زیباییهای طبیعی یا عملهای غیرضروری
- شناسه خبر: 6396
- تاریخ و زمان ارسال: 27 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
زیبایی، ملاکی شخصی یا مفهومی است که توسط جامعه و مد روز به مردم القا میشود؟
رومینا اسماعیلیپور
ـ مفهوم زیبایی در ایران گذشته
کافی است کمی دورتر برویم و نگاهی به تصاویر به جا مانده از زنان دوران قاجار بیندازیم تا با زنانی فربه که پشت لبهایشان سبز شده و چشمهایشان در پس ابروهای پرپشت پنهان شدهاند مواجه شویم. اما علت رواج این پدیده، نزدیک به حدود صد سال پیش در چه عاملی نهفته بود؟ در زمان قاجار نیز مانند سایر طوایف زمامدار حکومت ایران، چاقی یکی از ملاکهای زیبایی و دلربایی زن به شمار میرفت! البته این مساله در زمان قاجار به اوج خود رسید و مردان قاجار بیش از سایر سلسلههای تُرک به این موضوع اهمیت میدادند. ایرانیان ملاک زیبایی زن را به جای صورت، به چاقی او میدانستند و همواره زنان فربه، از محبوبیت بیشتری در دربار شاهان قاجار برخوردار بودند.
ـ زنان فربه، ملاک زیبایی در دوران قاجار
کارلا سرنا، نویسنده و روزنامه نگار فرانسوی پس از دیدار با انیسالدوله در سال 1294 هجری قمری دربارهی او نوشت: چاق و درشت اندام است و غذای زیادی میخورد. حتی به من خُرده میگیرد که لاغر و خشکیدهام. میگوید هر چه زنی فربهتر باشد نزد شوهرش عزیزتر و مقربتر است!
در آن زمان همچنین داشتن غبغب یکی از مهمترین زینتهای زن به شمار میرفته است و باز نقل شده است: انیسالدوله (که زیباترین زن عهد قاجار با معیار آن زمان به شمار میرفته) دارای غبغبی بسیار بزرگ و به اصطلاح هفت طبقه بوده است.
ـ معنی زیبایی در سایر نقاط جهان
با نگاهی اجمالی درمییابیم که این مفهوم، یعنی زیبایی که دائما در حال ایجاد تنش برای پذیرش افراد با خود واقعیشان و همرنگ شدن با سلیقهی سایر افراد جامعه بوده است؛ تنها به مسائل بصری ختم نمیشود. بلکه ابعادی فراتر از ظاهر را در برمیگیرد. زیبایی در هر قسمتی از نقاط جغرافیایی اشکال متفاوتی به خود گرفته است و هر کشور با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم دیرینهاش به این مفهوم یعنی زیبایی، معنا می بخشد. به عنوان مثال در ژاپن به گونههای براق اهمیت زیادی داده میشود و ازجمله شیوههای زیباییشناسی که مردم این کشور به آن علاقه بسیاری دارند حمام کردن با گیاهان و عرقیات معطر است و اعتقاد دارند که این کار نه تنها جسم، بلکه روحشان را هم پاک و درخشان میکند …
با مشاهدهی زنان آفریقایی و با دیدن شکلهای عجیبی که به ظاهر خود میدهند شاید از حرکات تعریف نشدهی آنها غافلگیر شده و حتی وحشت کنیم. این در حالی است که این شکلها و رفتارهای به ظاهر عجیب و غیرطبیعی برای جامعه آنها ملاک زیبایی قلمداد میشود. از جمله: کشیدن لاله گوش و تیغ زنی سنتی که در بسیاری از نقاط جهان از غرب اقیانوس آرام گرفته تا آمریکای جنوبی و قسمتهایی از آفریقا برای نشاندادن زیبایی قسمتی از بدن به کار میرود. همچنین این زخمها پیغامی در رابطه با موقعیتهای اجتماعی، نقش مذهبی، جایگاه افراد و مراحل مختلف بلوغ، پس از بلوغ و جوانی را نشان داده و نهایتا با توجه به همین زخمها فرد را برای ازدواج آماده میبینند. ازجمله ملاکهای زیبایی دیگر در کشور نیوزیلند خالکوبی کردن چانهی زنان است که به سنت تامو کور شهرت دارد.
ـ ملاک زیبایی در دنیای مدرن
در حال حاضر در کشورهای درحال توسعه و توسعهیافته ملاک زیبایی تحت تأثیر فضای مجازی تعریف جدید و متفاوتی به خود گرفته است. به صورتی که اغلب جوانان و حتی افرادی که در رده سنی بالاتری قرار گرفتهاند به جراحیهای زیبایی برای رسیدن به چهره ایدهآل جامعه روی میآورند. اما سوالی که پیش میآید این است که این معیار و ملاکها طبق چه اصولی به افراد جامعه تزریق میشود؟
چهره های شبیه به هم
نیم ساعت است که از حضورم در یکی از محلات بالای شهر میگذرد. گوشهای میایستم و چهرهی عابران را به دقت رصد میکنم. غالب زنان و دختران جوان با لبهایی بر آمده، بینی قلمی و سربالا و موهایی به رنگ روشن از مقابلم رد میشوند. پسرها تیشرتهای آستین کوتاه و یا پیراهنهای مردانهی چسبانی به تن دارند. بعضیها ساک ورزشی به دست گرفتهاند و همین مشخصه ای میشود برای اینکه متوجه شوم علت فرمی که بدنشان گرفته باشگاههای بدنسازیای ست که میروند.
تصور میکنم که فرم لبها، بینی و به طور کلی حالت چهرهی کسانی که زیر تیغ جراحی رفتهاند شبیه به هم شده و حتی گاهی از هم قابل تشخیص نیستند. اما عجیب تر این است که دیدن این وجه تشابه زیاد، برایم تازگی ندارد. بلکه مشاهدهی صورتی که هیچگونه عمل جراحی نداشته و بینی گوشتی یا عقابی و لبهایی با شکل کاملا متفاوت و باریک دارد، در میان این حجم از شبیه شدن مردم، رنگ و بوی تازهای میدهد.
از یکی از عابران که مردی حدوداً پنجاه ساله است در رابطه با جو حاکم و تمایل زیاد جوانان برای جراحی زیبایی سوال میپرسم که میگوید: چهرهای که شاداب و طبیعی باشد خیلی قشنگ تر از چهرهای که زیر تیغ جراحی رفته، به نظر میرسد. دختر جوانی که در حال عبور از کنار ماست، متوجه صحبتهایمان میشود. کمی مکث کرده و راه کوتاهی را که طی کرده برمیگردد و میگوید: به نظر من بهتر است که چنین افرادی روی موارد دیگری تمرکز کنند تا به چشم بیایند. مثلاً شخصیت، معلومات و اخلاق … البته قصد من تخریب کسانی که عمل زیبایی میکنند نیست، ولی بعضی از افراد واقعا چهره دلنشینی دارند و اصلاً نیازی به عمل جراحی در صورتشان نیست.
مرد میان صحبتهای دختر میدود و اضافه میکند: من دو دختر دارم و اگر بخواهند جراحی زیبایی داشته باشند اصلاً اجازه نمیدهم.
یکی دیگر از عابران پسر نوجوان 18 سالهای است که نظر متفاوتی میدهد: جراحی زیبایی اصولا امر بدی نیست. البته اگر زیاد نباشد و فرد با این کار اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند در این صورت چه اشکالی دارد؟ اما باید به نحوی انجام شود که چهرهی طبیعی فرد از بین نرود. برخی از کسانی که به این کار دست میزنند اصلاً با چهرهی قبل از عملشان قابل تشخیص نیستند. شاید اگر کمی منطقیتر برخورد شود و معیار زیباییشناسی مردم در چهره و اندام کسی که میبینند خلاصه نشود آمار این جراحیها هم کمتر شود.
ـ جراحی چهره یا جراحی اعتماد به نفس؟
داخل مطب دکتر که مینشینم با مراجعهکنندگان جوان و کم سنی رو به رو میشوم که غالبا هیچ نقصی در چهره نداشته و حتی صورتهای طبیعی و زیبایی دارند. یکی از این مراجعهکنندگان ملیکای 22 ساله است. وی دربارهی علت حضورش میگوید: اصلاً از بینیام راضی نیستم. انگار که به صورتم نمینشیند. اعتماد به نفسم را گرفته، هر وقت که جلوی آینه میروم از خودم بدم میآید! از او میپرسم که آیا فقط با فرم بینیاش مشکل دارد؟ جواب میدهد: نه، فقط بینیام نیست. به نظرم کمی هم باید به لبهایم چربی بزنم. سپس به لبهایش اشاره میکند و با لبخند میگوید: میبینی؟ هیچی ندارم! مهرداد 19 سال بیشتر ندارد. بینی کمی گوشتی و قیافهی جدیای دارد. کنار مادرش داخل مطب منتظر نشسته است. او هم قصد جراحی بینیاش را دارد و در پاسخ به صحبتم که بهتر است کمی صبر کند و سن بلوغ را پشت سر بگذارد تا فرم واقعی بینیاش مشخص شود و بعد تصمیم به عمل بگیرد میگوید: همین است که میبینی. قرار نیست عوض شود. بینی پدرم هم درست همین شکل است. میدانی؟ این بینی ارثی است و حتی میترسم که صبر کنم و بزرگ تر از این چیزی که الان هست بشود. میپرسم: خب بزرگتر بشود چه اشکالی دارد؟ مهرداد میگوید: الان هر کسی که پول داشته باشد قطعاً دستی به صورت و یا بدنش میبرد، از طرفی بینی همه کوچک شده. راستش را بخواهی خجالت میکشم که با این بینی در جمع حاضر شوم. مادر مهرداد به محض تمام شدن صحبتهای پسرش با لحن شماتت زدهای میگوید: من چند سال پیش جراحی لیفت سینه انجام دادم. آن هم پیش بهترین پزشک و با هزینهای سنگین… سر دو سال نشده دوباره سینههایم به حالت اول برگشت! در حال حاضر مخالف جراحی بینی مهرداد هستم اما از پسش برنمیآیم. همین جراحی به ظاهر سادهی بینی 30 میلیون خرج دارد.
ـ صنعت خلق زیبایی
حمید نبیزاده پژوهشگر و جامعهشناس در رابطه با بحث زیبایی در جوامع مختلف و ملاک و معیارهای متفاوت این امر توضیح میدهد: مقوله زیبایی از گذشته تا به الان دچار تغییرات هویتی شده است. بهنحویکه که در گذشته، بیشتر زیبایی ذاتی طرفدار داشت اما به مرور زمان در جوامع مختلف، اشاعهی ملاک و معیارهای متفاوت برای زیبایی باعث شکلگیری اقتصاد و صنعتی شد که در نتیجهی آن ملاکهای زیبایی تغییر کرد. حتی این صنعت برای اجرای سبک مصرفگرایی غربی و درآمدزایی بیشتر، یکسری نیازها را برای جوامع ایجاد میکند و بر اساس همین نیازها محصولات و حتی سبک زندگیهایی را ارائه میدهد که از طریق فروش آن بتوانند این صنعت را زنده نگه دارند.
ـ تعریف زیبایی تحت تاثیر مصرفگرایی غربی
وی ادامه میدهد: خلق زیبایی در جوامع امروزی بیشتر تحت تأثیر همین صنعت پشت پرده قرار گرفته است و لازم است خاطرنشان کنیم که این صنعت از سمت جوامع غربی و فرهنگ سرمایهداری که سبک زندگی و مصرفگرایی را ترویج میدهد وارد کشور ما شدهاست. البته در بحث زیبایی، تنها زیبایی فردی و ظاهری افراد تحت تاثیر این صنعت نیست بلکه دکوراسیون داخلی معنادار منازل هم که به تازگی مد شده تحت تاثیر همین صنعت قرار می گیرد. به نحوی که هرچه دکوراسیون زیبایی بصری بیشتری پیدا کند به تبع هزینههای طراحی آن افزایش یافته و درنتیجه این صنعت به درآمدزایی بیشتری دست پیدا میکند.
ـ مفهوم زیبایی فراتر از چهره
نبیزاده تاکید میکند: در رابطه با زیبایی فردی هم؛ موضوع فقط به زیبایی ظاهری و اندام افراد خلاصه نمیشود بلکه مد و لباس پوشیدن، مسائلی مثل مصرف روزانه، سبک زندگی مانند: رفتن به کافه و رستوران و یا حتی در خانه ماندن همگی شکلی از ترویج سبک مصرفگرایی به خود گرفتهاند.
ـ زنان و مردان گرفتار در دام صنعتهای سودجو
نبیزاده دربارهی جراحیهای زیبایی و شخصی و این که چطور این ملاک و معیارها وارد کشور ما شده و از جانب افراد پذیرش میشوند توضیح میدهد: ما با هر دو جنس زن و مرد روبه رو میشویم که باید خاطرنشان کرد این مسائل حتی در بین مردان هم رواج پیدا کرده است. خصوصاً در سالهای اخیر … منتهی شدت این تغییرات در مردان کمتر از زنان صورت میگیرد، که آن هم وابسته به همین صنعت خلق زیبایی است. یک بخشی از این فرایند در حوزه ی مردان مربوط به اندامشان میشود. مانند تناسب اندام از طریق باشگاهها که تنها هدفشان زیبا شدن طبق ملاک و معیارهای امروزی است. اما در حوزه زنان این فعالیتها حضور بسیار پررنگتری دارد. علت آنهم تعریف نقش زن در جوامع امروزی است. یعنی نیازهایی که زن از طریق قدرت زیبایی زنانه میتواند برطرف کند … اگر نگاهی به جامعه خود داشته باشیم متوجه میشویم ارائه خدمات زیبایی حتی در آرایشگاهها نیز دچار تغییرات عمدهای شدهاست. مثلاً در گذشته نهایت خدمات در این سالنها رنگ مو بود اما در حال حاضر لاینهای متفاوت و دارای درآمد بالایی در حوزه زیبایی به وجود آمده که کاملاً ردپای مصرفگرایی غربی در آن مشهود است.
ـ تهاجم فرهنگی غربی و تعریف زیبایی
نبیزاده به دهه هفتاد و اصطلاح تهاجم فرهنگی که در آن زمان بسیار رایج بوده گریزی زده و اضافه میکند: درحالحاضر به نظر من از تهاجم فرهنگی هم عدول کردهایم و با غلبهی کامل فرهنگ از جانب غرب علیالخصوص در زمینههایی مثل زیبایی رو به رو شدهایم.
جراحی زیبایی آیا برای دل خود شخص است یا یا جذب جنس مخالف؟
ـ تعریف زیبایی از نظام مرد سالارانه
نبیزاده ادامه میدهد: البته بسیاری از خانمها ادعا دارند که جراحیهای زیبایی را برای جلب رضایت جنس مخالف انجام نداده و تنها برای اطمینان خاطر خودشان است، که نباید منکر این قضیه شد اما حقیقت این است که این ملاک زیبایی توسط جامعهی مردسالارانه تعریف میشود. البته نباید گروه دیگری از زنان را که این جراحیها و هزینههای گزاف را تنها برای جذب جنس مخالف انجام میدهند از یاد ببریم.
ـ مشکلات روانی پنهان شده در پس جراحیهای زیبایی
محمد سعدی رواندرمانگر دربارهی تمایل افراد به سمت جراحیهای زیبایی توضیح میدهد: به طور کلی 5 عامل را میتوان به عنوان دلایل اصلی گرایش روزافزون به جراحیهای زیبایی ذکر کرد:
ـ1ـ همنوایی با جامعه به ویژه گروههای همسالان
ـ2ـ همانندسازی با شخصیتهای شناخته شده در جامعه نظیر بازیگران، ورزشکاران.
ـ3ـ تاثیر و القای رسانهها و فضای مجازی که ویژگیهای جسمانی خاصی را به عنوان چهره و اندام ایدهآل به جامعه معرفی میکنند.
ـ4ـ گریز از سرزنش دیگران که معمولا اندام یا ظاهر فرد را تبدیل به سوژهی تمسخر یا شوخی میکنند. این وضعیت به ویژه اگر در دوران کودکی اتفاق بیفتد میتواند تبدیل به طرحوارههای انعطافناپذیری شود که فرد را به سمت جراحیهای زیبایی مکرر سوق میدهند.
ـ5ـ ابتلا به اختلال های روانی خاص نظیر اختلال بدشکلی بدن (body dysmorphic disorder) که در آن فرد به شدت ظاهر خود را دچار نقص تلقی میکند بدون اینکه در واقعیت چنین باشد.
***
کتابی از سوزان سانتاگ نویسنده و نظریه پرداز ادبی و سیاسی به نام “جستارهایی دربارهی زن“ میخوانم که در آن نوشته است: اشتیاق برای زیبایی خطا نیست؛ اجبار و تقلا برای زیبا شدن خطاست.