از کسانی که به باغ آمد و رفتی دارند
مهدی حاجی کریمی ـ فرشته بهرامی رودخانه زوار از کنار روستایی رد میشود که اسمش سرش است؛ «زوار». هم تُرک دارد و هم کُرد. اهالی یک سنگ آب از رودخانه زوار حق دارند، همه وقت از سال. اما گاهی به حقشان قانع نیستند و یک آسیاب آبشان میشود چند آسیاب. قدیم زوارخورهای باغستان سنتی قزوین به میراب رودخانه اجرت میدادند برای همچون روزی. معمولا میراب یکی بود از خودِ روستاییها که رودخانه زیر چانهش باشد و بتواند از آب مواظبت کند. میگویند کافی بود میرابانه نمیدادند؛ خودش میرفت و بند را میزد! «علینظر» میراب بود میراب رودخانه زوار. خانهخواهِ فنودیها...