سیدجلال، شاعری که در شهر و زمانه خودش ناشناخته ماند
- شناسه خبر: 12303
- تاریخ و زمان ارسال: 17 اردیبهشت 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
آیین بزرگداشت شاعر آیینی قزوین، مرحوم سید جلال موسوی روز پنجشنبه 14 اردیبهشت ماه به همت حوزه هنری استان قزوین در سالن اجتماعات مهندس بهشتی واقع در عمارت تاریخی داعی برگزار شد.
در این برنامه که با عنوان «جلال آل شعر» برگزار شد تنی چند از شاعران قزوینی به خوانش سرودههایی در مدح این شاعر فقید پرداختند و محمد علی حضرتی شاعر و قزوینپژوه به بررسی جایگاه ادبی وی پرداخت.
در ابتدای این برنامه که اجرای آن بر عهده سید محمد حسین ابوترابی بود از رضا ارداقیان دعوت شد که ابیاتی از سرودههای سید جلال موسوی را برای حاضرین بخواند.
این شاعر قزوینی بعد از خواندن شعر به یاد و خاطره سید جلال موسوی اشاره کرد و گفت: سال گذشته مراسم گرامیداشتی برای استاد سیدجلال موسوی برگزار شد که متاسفانه ایشان به دلیل بیماری نتوانستند در آن برنامه حاضر شوند و جمیع دوستان و ارادتمندان از دیدارشان محروم شدند؛ امیدواریم به اذن پروردگار روح استاد موسوی در این مراسم حاضر و ناظر باشد.
وی افزود: مرحوم موسوی برای ما حکم استادی داشتند. وقتی در حضور ایشان شعر میخواندیم و کار ما را تایید میکردند برایمان خیلی با ارزش بود؛ مطمئن میشدیم اشعارمان خوب بوده که از طرف ایشان مورد تایید قرار گرفته است.
وی در ادامه به خاطرهای از شعرخوانی نزد مرحوم موسوی اشاره و خاطرنشان کرد: در یکی از جلساتی که ایشان نیز حضور داشتند یکی از سرودههای خودم را که در مورد انقلاب 57 بود را با گویش قزوینی خواندم که به این شرح است:
«هیچ وقت آن روزها یادمان نمرد سال 57 چه سالی بود
بیگمان روزهای بزرگی داشت بییقین سال بیمثالی بود»
شعر را ادامه دادم تا رسید به این دو بیت:
ما امام را توی ماه دیده بودیم گرچه گفتند خیلیها نمشد
راست مگفتند خطای باصره بود آخه خورشید توی ماه جا نمشد»
این دو بیت خیلی مورد توجه استاد قرار گرفت؛ خیلی تشویقم کردند.
استاد موسوی یکی از چهرههای شاخص ادبی قزوین بود
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین که در این برنامه حضور داشت، وقت سخنرانی خود را در اختیار شاعران و دیگر سخنرانان قرار داد و پیام تسلیت محمدحسین فائزی توسط سید محمد حسین ابوترابی قرائت شد که به شرح زیر است:
اناا… و انا الیه راجعون
خبر درگذشت شاعر توانا و تاثیرگذار آیینی استان قزوین موجب تالم و تاثر اینجانب شد. بی شک وی یکی از چهرههای فرهنگی و هنری شاخص قزوینی بود که آثار گرانبهایش برای همیشه در اذهان مردمان دیار مینودری باقی خواهد ماند. اینجانب ضمن ابراز تاسف از درگذشت این شاعر و ادیب پیشکسوت استان قزوین و اعلام همدردی با خانواده محترم و بازماندگان ایشان، بدین وسیله فقدان این هنرمند را به اصحاب فرهنگ و هنر استان به ویژه اهالی شعر و ادبیات تسلیت عرض میکنم.
آرمان استاد موسوی «عدالت خواهی» بود
مدیر حوزه هنری و انقلاب اسلامی استان قزوین دیگر سخنران آیین بزرگداشت سیدجلال الدین موسوی بود که گفت: برای امسال بنده حضور در چنین مراسمی سبب افتخار است؛ صحبت کردن در مورد ایشان از سختترین کارهای ممکن است و من در حدی نیستم که بتوانم به خوبی درس پس دهم. به رسم ادب به خانواده محترم استاد موسوی و همچنین جامعه فرهنگی و ادبی قزوین تسلیت عرض میکنم.
محمدرضا امامقلی تصریح کرد: آرمان استاد موسوی به خوبی در اشعارش هویداست. آرمان استاد موسوی همانند مولایش علی(ع)، عدالت بود. همانند مولایش در شهری زیست که هرگز قدر و منزلتش را به درستی درک نکردند. افسوس که نسل ما دیر رسید؛ زمان را از دست دادیم. زمانی رسیدیم که استاد دیگر توان و رمقی نداشت تا ما از محضرشان و راه و رسم ادب و همچنین سیره اهل بیت را بیاموزیم و این موضوع از کم توفیقی ماست.
وی اذعان کرد: با این حال کمی دلم آرام است چون وقتی استاد در قید حیات بودند ما در حوزه هنری توانستیم کتاب «شب بود و ماه حوصله آمدن نداشت» که حاصل سرودههای ایشان بود را چاپ کنیم. اگر بخواهم در مورد ارزش و جایگاه شعر مرحوم استاد موسوی صحبت کنم، همین بس که حتی نسل ما هم جذب شعر ایشان میشود و سرودههایشان را مدام تکرار میکند.
امامقلی خاطرنشان کرد: روحیه اعتراض و انقلاب در شعر استاد موسوی به خوبی متبلور است. ما شاعران کمی داریم که سروده هایشان در زمانه خودشان حرف دلم مردم بوده باشد. به نظرم ما اشرفالدین گیلانی دیگری را از دست دادیم.
اشعار استاد موسوی با فرودستترین افراد جامعه پیوند داشت
محمدعلی حضرتی شاعر و قزوینپژوه به عنوان دیگر سخنران در آیین بزرگداشت موسوی حضور داشت و گفت: این افتخار را داشتم که از سال 68 همراه و همنفس زندهیاد موسوی باشم.
وی افزود: موسوی شاعر شگفتیها بود. در همان سالهای دهه 60 زبان شعرش بسیار کلاسیک و کلاسیک قاجاری بود و در اشعارش «فقیر» تخلص میکرد.
حضرتی تشریح کرد: در همسایگی ایشان استاد حسین اسرافیلی زندگی میکردند و باب مراودهای بین این دو شاعر ایجاد شده بود. به این ترتیب زبان شعر استاد موسوی آرام آرام تغییر کرد و تخلصشان را هم به «سروش» تغییر دادند. بعد از این سید جلال زبانی سختتر، سنجیدهتر و استوارتر یافت و یک زبان شخصی پیدا کرد. اوج هنر یک هنرمند در هر رشته هنری این است که بتواند صدایش را از دیگران متمایز کند و مرحوم موسوی به این تشخص و تمایز و فردیت صدا دست یافته بود.
وی تاکید کرد: اگر 3 دفتر «شب بود و ماه حوصله آمدن نداشت»، «در کربلا همایش گلهای پرپر است» و «سوره سوره سرسبزی» را نظاره کنید به یک صدای واحد پی میبرید که متعلق به یک نفر است.
حضرتی یادآور شد: استاد موسوی خیلی اهل سفر آفاقی نبود ولی بسیار اهل سفر انفسی بود؛ بارها خودش را مرور کرده و به دفعات خودش را حجاری و حکاکی کرده بود. خیلی با خودش چالش داشت و این موضوع خیلی توفیق بزرگی است زیرا نصیب هرکسی نمیشود که روزانه خودش را محاسبه و معاینه کند. سیدجلال در سلوک فردیاش این ویژگی را داشت. پیوسته خودش را از لحاظ اخلاقی و ادبی معاینه میکرد؛ قرار نداشت، جان پر تپشی داشت. هر روز جلوتر میرفت و هر روز سیدجلال موسوی دیگری متولد میشد و اینها به راحتی برای هرکسی میسر نیست.
این چرخش زبانی که سید جلال پیدا کرد بیگمان در زمانه معاصر کم نظیر است. برخلاف آنچه که تصور میشود شعرش و زبانش تحت تاثیر استاد اسرافیلی یا دیگر شاعران جریان انقلاب در حوزه هنری قرار گرفت و به تحول رسید؛ اینطور نبود و به نظر من حاصل مطالعه عمیق خودش در اشعار شهریار و اشرفالدین قزوینی بود. اینها شاعران مردم بودند و به زبان مردم هم شعر گفتند.
وی با اشاره به مردمی بودن اشعار سیدجلال موسوی گفت: شاعران سبک هندی این ویژگی را داشتند که فقط از زبان مردم شعر نمیگفتند؛ بلکه زبان مردم را ارتقا دادند و بالا آوردند و شاعرانهاش کردند؛ این موضوع در اشعار سید جلال مشهود است.
حضرتی یادآور شد: اگر از اشعار دهه 70 ایران تراز بگیریم و بررسی کنیم، آنگاه متوجه میشویم شعر سید جلال درچه جایگاهی است. اگر مرحوم سیدجلال در شهر دیگری زیست داشت تا حد پرستش مورد توجه قرار میگرفت. سیدجلال خیلی مظلوم بود. دفتر شعر «شب بود و ماه حوصله آمدن نداشت» شعرهای دهه 80 مرحوم موسوی است؛ یعنی درست زمانی که اشعار پستمدرن در اوج خودش است. جنس اعتراض و زبان آن اشعار را با اشعار سید جلال مقایسه کنید. خیلی از شاعران آن مقطع به واسطه ترویج وبلاگ معروف شدند ولی آقای موسوی در اوج تازگی و طراوت زبان ناشناخته ماند.
وی تاکید کرد: شعر سیدجلال نباید فقط از منظر آیینی مورد توجه قرار بگیرد. شعر او از نمونههای عالی شعر اجتماعی است و چون اجتماعی است مردمی هم هست؛ شعر، دردمندی است که با فرودستترین افراد جامعه پیوند دارد.
حضرتی گفت: چندین بار به ایشان پیشنهاد کردم در پایان هر شعر تاریخ سرودن شعر را درج کنند ولی متاسفانه این کار انجام نشد ولی امیدوارم خانواده سید جلال همت کنند تا دفترهای شعر بعدی ایشان به همراه تاریخ آنها منتشر شود.
حضرتی خاطرنشان کرد: من اگر این روزها مشغول تدریس بودم حتما توصیه میکردم سیر ادبی سیدجلال موسوی در یکرساله مورد بررسی و کندوکاو قرار گیرد؛ این کمترین کاری است که جامعه دانشگاهی قزوین میتواند برای مرحوم سیدجلال انجام دهد.
لازم به ذکر است در این مراسم مهدی مردانی و احد چگینی نیز به شعرخوانی پرداختند و پیام تسلیت حسین اسرافیلی شاعر پیشکسوت توسط مجری برنامه قرائت شد.