت معلمان مدرسه و تعدادی از خیرین برای دانشآموزان، «گوشی و تبلت» تهیه کردیم و مشکلات دانش آموزان را به حداقل رساندیم.
در این مدرسه دانشآموزی در کلاس اول داشتیم که به دلیل شرایط خانوادگی به یکی از روستاهای الموت مهاجرت کرده بودند و مادر کودک با یک گوشی قدیمی هفتهای 2 بار با معلم تماس داشت تا از موضوعات درسی فرزند خود مطلع شود و به گفتهی خود مسافتی را میپیمود تا در شبکه آنتن قرار گیرد و جالب است وقتی خواستیم به مدرسه بیایند و با معلم فرزند خود خانم حاج کریمی رفع اشکال کنند با کمال تعجب دیدیم مطالب را دقیق یاد گرفته است. پس خواستن توانستن است؛ ما هم آن دانشآموز را تشویق کردیم و جایزه دادیم تا انگیزه تلاش و کوشش در او تقویت شود.
کرونا به ما آموخت که سختیها مانع کار تعلیم و تربیت نباید باشد و عمر دانشآموزان مهم است به لطف الهی هم در آن دوران سخت، سربلند بیرون آمدیم.
¢ از برنامهها، امکانات و ویژگیهای دیگری که در مدرسه ایران پیادهسازی کردید برایمان بگویید.
در این مدرسه تقریبا صددرصد کلاسها هوشمنداند؛ اینک میگویم تقریبا چون یکی از کلاسها در دست اقدام است؛ ولی محتوای آموزشی توسط معلم بر حسب ضرورت رقم خورده است که در سطح ناحیه و استان هم در مسابقات رتبه آوردهاند. تدریس خلاقیت محور همراه با بازی در اتاق فکر و خلاقیت ارائه میشود. مفاهیم درسی بر اساس مهارتهای زندگی آموزش داده میشود. ارزشیابی مستمر با هدف تثبیت یادگیری صورت میگیرد. اختلالات آموزشی دانشآموزان به ویژه در پایه اول آسیبشناسی میشود و راهنمایی و اقدام موثر صورت میگیرد. آموزش خانواده با هدف همسویی با شیوههای آموزشی معلمان، قرآن محوری با هدف رشد و تعالی معنوی، کلاس داوطلبانه حفظ و طرح نغمههای نورانی، طرح عملی نماز، آموزش احکام نماز اجرا میشود. توجه ویژه به تفاوتهای فردی بر اساس شیوهی نوین تدریس، بالا بردن سرانه نشاط، ورزش صبحگاهی، مسابقات ورزشی، جنگ شادی و اردوهای تفریحی، کتابخانه کلاسی و گسترش فرهنگ مطالعه، مسابقات قرآن و کسب حداقل 10 رتبه برتر ناحیهای، مدرسه سلامت محور نیز از ویژگیهای مهم این مدرسه است.
¢ شما 37 سال در کسوت معلمی و مسئولیتهای مختلف مانند رئیس آموزش و پرورش حضور داشتید از عصاره تجربیات خود برایمان بگویید.
باید مسئولیتها را فرصتی بدانیم که در جلسه آزمون رستگاری نشستهایم و میخواهیم نمرهی بالایی را کسب کنیم و از طرفی مراقب صدا میزند وقت تمام است؛ باید توجه شود که مدیریت آموزشگاهی بیتالغزل اصلی نظام آموزشی است از این رو باید قویترین، متفکرترین نیروها سکان کار مدیریت را به دست گیرند.
همچنین با توجه به اینکه در دوران ابتدایی تاکید بر آموزش مهارتهای چهارگانه زبانآموزی یعنی مهارت گوش دادن، مهارت گفتن، مهارت خواندن، مهارت نوشتن است و اگر دانشآموزی در این موارد دچار مشکل بود باید در همین 3 سال رفع شود. امیدوارم درک شأن و منزلت معلم نیز از سوی همه مورد توجه باشد.
¢ سخن پایانی شما؟
همه افراد در هر مسئولیتی که هستند این واژه مقدس «سرباز» بر روی سنگ مزار شهید حاج قاسم سلیمانی که یک دنیا مطلب دارد را نصبالعین خود قرار دهند و همه برای امت بزرگ اسلام و کشور عزیز ایران یک سرباز خدوم باشیم؛ همچنین لازم میدانم از مسئولان استان به ویژه امام جمعه، استاندار، رئیس شورای آموزش و پرورش استان، فرماندار، رئیس شورای آموزش و پرورش شهر قزوین، مدیرکل و معاونان آموزش و پرورش استان، ریاست و معاونان ناحیه یک، کارشناسان ابتدایی استان و ناحیه، همکاران پرتلاش، مربیان و هیأت امنای دبستان ایران و یکایک اولیای گرانقدری که مرا یاری کردند تا 4 سال خادم کوچک آنها باشم؛ صمیمانه تقدیر و تشکر نمایم.