مهمان سفارشی پیادهروی اربعین
قسمت هشتم: کربلا آرزو سلخوری همانطور که در قسمت قبلی گفتم به کربلا رسیدیم و چشمم به حرم حضرت ابوالفضل(ع) افتاد، وقتی از دور حرم را میبینی غیرممکن است که بتوانی درجا بزنی، نیرویی تو را سمت خودش میکشد. ساعت ۲ بامداد خسته از روزی شلوغ و ناتوان از حرکت بودم اما عشق ابوالفضل(ع) به قدری در دلم روشن بود که نمیتوانستم از خیر دیدنش بگذرم. به سمت حرم رفتم، پاهایم جان گرفته بود و هیچ چیز نمیتوانست مانع رفتنم شود. ورودی تفتیش بانوان یک عکس پسر ایرانی نصب شده است که با خط نستعلیق روی آن نوشته «۲۰ سالشه...