روایت باززندهسازی حمام حاج میرحسن
- شناسه خبر: 72235
- تاریخ و زمان ارسال: 5 آذر 1404 ساعت 07:30
- بازدید :

نفیسه کلهر
سالها قبل در گالری فروش محصولات «شیشه آرا» در چهارسوق اصلی سعدالسلطنه، موقع تماشای آن همه زیبایی، کیفم خورده بود و ظرف بزرگی را شکسته بودم، فروشنده با لبخند و آرامش گفته بود هیچ اشکالی ندارد و وقتی اصرار کرده بودم خسارت آن را نقدا بپردازم، گفته بود ما چنین رسمی نداریم.
نه تنها احساس شرم به من نداده بودند بلکه حتی احساس خوبی هم در من ایجاد شده بود.
همین برخورد در حافظه من مانده بود تا امروز که بعد از سالها موقعیتش ایجاد شد تا بتوانم از نزدیک به کارگاه این مجموعه سر بزنم و از نزدیک با منشا این انرژی آشنا شوم.
*
پیش از این هم توسط متخصصان حوزه میزاث فرهنگی تایید شده بود که در اختیار قرار دادن بناهای تاریخی به هنرمندان علاوه بر اینکه از آسیب بیشتر بنا جلوگیری میکند، نوعی کمک به کارآفرینی و اشتغالزایی است و در همین راستا بسیاری از بناهای تاریخی با نظارت ادارات کل میراث فرهنگی در کشور واگذار شده و سپس مرمت و مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.
«حمام حاج میرحسن» در دهنه دیمج خیابان مولوی، یکی از چنین فضاهایی است که امروز با واگذاری به بخش خصوصی باززنده سازی شده و رونق گرفته است.
حدود ۲۵ سال قبل، پس از مدتها که این حمام متروک بود، توسط اداره کل میراث فرهنگی قزوین تملک شده و از دست معتادان و بیخانمانان نجات داده شد، اما همچنان اقدام مرمتی مناسبی برای آن صورت نگرفت تا اینکه در سال ۱۴۰۲ با همت بخش خصوصی «خانه خلاق آبگینه قزوین» مرمت و به فضایی زیبا و دیدنی تبدیل شده است.
بانی این حمام حاج میرحسن، فرزند میرهادی و نوه میرشاه طالقانی از سادات قزوینی بوده و این حمام ۲۵۰ ساله قاجاری با معماری خاصش که در ۸۵۰ مترمربع واقع شده است، امروز کارگاه شیشهگری و گالری فروش این محصولات است که علاوه بر آن که آثار هنرمندان شیشهگر در این فضای تاریخی بازدیدکنندگان بسیاری را مسحور خود میکند، گردشگران نیز میتوانند از نزدیک مراحل تولید این آثار را ببینند.
*
تابستان امسال برای نخستین بار در یک دورهمی، یکی از کارآفرینان جنوبی را دیدم که برای شرکت در یک ایونت (رویداد) به قزوین آمده بود، هر چند از برگزاری ایونت دلسرد بود، اما وقتی درباره اماکن دیدنی قزوین که به همراه تور گردشگری بازدید کرده بود میگفت، بیشتر از همه از کارگاهی حرف میزد که در آن توانسته خودش اثر هنری شیشهای خودش را بسازد، از تجربه دمیدن در شیشه و شکل دادن به آن و در کوره قرار دادن و انتظارش برای خنک شدن.
ظرف شیشهای که ساخته بود را با خودش به شهر و خانهاش میبرد، طوری که انگار سوغاتی عزیزی را در آغوش گرفته.
این امکانی است که برای بازدیدکنندگان در خانه «خلاق آبگینه قزوین» میسر شده است.
سنت ۲۵۰۰ ساله
لیدا علینژاد راهنمای گردشگری مستقر در حمام حاج میرحسن، معتقد است کارگاه خانه خلاق شیشه سنتی آرا، هنری ۲۵۰۰ ساله را در این حمام زنده نگه داشته است.
او توضیح میدهد که ساخت شیشه پیش از آن هم بوده اما به صورت طبیعی و با گدازههای آتش و رعد و برق صورت میگرفته، اما علم ساخت شیشه که انسان به آن رسیده و از قالب استفاده کرده، زمانبر بود و شیشههای تولیدی از آن روش کیفیت بالایی نداشت، تا اینکه ۲۵۰۰ سال پیش برای نخستین بار میله دم اختراع شد و بشر توانست شیشههایی با ضخامت نازک از طریق دمیدن در این لوله تولید کند.
علینژاد توضیح میدهد: امروز همان تکنیک ۲۵۰۰ سال پیش، توسط استادکاران در همین کارگاه مورد استفاده قرار میگیرد که بسیار خلاقانه است؛ به طوری که حتی در کارهایی که توسط یک استادکار تولید میشوند، هیچ دو نمونهای کاملا مشابه هم نیستند.
از پلهها که پایین میرویم روی سکوهای دورتادور سربینه ظروف شیشهای رنگارنگ چیده شده و صدای شرشر فواره آب حوض میانی هم فضا را تلطیف کرده، در بخشهای دیگر حمام مثل؛ تون، خزینه، گرمخانه و چالحوض صدای موسیقی با صدای سوختن کوره آمیخته میشود و کارگران در حال کار کردن در تکاپو و جنب و جوش هستند و هنرهای فاخر شیشهگری اینجا با دقت و سلیقه زیاد خلق میشود.
اینجا حتی بوی شیشه ذوب شده را هم میشود در فضا حس کرد.
تابستانها وقتی بازدیدکنندگان به اینجا میآیند، ابتدا فکر میکنند اینجا تحمل گرما سخت است اما اوستاکاران و شاگردانشان در همان گرما هم در حال گوش دادن به موسیقی و پر از انرژی کار میکنند و حتی گاهی در گرمای کورهها چای هم مینوشند، بازدیدکنندهها گاهی بسیار تعجب میکنند اما خب اینجا عشق حرف اول را میزند.
ترکیب شیشه و فلزات
یک بخشی از این حمام تاریخی مخصوص گالری نمایش و فروش آثار تولیدی توسط استادکاران در همین گرمابه تاریخی است.
آثار شیشهای روی سکوها چیده شدهاند که حتی تماشایشان لذتبخش است.
طرحهای متنوع که هر کدام رنگ خاصی دارد، رنگ شیشهها نیز از ترکیب رنگ با اکسید یک فلز خاص ایجاد شده است.
رنگ آبی از مذاب کبالت و فیروزهای از مس، بنفش از منگنز، اما سبز حاصل بازیافت شیشه است؛ بطریهای نوشابه میتواند تبدیل شوند به همین اشیای شیشهای به رنگهای سبز و عسلی که به نظر من و بعضی همراهانم خوش رنگتر از بقیه هستند.
اما سرمایهگذار این کارگاه میگوید: چون سود بازیافت شیشه زیاد نیست، اهتمامی هم به جمعآوری آن نمیشود.
متوجه میشوم آثار شیشهای سبز خوشرنگی که از بطریهای لیموناد تهیه شده از طرف دوستداران محیط زیست در اقامتگاه سنتی خانه یار به اینجا هدیه میشود.
محسن رضایی که خودش هم تحصیلکرده رشته صنایع دستی با گرایش تولید شیشه است، قزوین را امروز اولین شهر تولید شیشه به صورت صنعتی در ایران میداند چرا که بیشترین تعداد کارخانجات صنعتی در این شهر واقع هستند.
عشق را با ارقام کاری نیست
رضایی که طی شرکت در مزایده عمومی موفق شده تا این بنای قاجاری را به مدت ۸ سال در اجاره خود داشته باشد و خانه خلاق آبگینه قزوین را در آن دایر کند، توضیح میدهد: با راهاندازی اینجا توانستیم برای ۲۵ نفر به طور مستقیم و ۲۰ نفر به طور غیرمستقیم ایجاد اشتغال کنیم و از طرفی امکان بازدید از این بنای تاریخی را برای گردشگران فراهم کردیم.
از هزینههای مرمت حمام که میگویند مغزم سوت میکشد، تقریبا ۶ برابر بیشتر از رقم مزایده، اما علاقه و پشتکار و اهمیت به میراث تاریخی را نمیشود با اعداد اندازه گرفت.
این حمام یکی از موفقترین پروژههای مرمت است که طراح و ناظر آن حنانه تاج احمدی بوده است.
هنوز قسمتهایی به عنوان شاهد نگه داشته شده و بازدیدکنندگان وضعیت اولیه حمام را میتوانند ببینند.
از طرفی دیگر کاربری انتخاب شده برای این بنای تاریخی کاملا متناسب با آن است و هر استفاده دیگری میتوانست به بنا آسیب برساند.
معضلی که چاره شد
درحالی که بعضی حمامهای تاریخی مثل حمام بلور و آخوند رها شدهاند و معلوم نیست رطوبت و سرما با آن بناها در طول زمان چه میکند و روزی از شدت رطوبت حتی ناظران میراث فرهنگی هم مایل نبودند به همین حمام حاج میرحسن پا بگذارند ولی امروز گرمای کورههای تولید شیشه مشکل رطوبت بنا را حل کرده است.
کوره اصلی در بهترین قسمت جایگذاری شده؛ یعنی در تون حمام همانجایی که آب گرم میشد و آتش روشن میشد، امروز هم حرارت اصلی آنجاست.
دم و واگیره از ۲۵۰۰ سال پیش توسط مصریها اختراع شد و هنوز هیچ چیز نتوانسته جای آن را بگیرد.
رنگ شیشه از کوره مخصوص آن رنگ انتخاب میشود و به اندازه مورد نیاز یک گوی از آن را میآورند.
باید با حرکات دورانی کمی خنک شود تا بتواند شکل داده شود.
با میله دم در آن دمیده میشود و در مجاورت سنگها قرار میگیرد و با کوبیدن و فشردن و استفاده از برخی ابزار ساده حالت داده میشود و سپس در کوره قرار داده میشود.
روی شیشه این گالری نوشته شده است؛ اینجا آتش شیشه را نرم میکند و به آن امکان شکلپذیری میدهد. باد درون شیشه دمیده میشود و به آن جان میبخشد و فرم اولیه شکل میگیرد. دستان هنرمند به وسیله ابزار، شیشه را به سمت شکلگیری نهایی هدایت میکند؛ شیشهگری هنری است که در همآغوشی با آتشزاده میشود. با باد جان میگیرد و در دستان هنرمند شکل میپذیرد و همواره حضور این سه عنصر راز ماندگاری این هنر است.
اینجا تنها جایی است که میشود بوی شیشه را تجربه کرد، آن هم وقتی تازه از کوره درآمده و کاملا داغ است.
اوستای هنرمند
صفرعلی اسکندری متولد ۴۸ یکی از استادکاران شیشهگر این حمام است، خودش میگوید هرچه بخواهم فقط با دیدن عکس میتواند برایم بسازد.
میگوید ۴۰ سال است این شغل را دارد و از اوستایی به نام حمید رحمانی در جاده ساوه شیشهگری را آموخته.
هنوز هم از چرخش دستش و شکل دادن به شیشه مثل موم مشخص است که این کار برایش سختی ندارد.
اوستا صفر میگوید از ابتدا این کار را با علاقه شروع کرده، اما بیمهری به هنرمندان دلسردش کرده، میگوید: کسی هنرمند را دوست ندارد و هنرمندان در این سرزمین حمایت نمیشوند.
از همکارانش که مهاجرت کردهاند شنیده که همین کار در کشورهای دیگر چندین برابر دیده میشود، اما در ایران قدر دانسته نمیشود.
به قول حرفهایها اوستا صفر دستش ورزیده است، همانجا برایمان هر چه میخواهیم میسازد، سردم میکشد تا شیشه دیرتر سرد شود و بیشتر بتواند پیچ و تابش دهد و نقش بزند روی آن.
کارهایی که تنها تعداد معدودی از استادان در ایران میتوانند را انجام میدهد.
رضایی میگوید: اوستا صفر میتواند نشان درجه یک هنری دریافت کند و او به فکر هست تا او را برای دریافت این درجه هنری معرفی کند.
پایان
امروز پروسه تولید و اجرای اثر هنری در این حمام تاریخی برای گردشگران جذاب است و وقتی از نزدیک تماشا میکنند محصولات برایشان معنای دیگری دارد.
از طرفی دیگر اوستاکاران همیشه در کارگاهها بودند و با خریداران تماسی نداشتند، اما حالا که درها به لطف سرمایهگذار این گالری باز شده و بازدیدکنندگان و خریداران رو در رو تولید این آثار را تماشا میکنند و با هنرمندان آن آشنا میشوند و از هنر آنها مقابل خودشان تعریف میکنند، دیده میشود که شور و اشتیاق و حتی انگیزه هنرمندان به کار بیشتر است.
چرا که فاصله بین هنرمند و هنردوستان برداشته شده است.




















