هویت خاموش؛ وقتی بازیها و لباسها حرف میزنند
- شناسه خبر: 69718
- تاریخ و زمان ارسال: 3 آبان 1404 ساعت 07:30
- بازدید :

آرزو سلخوری
در سالهای اخیر، موضوع تطبیق جنسیت در ایران بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است؛ با این حال جامعه، خانوادهها و حتی بخشی از نهادهای درمانی هنوز با این پدیده برخوردی پر از سوءتفاهم و پیشداوری دارند.
برای درک علمی و انسانی این موضوع، با «دکتر مهسا نعمتی» روانشناس و درمانگر اختلالات جنسی، عضو انجمن روانشناسان آمریکا گفتوگو کردیم؛ فردی که سالها در حوزه ملال جنسیتی فعالیت کرده است؛ بخش اول گفتوگو را در متن زیر بخوانید:
¢ تفاوت جنس و جنسیت چیست و چه اهمیتی دارد؟
هر فرد با دو مفهوم به دنیا میآید:
جنس (Sex): ویژگیهای بیولوژیک مانند کروموزومها، هورمونها و صفات ثانویه جنسی. جنسیت (Gender): باورها و احساس فرد درباره نقش و هویت جنسیتی خود، یعنی اینکه خود را زن یا مرد میبیند.
افراد ترنس معمولا مشکل هورمونی یا کروموزومی ندارند؛ مشکل اصلی آنها در هویت جنسیتی است، یعنی باورشان با جنس بیولوژیکشان هماهنگ نیست. از سنین کم، رفتارها، بازیها، انتخاب لباس و تعاملات اجتماعی میتواند نشانههایی از جنسیت واقعی کودک را نشان دهد.
¢ آیا باید افراد ترنس را از نظر علمی پذیرفت و به آنها احترام گذاشت؟
از نظر علمی، وقتی به یک فرد را ترنس مینامیم، این برچسب براساس بررسیهای بالینی دقیق و تایید روانشناسان است. در DSM معتبرترین مرجع روانشناسی؛ ملاکهای تشخیص اختلالات و تفاوتهای جنسیتی مشخص شده است. اگر فردی این ملاکها را داشته باشد، میتوان گفت که هویت ترنس دارد.
تلاش برای بازگرداندن فرد به جنسیت بیولوژیکیاش عملا ممکن نیست. متأسفانه بسیاری از خانوادهها هنوز باور غلط دارند و حتی وقتی بعد از سالها جلسات درمانی، این رفتار را انتخاب شخصی یا تاثیر دوستان میدانند؛ در حالی که فرد واقعاً با هویت خود زندگی میکند و نمیتواند خود را در قالب جنسیت بیولوژیکی نشان دهد.
¢ تغییرات و گرایشها در سنین کودکی قابل تشخیص است؟
بله. بررسی تاریخچه کودکی نشان میدهد که برخی کودکان از سن 5 تا 6 سالگی و برخی در ۱۲ـ۱۳ سالگی نشانههایی از تفاوت جنسیتی نشان میدهند.
بررسیهای بالینی و جلسات متعدد، مشخص میکند که آیا این نشانهها واقعی هستند یا رفتارهای گذرا.
مثلاً کودکی ممکن است در بازیها نقشهای جنس مخالف را انتخاب کند، لباس والدین جنس مخالف خود را بپوشد یا در تعامل با همسالان همجنس راحت نباشد. حتی اگر والدین نادیده بگیرند اینها زنگ خطری هستند که باید جدی گرفته شوند.
¢ هر نشانهای را باید جدی گرفت؟
نشانهها ممکن است در برخی کودکان خفیف باشد و با رشد شدت پیدا کند. اما نکته مهم این است که حتی نشانههای ظریف نیز میتواند هویت واقعی فرد را نشان دهد و نباید نادیده گرفته شود.
والدین اغلب تصور میکنند این رفتارها مرحلهای است یا تحت تأثیر دوستان، ورزش یا محیط شکل گرفته والدین ممکن است ۳۰ سال بعد هنوز امید داشته باشند که «این هم گذراست.» اما واقعیت این است که هویت فرد بعد از گذشت زمان تغییر نمیکند و تلاش برای بازگرداندن او تنها باعث رنج و آسیب میشود.
¢ نمونههایی از رفتار کودکان که علائم خطر است؛ چیست؟
برخی دختران در جمع خانوادگی با زنان و دختران فامیل راحت نیستند و علاقهای به فعالیتهای سنتی زنانه یا لباسهای معمول خود ندارند. برعکس، پسرانی که تمایل دارند به هویت دخترانه، ممکن است در بازیها یا تعاملات اجتماعی نقش زنانه داشته باشند و علاقه زیادی به زیبایی، آرایش و پوشش دخترانه نشان میدهند. همه این رفتارها نشاندهنده رنج و تلاش برای هماهنگ شدن با هویت واقعی است. آنها حتی برای اینکه دیگران متوجه نشوند مجبورند رفتارها و ظاهرشان را کنترل کنند. این فشار دائمی باعث استرس و رنج روانی شدید میشود.
¢ نشانههای ناسازگاری جنسی در کودکان چگونه تشخیص داده میشود و والدین چه زمانی باید اقدام کنند؟
والدین باید از سنین اولیه به نشانهها توجه کنند. اگر فرزند دختر یا پسر، انتخابهایش در لباس و اسباببازی با جنسیت بیولوژیکش مطابقت ندارد، باید جدی گرفته شود.
اگر والدین متوجه شدند که تلاشهای اولیهشان برای تطبیق رفتارهای کودک با جنسیت او کارساز نیست، لازم است حتماً به یک روانشناس متخصص مراجعه کنند؛ این مراجعه زودهنگام میتواند از آسیبهای روانی و اجتماعی در آینده جلوگیری کند.
متأسفانه، گاهی والدین بدون اینکه بدانند، کودک را وارد چرخهای میکنند که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم میتواند آن را تشدید کند. مثلاً پسر بانمکی را روسری بر سرش میکنند و عکس میگیرند و در شبکهها به اشتراک میگذارد، ممکن است تحت تأثیر بازخوردها این کار به کرات صورت بگیرد و فرزند تحت تاثیر آن قرار گیرد و احساس نارضایتی یا سردرگمی بیشتری پیدا کند. این کارها بدون نظارت میتواند آسیبزننده باشد.
¢ والدین در تشخیص ناسازگاری جنسی کودک چقدر موثرهستند؟
اولین نکته برای والدین این است که در صورت مشاهده نشانههای تفاوت جنسیتی یا ناسازگاری جنسی در فرزند، باید حتماً مداخله تخصصی انجام شود و به روانشناس مراجعه کنند. مداخله زودهنگام به ویژه در کودکان و نوجوانان اهمیت دارد، چون حمایت مناسب را سریعتر فراهم میکند. به عنوان مثال، مادری تعریف میکرد که دخترش از همان سنین اولیه سراغ اسباببازیهای دخترانه نمیرود و همیشه تفنگ و بازیهای پسرانه را انتخاب میکند. وقتی لباس دخترانه به او داده میشود، مخالفت میکند و خوشش نمیآید. این رفتارها باید جدی گرفته شوند و کنار گذاشتن آنها کافی نیست.
¢ آیا والدین در پیشگیری از این مسئله نقش دارند؟
والدین باید رفتارهایی که با هویت جنسیتی کودک سازگار است را تقویت کنند. اگر اقدامات والدین اثرگذار نباشد، حتماً باید به متخصص مراجعه کنند. مطالعه منابع علمی و استفاده از راهنماییهای معتبر، حتی در فضای مجازی، میتواند مفید باشد.
رها کردن کودک یا تحمیل الگوهای دلخواه والدین آسیبزا است. تجربه بالینی نشان داده است که اجبار به پیروی از الگوهای مورد علاقه والدین میتواند سردرگمی و آسیب روانی ایجاد کند. والدین باید حساسیت نشان دهند، به فرزند فرصت انتخاب بدهند و در صورت مشاهده نشانههای ناسازگاری جنسیتی، به متخصص مراجعه کنند.
¢ چگونه میتوان کودکان و نوجوانان را نسبت به هویت آگاه کرد؟
آگاهسازی درباره هویت جنسیتی باید هم برای والدین و هم برای کودکان و نوجوانان انجام شود، و این کار پیش از آن که فضای مجازی اطلاعات ناقص یا اشتباه ارائه دهد، آغاز شود.
کودکان باید بتوانند خودشان را توصیف کنند؛ برای مثال یک دختر باید بتواند تعریف کند که خودش را چگونه به عنوان دختر میبیند، یا یک پسر باید بتواند هویت پسرانه خود را تشخیص دهد. این توصیفها ممکن است ساده و سطحی باشد، اما شروعی است برای شناخت واقعی خود و باورهای فردی.
بسیاری از کودکان کمسن هنوز تجربه واقعی از نقشهای جنسیتی خود ندارند. گاهی به آنها میگوییم: «تو تا حالا زندگی زنانهای تجربه کردهای؟» یا «زندگی مردانهات چگونه بوده است؟» به آنها کمک میکند تا متوجه شوند چه تجربهها و باورهایی در ذهنشان شکل گرفته است.
¢ بحران هویتی در نوجوانان چطور است؟
نوجوانانی که از سنین پایین با خودآگاهی جنسیتی مواجه نمیشوند، ممکن است در دوران بلوغ دچار بحران هویتی شوند. پوششهای متفاوت، سبکهای ظاهری و الگوهای مد روز میتواند تشخیص جنسیت فرد را برای دیگران دشوار کند. این شرایط بخشی از بحرانهای هویتی نوجوانان است. وقتی کودک یا نوجوان هیچ مبنای مشخصی از خود ندارد، به راحتی تحت تأثیر دوستان، رسانهها یا حتی خانواده قرار میگیرد و مسیر هویتی او ممکن است به سمت سردرگمی یا آسیب روانی سوق پیدا کند.
¢ پذیرش در خانواده و جامعه چقدر اهمیت دارد؟
خانواده مهمترین عامل در پذیرش و سلامت روان افراد ترنس است. پذیرش در خانواده اساساً اعتماد به نفس و سلامت روان کودک یا نوجوان را شکل میدهد. وقتی خانواده به طور جدی و آشکار جلوی فامیل اعلام میکند که فرزندشان با این نام و هویت شناخته میشود، آن فرد احساس امنیت بیشتری دارد و اعتماد به نفسش بسیار بالاتر میرود. این مسئله فقط مخصوص افراد ترنس نیست؛ در هر الگوی رفتاری و برای هر کودک، حمایت و پذیرش خانواده نقش حیاتی دارد.
¢ واکنش والدین نسبت به فرزندانشان چگونه است؟
این افراد درد و رنج زیادی تجربه میکنند و والدین معمولاً آن را عمیقاً حس میکنند. والدین میگویند دیدن گریه یا رنج فرزندشان واقعاً دردناک است و نمیخواهند فرزندشان تحت فشار باشد.
وقتی فرزند تحت درمان هورموندرمانی یا تغییرات جدی هویتی قرار میگیرد؛ والدین گاهی اشک میریزند و از تغییر نام فرزندشان غافلگیر میشوند و سخت است هویت جدید را بپذیرند؛ اما همزمان، خانوادهها هم حق دارند؛ زیرا پرورش یک فرزند طی ۲۰ تا ۳۰ سال و دیدن تغییر ناگهانی هویت او، تجربهای سخت و عاطفی برای والدین است؛ آنها هم بخشی از این چرخه رنج هستند و طبیعی است که در مواجهه با آن، احساسات شدیدی داشته باشند.
شناسایی و مداخله زودهنگام هویت جنسیتی واقعی در سنین کودکی، به ویژه بین ۳ تا ۱۲ سال، امکان مداخلات به موقع و کاهش آسیبهای روانی را فراهم میکند؛ اینترنت و شبکههای اجتماعی ممکن است نوجوانان ۱۲ـ۱۳ ساله را به مسیرهای آزمایشی یا خوددرمانی سوق دهند که خطرات روانی به همراه دارد. حمایت خانواده و دسترسی به روانشناسان متخصص در این سنین میتواند از آسیبها پیشگیری کرده و فرآیند تطبیق جنسیتی را سالمتر کند.









