رهنمودهایی برای تقویت حافظه
- شناسه خبر: 19968
- تاریخ و زمان ارسال: 14 شهریور 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
ترجمه و تدوین: ا.امیردیوانی
وقتی همسرم، کمکم فراموش میکرد که خودرومان را کجا نگه داشته است، نگرانیام شروع شد. در سنین 30، 40 سالگی که از فروشگاه یا تماشاخانه (تئاتر) درمیآمد، یکراست به طرف خودرو میرفت و مشکلی هم پیش نمیآمد. اما چند روز بعد از پنجاهمین زادروزش، وارد توقفگاه (پارکینگ) کوچکی شد و یک دفعه ایستاد. سپس در حالی که سرش را میخاراند، از من پرسید، «خودرو را کجا گذاشتهایم؟»
در ماههای بعد، مواردی پیش میآمد که همسرم از یاد میبرد مثلا عینک، کلیدها یا کیف پولش را کجا گذاشته است. روزی که از کنار غذاخوری (رستورانی) میگذشتیم، پرسید: «یادت هست چه شام خوبی اینجا خوردیم؟» جواب دادم: «من هرگز به اینجا پا نگذاشتهام.» ولی او مصرانه میگفت که خودش سفرهماهی و من ماهی آزاد سفارش داده بودم و اینکه هر دو همعقیده بودیم که آن یکی از بهترین غذاخوریهایی بود که پذیرایمان شده بود.
هرچند خطاهای حافظه او را دردسرآفرین یافتم، اما به نظر بسیاری از کارشناسان اینگونه فراموشی لزوما نشانه گرفتاری نیست. دانیل شاکتر، روانشناسی از دانشگاه هاروارد بر این باور است که لازم نیست که فرد در مورد خطاهایی از این دست، نگران شود مگر اینکه حافظهاش دایما رو به ضعف چشمگیری نهد یا نتواند در سر کار به خوبی انجام وظیفه کند. در چنین مواردی مراجعه به پزشک ضرورت دارد.
برای بیشتر مردم این نوع خطاها ـ با همه آزارندگیشان ـ عادی بوده و بخشی از زندگانیشان به حساب میآیند. نارساییهای خفیف حافظه در سنین 40 و 50 سالگی شروع میشود و در سالهای بعدی افزون میشود لیکن فشار روحی (استرس)، خستگی و کمتوجهی صرف در زمرهی عواملی هستند که به بروز اشکالات موقتی حافظه در تمامی سنین میانجامند.
در زیر، چند نوع لغزش حافظه و راهبردهای به حداقل رساندن آنها را یادآور شدهایم:
درست نوک زبانم است
میخواهید یکی از دوستان قدیمیتان را به کسی معرفی کنید، لکن یک وقت متوجه میشوید که اسمش را هم از یاد بردهاید ـ ولو اینکه حس میکنید، نامش درست سر زبانتان هست یا نمیتوانید اسم فیلمی را که به تازگی دیدهاید به طور کامل بر زبان آورید، بنا به اظهار دبو را بورک، یکی از روانشناسان دانشکده پومونا در کلرمونت واقع در کالیفرنیا: این موارد نوکزبانی یا به اختصار تیاوتی تقریبا برای همگان رخ می نمایند.
این لغزشهای حافظهای هیچ ربطی به یادآوری مفهوم واژهای ندارد بلکه به آوای آن مربوط است. به باور بورک: غالبا آوای یک کلمه، اختیاری و نامفهوم میباشد. این دلبخواهی محض گاه یادآوری واژه را مشکل میسازد.
بهترین راهکار برای پیشگیری از پیدایش چنین معضلی این است که تا سر حد امکان، شخص یا شیئی را دمادم نام ببریم. به قول لیز زلینسکی، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در ایالت لسآنجلس: من به مراجعهکنندگان توصیه میکنم همان کاری را بکنند که فروشندگان انجام میدهند یعنی اسامی اشخاص را پیش از دیدنشان تکرار کنید.
تجربه «نوک زبانی» آن زمان آزار دهنده میشود که کلمهای دارای تلفظی مشابه با واژهی اصلی (ولی نه خودش) وارد ذهن فرد گردیده و در آن جای گیرد. او ماجرای دانشجویی را تعریف میکند که میکوشید نام یک وسیله نقلیه تفریحی را به خاطر آورد. وی میخواست کلمه «وینه بَگر» را بگوید اما واژهی «روتوباگا» به ذهنش میرسید. استاد نامبرده نظر میدهد که وقتی چنین موردی صورت میگیرد، توجه خویش را به چیز دیگری معطوف کنید. او میافزاید: اگر از سر به سر گذاشتن آن دست بکشید، سرانجام واژهی درست به ذهنتان خواهد آمد.
دسته کلیدهایم کجاست؟
شاکتر استاد دانشگاه هاروارد، میگوید: غالب اوقات کمتوجهی ساده، سبب حواسپرتیهایی از این قبیل میشود که مثلا یادتان نیست که فلان چیز را کجا گذاشتهاید و یا نمیدانید که چرا وارد اتاقی شدهاید.
وی توضیخ میدهد که رمزگذاری، شیوه ویژهای برای بذل توجه به رخدادی است که هر یادآوری آن در آینده تاثیر عمدهای دارد. عدم رمزگذاری مناسب، ممکن است اوضاع آزاردهندهای به وجود آورد. مثلا چنانچه تلفن همراهتان را در جیبتان بگذارید لکن به علت اینکه سرگرم گفتوگو با شخص دیگری هستید، احتمالا از یاد میبرید که تلفن توی جیب کتی است که حالا در کمدتان آویزان است. شاکتر شرح میدهد: «حافظه آدمی خود به خود مشکلزا نیست، بلکه اوست که اطلاعات مورد نیاز را به دستگاه حافظه نرسانده است. امکان دارد بیعلاقگی هم به بیحواسی منتهی گردد. زلینسکی میگوید: شخصی که از 30 سال پیش امتیازات مسابقات بیسبال را به یاد دارد، ممکن است فراموش کند که نامهای را به صندوق پست بیندازد. حافظه زنها کمی بهتر از مردهاست. شاید علت آن باشد که آنان توجه فزونتری نسبت به محیط زیست خود دارند و حافظه هم صرفا بدان متکی است.
به اعتقاد شاکتر: نشانههای تصویری قادرند مانع فراموشکاری شوند. ولی او هشدار میدهد که: اطمینان پیدا کنید که نشانهی مورد نظر آشکار و موجودی میباشد. به طور مثال اگر میخواهید به یاد داشته باشید که قرصی را با ناهارتان بخورید، شیشه آن را روی میز آشپزخانه بگذارید. اگر آن را در جعبه دردار قرار دهید و آنگاه برای خودتان یادداشتی بنویسید آن را به جیبتان بیندازید، به احتمال فراوان مصرف قرص از یادتان میرود.
گونه دیگر حواسپرتی معمولی چنین است که به اتاقی گام مینهید لیکن فراموش میکنید که چرا به آنجا رفتهاید، امکان زیاد دارد که در این حال، فکرتان جای دیگری بوده است. زلینسکی اظهار میدارد: هر کسی گاهگاهی دچار این حالات میشود.
بهترین کاری که در چنین موقعیتهایی میتوان انجام داد این است به محلی که آمدهاید، برگردید. شاید با این عمل علت رفتنتان به اتاق را به ذهن بیاورید.
شیوه غلط یادآوری
اغلب ما گهگاه به گونهای از خطای حافظه موسوم به «انتساب نادرست» دچار میشویم. رویدادی را به طرز صحیحی به یاد میآوریم، لکن آن را به منبع نادرست نسبت میدهیم. مثلا داستانی را از دوستان میشنویم، اما آن را به آشنای مشترکمان نسبت میدهیم. اگرچه اتفاق در حقیقت برای شخص بخصوصی رخ داده که اولا از او راجع به آن شنیدهایم و قانع میشویم که خبر، ساخته و پرداخته شخص دیگری است.
حافظه کاذب، یکی دیگر از ترفندهای ذهن انسان است که ارتباط تنگاتنگی با انتساب نادرست دارد. احتمال دارد شما زمانی را «به خاطر آورید» که همراه پدرتان برای ماهیگیری به کنار اسکله رفته و توی آب افتادهاید، اگرچه به واقع این صحنه را چندین سال قبل در فیلمی دیده باشید.
به قول شاکتر چون این نوع خطاهای حافظه ممکن است ناراحتکننده باشند، ولی در آنها جنبهی مثبتی هم هست. چنانچه مغز ما هر آنچه را میبینیم، میشنویم یا میخوانیم در خود میاندوخت، در این صورت از پا درمیآمدیم. توانایی ما برای در کنار هم نهادن اجزای اطلاعات مورد نیاز و دور ریختن بقیه، یکی از ضروریات اندیشه خردمندانه است.
فیلیپش اشناید در پایان مینگارد: این نظریه به من قوت قلبی دوباره بخشیده است. حالا هر وقت که من و همسرم توقفگاه خودرو را از یاد میبریم به خود میگویم که وی مشغول گزینش و ذخیرهسازی اطلاعاتی است که حقیقتا برایش اهمیت دارد ـ مثل سفارش بلیت یک مسابقهی ورزشی به جای تمرکز روی چیزهای پیش پا افتاده. موقعی که از جلوی غذاخوری میگذریم، همسرم با پافشاری میگوید سالیان قبل در آن شام خوردهایم، من فقط لبخند میزنم و میگذارم که از او خاطرهی شامی لذیذ و کاملا فراموش ناشدنی همچنان لذت ببرد.
عوامل تقویتکنندهی حافظه
ژینگو ـ درخت معبد ـ درخت چهل سکه
به قول لیز زلینسکی: «به موجب مدارک موجود، این گیاه دارویی حافظه را تقویت میکند.» این استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی میافزاید: «گیاه مورد نظر احتمالا بر شخص نیرویی بخشیده و دقتش را افزون میسازد.»
کافئین
اگر سرگرم انجام کاری هستید که لازمهاش به یادسپاری است، شاید نوشیدن یکی دو فنجان قهوه موثر باشد.
خواب
به باور استاد نامبرده: «کمخوابی ممکن است باعث خستگی شده و به پریشانی حواس بیانجامد، ولی امکان دارد مصرف داروهای خوابآور به ضعف و بیحالی و فراموشکاری روز بعد منتهی شود.»
ورزش
کارل کتمن، پژوهشگر، میگوید: پژوهش صورت گرفته در دانشگاه کالیفرنیای اروین حکایت از آن دارد حیوانات آزمایشگاهی که در دستگاههای دوی ثابت شدیدا به ورزش میپردازند، میزان پروتئین مغزشان که برای حافظه حیاتی است، زیادتر میباشد. وی اضافه میکند: به نظر من افرادی که مرتبا ورزش میکنند، بهتر میاندیشند که این خود به مرور زمان تقویت حافظه را هم در پی دارد.
پینوشت:
ماهنامه انگلیسی زبان: Readers Digest