در انسداد «خیابان پیغمبریه» مردم، قربانی اختلافات بین دستگاهی شدهاند
- شناسه خبر: 40009
- تاریخ و زمان ارسال: 10 مرداد 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

رویا بابایی ـ از اسفندماه سال گذشته عرض خیابان پیغمبریه قزوین را مسدود کردهاند تا بقعه چهار انبیا مرمت شود. بدون آنکه پایان پروژه را اعلام و مسیر جدیدی برای کاهش بار ترافیکی تعریف کنند!
حالا حدود ۵ ماه از مشکل ترافیکی در خیابان میگذرد و مردم کلافه و ناراضیاند؛ اما نارضایتی مردم و تضییع حق شهروندی هزاران شهروند برای مسئولان و دستگاههای دخیل در انسداد پیغمبریه حجت و دلیلی برای ساماندادن به وضع موجود محسوب نمیشود.
خزائلی، مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان هم در گفتگو با رسانهها نتوانسته تاریخ اتمام مرمت بنای پیغمبریه را حتی بهصورت حدودی اعلام کند و گفته: «به دلیل مشارکت دستگاههای متعدد در پروژه پیغمبریه نمیتوانم زمان مشخص اتمام کار را اعلام کنم.»
گویا فقط در ایران و آن هم فقط در قزوین است که مسئولان میتوانند کاری را آغاز کنند که خودشان هم پایانش را نمیدانند.
گرمای طاقتفرسای این روزها صبر مردم را کم و تحمل ترافیک را کمتر کرده است و نهادهای دخیل در پروژه مذکور، خودشان هم بر زمانبندی کار تسلط ندارند با اینحال هیچکدام نه حتی حاضر به عذرخواهی و دلجویی از مردم هستند، نه عزم و ارادهای در تسریع مرمت و بازگشایی خیابان پیغمبریه نشان میدهند و نه حتی حاضر به احیای روابط خود در جهت جلب رضایت مردم هستند.
اما این همه ماجرا نیست. مراجعات و شکایات مردم از حجم ترافیک در خیابان پیغمبریه بهقدری زیاد شده که اعضای شورای شهر نمیتوانند مردم را به ادامه صبر دعوت کنند. از طرفی آنگونه که پیداست شورای شهر، بهعنوان مرجع ادارهکننده شهر، از عهده ایجاد وفاق بین دستگاههای مسئول در انسداد خیابان پیغمبریه برنمیآید و دو صد گفتهاش نهتنها نیم کردار دستگاههای مربوطه را منجر نمیشود! بلکه حتی در شهرداری هم که ظاهرا باید گوشبهفرمان خواستههای شورا باشد، اثر نمیکند.
شاید هم همین دو عامل موجب شد تا ولی چگینی، عضو شورای ششم شهر قزوین در جلسه اخیر شورا زبان به بیان انتقادات تند بگشاید و از رسیدن کارد به استخوان شهروندان سخن بگوید.
مردم، تاوان اختلافات بین دستگاهی را میدهند
بر اساس گفتههای چگینی گویا مردم از تداوم ترافیک در این خیابان که از شریانهای اصلی شهر است آن هم در گرمای بیسابقه این روزها چنان عصبانیاند که هیچ ادلهای در آرام کردنشان مقبول نمیافتد و ظاهرا همین نارضایتی مردم برخی از اعضای شورا از جمله چگینی را بر آن داشته تا در صحن علنی شورا با صراحت بیشتری صحبت کنند.
چگینی که تأثر از طولانی شدن زمان انسداد خیابان پیغمبریه کلامش را بُران و آتشین کرده بود، در صحن علنی شورا از سازمانهای اوقاف، میراثفرهنگی، شهرداری و استانداری به عنوان چهار دستگاه ناهماهنگ با هم نام برد و این پرسش را مطرح کرد که: «چرا باید مردم تاوان اختلافات بین دستگاهی را بدهند؟ چرا دستبهدست هم نمیدهید تا مشکل حل شود؟ الان چند ماه است که مردم اسیر ترافیکاند. مگر مرمت این بنا چقدر کار دارد؟ مردم درگیر اختلافات یک عده از مدیران شدهاند و دود هر مشکلی در چشم مردم میرود.»
او عدم بازگشایی زیرگذر اردبیلک را نمونه دیگر ایجاد نارضایتی در مردم خواند و گفت: اگر دستگاههای دخیل در بازگشایی خیابان پیغمبریه نمیتوانند به نتیجه برسند حداقل استانداری پا پیش بگذارد تا مسیر سبزهمیدان بازگشایی شود. فشار ترافیک با بازگشایی مسیر سبزهمیدان کمتر میشود.
این عضو شورا خطاب به مدیران دستگاههای مذکور بیان کرد: یک نفر باید پا پیش بگذارد و این اختلاف را حلوفصل کند. درست نیست مردم در شرایط سخت زندگی، درگیر ترافیک هم باشند.
مگر ما ملعبه دست معاون استاندار سابقیم؟
نماینده مردم در شورای ششم شهر همچنین به زیرمجموعه استانداری تاخت و عنوان کرد: «مگر ما باید ملعبه دست یک معاون استاندار سابق که حرف مردم را گوش نمیدهد بمانیم؟ آیا کل شهر باید قفل شود به این خاطر که یک نفر نماینده و معاون استاندار است؟»
مصوبه شورای ترافیک وحی منزل نیست
او با اشاره به تصمیم نادرست شورای ترافیک استان مطرح کرد: یک نفر بهعنوان نماینده مردم باید در شورای ترافیک حضور داشته باشد یا نه؟ شورای ترافیک نماینده مردم است یا شورای شهر؟ مردم به شورای شهر فشار میآورند. زیرگذر اردبیلک هنوز باز نشده! بهتر است با شورای ترافیک جلسه گذاشته شود.
چگینی با مخاطب قراردادن برخی دستگاهها اظهار داشت: اینها دنبال حلکردن مشکلات مردم نیستند و از برخی دشمنان قسمخورده کشور در ایجاد هزینه برای مردم بدترند. مگر مصوبه شورای ترافیک استان وحی منزل یا دستور قرآن است که هیچ قدرتی نتواند تغییرش دهد. مصوبات این شورا نه قانون است، نه وحی، نه بخشنامه بلکه فقط یک مصوبه با قابلیت تغییر است.
سهشیفته کار کنند
اما چگینی، تنها عضو معترض شورا نسبت به انسداد خیابان پیغمبریه نبود. علی فرمانی، رئیس شورای شهر هم به پیگیری موضوع و پیشرفت عملیات اجرایی در بنای مقبره پیغمبریه اشاره کرد و گفت: تاکید کردهایم سرعت کار را بالا ببرند و حتی شده در سه شیفت کار کنند و مشکل در اسرعوقت رفع شود.
اسرع وقت یعنی کِی؟
فاطمه اشدری، دیگر عضو شورای ششم شهر هم از رئیس شورا خواست تا معنا و بازه دقیق این اسرع وقت را تشریح کند.
او هم که جزء معترضان به تضییع حقوق مردم است، حتی پیشنهاد داد: در بازدیدهای میدانی مسئولان را همراه کنیم و اگر نیامدند از خبرنگاری صادق و مسلط به دانش شهرسازی بخواهیم مساله را بنویسد و علت عدم همراهی مسئولان را جویا شود.
دیگر پیشنهاد اشدری دادن فراخوان رسانهای برای عبور دستهجمعی مسئولان از گذر پیغمبریه بود تا میزان خطرناک بودن شرایط برای خودرو، عابر و جان مردم لمس شود.
بازگشایی سبزهمیدان گناه کبیره است
حسین صلحجو اما با لحن طنزگونه خود بازگشایی مسیر سبزهمیدان را گناه کبیره دانست و گفت: بارها بازگشایی این مسیر را مطالبه کردهایم اما نشده. احتمالا این سخن او کنایهای به شهرداری در عدم توجه به اجرای خواستههای شورا باشد. برخی هم معتقدند او با این جمله خواسته گریزی به اقدام و تصمیم نادرست شورای قبلی و شهردار وقت زده باشد.
این شهر بزرگتر ندارد؟
اگر مسئولان برای عصبانی کردن مردم مسابقه گذاشته باشند شاید سبک «لجبازی مدیریتی»، بهتر از روشهای منسوخ قدیمی بتواند کارد بر استخوان مردم بگذارد و مسئولان عصبانیکننده را برنده میدان کند. اما آیا این رسم مردمداری و مردمسالاری مسئولان قزوینی است؟
جالب آنکه با گذشت ۵ ماه از انسداد خیابان پیغمبریه و اتلاف وقت، انرژی و حوصله مردم، استانداری بهعنوان نهاد مرجع در رسیدگی به وضع استان هنوز مداخلهای در ماجرا نکرده! در این مدت نه عملکرد مدیرکل میراثفرهنگی در ناتوانیِ اعلام زمان پایان عملیات مرمت بنای پیغمبریه خاطر استاندار و استانداریچیها را آزرده، نه لجبازی دستگاهها این نهاد را به پادرمیانی و اتمام اختلافات واداشته و نه خود استانداری رأسا به دفاع از حق مردم برخاسته است.
حالا اگر قرار است مردم و حقوقشان، مدافعی نداشته باشند اساسا این همه نهاد ریزودرشت از برای چیست؟
اگر استانداری در نقش پدری استان و در ازای جلب رضایت مردم که عالیترین هدف همه دولتهاست نتواند بلیتی خرج کرده و دستگاهها را در کنارگذاشتن اختلافات به اطاعت وادارد و یا اگر نتواند ریشسفیدمآبانه دستگاهها را برای خدمت به صف کند، پس چه مرجعیتی دارد؟
اگر قرار است دستگاهها هر یک به ساز خود برقصند و کسی در مقابل دیگری کوتاه نیاید و مردم در آتش قهر و لج آنها بسوزند، چه نیازی به استاندار و استانداری است؟