از زمین ما به ناخن آب میآمد برون!
- شناسه خبر: 72282
- تاریخ و زمان ارسال: 5 آذر 1404 ساعت 07:30
- بازدید :
وحید حاجسعیدی
آفتاب بیامان بر صورت آفتابسوخته مراد میتابد و دستمالی که بر سر بسته، دیگر توان مقابله با گرمای سوزان را ندارد. یوسف حفار اما در چادر دراز کشیده و منتظر است تا متههای بیرحم، بافت سنگی چاه را زخمی کنند. لولههای فولادی نیروی چرخشی را از دکل به مته منتقل کرده و همزمان گل حفاری را به سطح زمین میفرستند. در عمق 290 متری، لجنگیرها آثاری از رطوبت نمایان میسازند. با صدای مراد یوسف از چادر بیرون میآید، گل خیس را مزه میکند و سرش را به نشانه تایید تکان میدهد.
هزاران سال قناتها یا کاریزها تامینکننده آب موردنیاز کشاورزی و شرب در نواحی خشک و نیمهخشک کشور بودهاند. قناتها معجزه آبخیزداری ایران باستان و یکی از روشهای موثر انتقال آب در دنیاست. امروزه، این فناوری در 30 کشور دنیا برای انتقال آب استفاده میشود. اما با پیشرفت تکنولوژی و افزایش سرعت توسعه، وقار و قناعت همیشگی قناتها به چالش کشیده شد و حفر چاههای عمیق جهت استحصال سریعتر و بیشتر آب آغاز گردید.
ورود چاههای عمیق از دهه ۳۰ خورشیدی شروع شد و در دهههای ۵۰ تا ۸۰ به اوج خود رسید. موتورپمپها این امکان را فراهم ساختند که آبی که قناتها در هزاران سال با آهستگی از زمین بیرون میکشیدند، در چند ساعت به سطح زمین بیاید. این سرعت، کشاورزان و دولت را به سمت حفر چاههای نیمهعمیق و عمیق سوق داد و ماحصل آن افت چشمگیر آبهای زیرزمینی، کم آب شدن سفرههای زیرزمینی است؛ بهطوریکه امروز در برخی نقاط کشور برای رسیدن به آب، تا عمق ۳۰۰ متری حفاری میشود.
دلایل اصلی این تغییرات، سیاستهای توسعه و خودکفایی دهههای ۶۰ و ۷۰ بود که هدفش افزایش برداشت کشاورزی بود. دولت صدور مجوز برای حفر چاه را تسهیل کرد و تصور میکرد که افزایش سطح زیرکشت، باعث تقویت کشور میشود. این نگاه ظرفیت اقلیمی کشور را نادیده گرفت. علاوه بر این، مهاجرت روستایی، فراموشی مهارتهای ساخت و نگهداری قناتها، و اقتصاد پمپ و ژنراتور، چاهها را به گزینهای سادهتر و سریعتر تبدیل کرد. از سوی دیگر، سیاستهای دولتی که مدیریت واحد آب زیرزمینی را نداشتند، باعث شد که چاهها به مالکیت فردی تبدیل شوند، در حالی که سفره آب زیرزمینی متعلق به همه است. این تضاد، موجب بحرانهای زیادی شد.
پیامدهای اقلیمی این بحرانها به وضوح قابل مشاهده است: فرونشست زمین که در دشتهای تهران، ورامین، اصفهان، رفسنجان، کرمان، مشهد و فارس، زمین تا ۳۰ سانتیمتر در سال نشست کرده است. حفر چاههای غیرمجاز که عمدتاً برای تأمین آب مزارع، باغها و ویلاها انجام میشود، تهدیدی جدی برای منابع آبی و زیستمحیطی کشور محسوب میشود. این چاهها علاوه بر بیقانونی، باعث کاهش منابع آب زیرزمینی، شور شدن منابع آبی، تخریب اکوسیستمها و بیابانزایی میشوند. همچنین، این برداشتهای غیرمجاز، منابع آب برای نسلهای آینده را نابود کرده و روند مدیریت پایدار آب را مختل میکند. در کنار این مسائل، گسترش چاههای غیرمجاز، فرهنگ بیقانونی را ترویج کرده و هزینههای سنگینی را به دولت و جامعه تحمیل میکند.
با وجود مشکلات ناشی از حفر چاههای غیرمجاز، قناتها همچنان در صنعت آبی کشور اهمیت دارند و میتوان با جلوگیری از حفاری چاههای جدید و مسدود کردن چاههای غیرمجاز قبلی، گامهای مؤثری در احیای قناتها برداشت. بهطور خاص، لازم است که برنامهریزی گسترده و علمی برای احیای قناتها انجام شود و با توجه به شرایط اقلیمی، هیدروژئولوژیک و توپوگرافیک هر منطقه، از ظرفیت قناتها برای انتقال آب استفاده کرد. این کار نهتنها به بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی کمک میکند، بلکه با رعایت ملاحظات زیستمحیطی، زمینه جلوگیری از هدررفت آب و تأمین آینده آبی کشور فراهم میآید.



