در میانه دو التهاب
- شناسه خبر: 42281
- تاریخ و زمان ارسال: 17 شهریور 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
سید عبدالعظیم موسوی
وقتی رژیم صهیونیستی دست به یک ترور ناجوانمردانه در کشوری میزند؛ همواره جامعه را مستعد پذیرش دو التهاب میکند. اول اینکه چه پاسخ درخوری میتوان داد که وضعیت سیاسی ـ نظامی به قبل آن واقعه برگردد.
دوم اینکه آیا این پاسخ، مقدمه جنگی میشود که شروع آن آسان اما خروج از آن به این سادگیها ممکن نباشد؟
واضح است که همین التهاب در درون حمله کننده هم وجود دارد.
این دو شاخصه مهم میتواند تفاوت دو جبهه و همچنین میزان سوء یا حسن استفادهای که هر کدام میخواهند علیه دیگری بکار بگیرند را نشان دهد.
شاخصه اول اینکه چقدر مسائل سیاست خارجی در درون جامعه نفوذ دارد؛ و شاخصه دوم اینکه هر کشور چه ابزاری جهت نفوذ در افکار عمومی جهان و تثبیت موقعیت سیاسی بینالمللی خود دارد.
پس از ترور ناجوانمردانه اسماعیل هنیه در ایران، براندازان و پیاده نظام استکبار جهانی دلشاد شدند؛ از سنگی که در چاه افتاده که هم بقایش مایه زحمت است برای جمهوری اسلامی و هم برآوردش هزینهای دارد که اگر احتیاط لازم رعایت نشود؛ ممکن است منجر به جنگی شود که مایه سرور بدخواهان است.
در این رابطه سیاست رسانهای چگونه باید باشد که این هر دو آرزو را نقش بر آب کند؟ واضح است که تکیه بر پاسخ و انتقام؛ و از سوی دیگر حفظ آرامش چرا که قرار نیست آتش جنگ کلاسیک بین دو کشور شعلهور شود و مهمتر اینکه برای فرار از جنگ ناخواسته، زیر بار مذاکره تحمیلی هم نخواهیم رفت. این دو سیاست عیناً در یکی از سخنرانیهای اخیر رهبری نظام تبلور یافت.
از سوی دیگر جسارت اسرائیل را هم نمیتوان بیپاسخ گذاشت. بنابراین بر اصل انتقام هم تکیه بلامنازع شده است؛ اما انتقامی که زمان و نوعش را ما تعیین میکنیم.
در عین حال فشار افکار عمومی بر حاکمیت برای انتقام، نباید عنصر تعجیل را در این امر مهم دخیل کند. زیرا تا زمانی که انتقام عملی نشده است؛ این ترس و التهاب در وجود دشمن، خود، بخشی از مجازات است. خصوصا در شرایط ملتهب و جنگی که رژیم اشغالی تحت فشار جنگ غزه ـ گروگانهای حماس ـ رقابتهای انتخاباتی داخلی و فشارهای بینالمللی افکار عمومی قرار دارد.
انتقام باید ویژگیهای مهمی داشته باشد؛ که کمبود هر ویژگی ممکن است آثار مورد انتظار را از انتقام بزداید.
ویژگی اول اینکه انتقام در اندازه ترور شهید اسماعیل هنیه باشد. دوم اینکه منجر به جنگ ناخواسته و مستقیم نشود. سوم اینکه زمانش چندان به درازا نکشد که آتش انتقام سرد شود. چهارم اینکه این انتقام ما را به هدف آرمانی نظام یعنی نابودی اسرائیل نزدیک کند.
مقام معظم رهبری سالها قبل با اطمینانی مثال زدنی فرمودند: «اسرائیل 25 سال دیگر را نمیبیند.» این اظهار نظر مشروط نبود و اما و اگر نداشت. اما در عین حال خبر از جنگی هم نمیداد که مثلاً یک سویش جمهوری اسلامی ایران باشد. بلکه رژیم جعلی از درون متلاشی میشود.
در واقع رژیم جعلی برای بقایش نیاز به جنایت دارد. این جنایتها با فطرت انسانی در تضاد است و تاریخ بشریت گواهی میدهد که جنایتهای بشری ماندنی نیست. برآورد رهبری این بود که اسرائیل 25 سال دیگر را نمیبیند.
وقتی قرار باشد تلفیق این دو مقدمه در یک جمله خلاصه شود؛ میشود همان که نگارنده در یک پست اینستاگرامی نوشت. که البته به دلیل ایجاز و قالب طنز، موجب معدود برداشتهای ناصواب و تکدر خاطر شده بود.
مطمئن هستیم اسرائیل در ضربالاجل اعلام شده نابود خواهد شد و مطمئن باشیم آتش جنگ کلاسیک روشن نخواهد شد. حزبا… لبنان برای اسرائیل کافیست. پشتیبانی نیروهای یمنی، سیاست جمهوری اسلامی هم در راستا و دعای مظلومین جهان ضامن و خداوند باری تعالی هم فعال مایشاء است.
o