یک اثر نقاشی به وسعت یک کافه است
- شناسه خبر: 25346
- تاریخ و زمان ارسال: 7 آذر 1402 ساعت 07:30
- بازدید :
این قسمت: مفهوم تکنیک در نقاشی
زهره شایستهفر، دکترای پژوهش هنر
نمود نقاشی ایرانی در نگاه اول تزیینی، ولی در واقع در نهان آن پیامی فراتر از زیبایی است. چنانکه مخاطب با این سوال که نقاشی تزیینی یا مفهومی است؟ به ذات نقاشی، که همانا پروردگار یکتا است، میرسد. با این سوال، وجودیت نقاشی ایرانی و پیام آن، بیشک با توجه میزان رهگذری مخاطب آشکار میشود. رهگذری مخاطب به این معنی که در این راه با توجه به قوت تفکر و کنجکاوی مخاطب، از یک رهگذر بیتفاوت به رهگذر حساس و هوشیار در فضای موزهها تبدیل میشود. رهگذر آثار هنر نقاشی ایرانی قرن11 هجری قمری/ 17میلادی، در مقابل مخزنی از خیال، واقعیت، بازنمایی و برداشت از هنر اروپا، باید به گونهای دقیق و دلسوزانه طی مسیر را انجام بدهد، تا به غلط به بیراهه نرود، تا با فهم دقیق در مواجهه با هنر نقاشی ایرانی معاصر، کولهپشتی را به کناری بگذارد و در نقاشی ایرانی قرنها پیش، به دنبال نقاشی ایرانی معاصر بگردد.
مخاطب در برخی از قابهای نقاشی ایرانی زمختترین موجودات، داستانها، زندگیها را میبیند، و این در ظاهر خشن، در حقیقت، ساز و کاری برای درک زیبایی عالم این جهانی و آن جهانی است. پهناورترین دریچه دید را پیش روی مخاطب قرار میدهد. همچنانکه در مثنوی معنوی مولانا حکایتی از حضرت محمد(ص) در رابطه با ویژگی مثبت باد بهاری بر خلاف باد پاییزی آورده شده است، که میگوید:
ز آن که با جان شما آن میکند
کان بهاران با درختان میکند
و در جایی دیگر حضرت علی (ع) از خواص منفی سرمای پاییز و خواص مثبت سرمای بهار فرموده است. دقیقا نقاشی ایرانی قرن 17 میلادی نیز به مانند باد بهاری و باد پاییزی است، که هنرمندان هنرهای تجمسی به خصوص هنر نقاشی میتواند از این دو منظر مناسب برای معاصرسازی و بهرهبرداری از هنر نقاشی ایرانی برای نسل جوان بهرهمند بشوند. سرمای پاییز با خود خشکی و مرگ درختان و در نقطه مقابل آن سرمای بهار با خود سرسبزی زندگی میآورد. زایش و مرگ، سبزی و خشکی، شادی و غم، تیرگی و روشنی، بیفرمی و فرمدار، و الگوهای از این قبیل همگی به عنوان شاه کلیدهای خوب و هماهنگی برای نمایش موضوعاتی با توجه به این مدلهای تضاد ـ شباهت تواما در قاب نقاشی دستیافتنی میشود. انسانها نیز با توجه به موقعیتهای زندگی در خزانها و شکوفههای ذهن زمانهایی به سر میببرند، و این چرخه زندگی آنها از ابتدا به انتها و سپس دوباره تکرارشونده است. لذا پژوهشگر این پژوهش با توجه رازهای نهفته در باد بهاری و باد پاییزی، نقاشی ایرانی، احوال دوره صفویه در قرن 11 هجری قمری/17 میلادی، با هدف نمایشگاهی برای فردای هنر نقاشی ایرانی، احساسات هستیشناسانه را در قاب ترکیببندی هندسی و سبک انتزاعی و مفهومی، به تصویر کشیده است. (شکل یک) انسانها در طی دوران حیات، وجهههای گوناگونی از جهان و زندگی را میبیند، سایهها برروی افکار آنها سعی بر جذابیت و متفاوتتر دیدن دارد، حالا چگونه انسان از زیر سایهها به سلامت بیرون میآید و پیرامون را با چشم عقل و نقش زندگی را بدون سایهها میبیند؟ نور، نور است که حال و فرداها را از دل سیاهی زیباتر نمایش و سرمای بهاری در این اثر نقاشی نمودی نورانی پیدا کرده است. منظری زیباشناسانه جهت تمایز فصول، یا همان مزیتهای گوناگون با قاب شدن در طرفین نقاشی، سعی دارد به مخاطب اثر یک کُل که همانا مقصود از کُل، نمایشگاهی از هنر نقاشی ایرانی به وسعت جهانی است. لازم به ذکر است، جریان این نقاشی در واقعیت نیز روی داده است، از ابتدای حکمرانی دوره صفویه، هنرهای صنایعدستی در کنار نقاشی به رشد رسیدند، ولی طوفانهای متعددی به نقاشی ایرانی آن زمان برخورد کرد. به علت جایگاه فرهنگی هنر در آن زمان، داستان هنر نقاشی تمام نشد، ولی مانند زندگی پاییز، زمستان، بهار، تابستان را تجربه کرد.
شکل 1- فصلها، هنرمند: زهره شایستهفر، سایز اثر: 100 در 70، 1402/2023.