شکست دو گانه حاکمیت ـ وطن
- شناسه خبر: 5188
- تاریخ و زمان ارسال: 6 آذر 1401 ساعت 07:29
- بازدید : 49
*
صرف نظر از ایراداتی که به حاکمیت وارد است و مردم در مسایل روزمره و خُرد به آن اعتراض دارند و به خیابان آمدهاند و مسائل کلانی که سیاستمداران و اقتصاددانان دارند و پشتوانه تئوریک آن قرار دادهاند؛ کسانی هم هستند که با تمام قدرت و ثروت کمی از داخل و بیشتر از خارج وارد شدهاند که با بزرگنمایی و جهتدهی تخریبی، اعتراض را به اغتشاش تبدیل کنند تا از خونی که به همین دلیل ریخته میشود؛ دستاویزی بسازند برای براندازی.
کسانی که کینه خونهای ریخته شده بحق و نابحق نزدیکانشان در این چهل سال نمیگذارد که چیزی کمتر از براندازی نظام بطلبند. این لایه دوم است.
پشتوانه تئوریک این گروه چه میتواند باشد؟ ایدئولوژی؟ که ندارند و اگر داشته باشند هم با این تبلیغات سینوسی علیه نظام ایدئولوژیک، دیگر نمیتوانند مدعی آن باشند. نظام دموکراتیک؟ با تنوع عمیقی که میان براندازان وجود دارد از سلطنت طلب تا پهلویچی و مجاهد متظاهر به دین و کمونیست شکست خورده و روشنفکر اتوپیایی، هرگز یک نظام دموکراتیک لااقل برای ارائه قبل از پیروزی بر نظام ندارند. البته همه ادعا میکنند که بعد از پیروزی هر چه مردم رای بدهند، تسلیم خواهند بود. چون این ادعا نمیتواند مخالفی لااقل در این مرحله داشته باشد.
روشن است که دیگر امام خمینی با آن شدت کاریزما، وجود ندارد که بتواند صدای خود مختاری (شما بخوانید تجزیهطلبی) را در کردستان و بلوچستان و ترکمنستان خاموش کند.
اینان فرض را بر بقای یکپارچگی کشور میگیرند چارهای هم ندارند اما لایه سومی که در براندازان وجود دارد، مدعیهای مهمی هستند. چگونه میتوانند آنها را نادیده بگیرند؟
اسرائیل ـ عربستان ـ آمریکا.
لایه سوم که به عنوان پشتوانه اغتشاشات، سخاوتمندانه پول خرج میکنند و دستگاههای اطلاعاتیشان را ماههاست مامور کردهاند تا این دوگانه وطن علیه نظام را پشتیبانی کنند تا بعد از پیروزی، وطن را به اجزاء بیبازگشت کردستان و آذربایجان و خوزستان و بلوچستان و خراسان و … تقسیم کنند، چه میشود؟
کشور نفت خیزی که دسترسی به آبهای جهانی دارد نباید بزرگ و قوی و یکپارچه باشد زیرا همواره تهدیدی است هم برای کشورهای کوچک نیازمند به حامی مثل عربستان و بحرین و آذربایجان و ارمنستان و هم برای اسرائیل که باید کاری کند که اگر صد سال دیگر هم یک جمهوری دیگر در ایران برقرار شد که دوباره تهدیدی برای اسرائیل باشد؛ دیگر یک کشور بزرگ و یک پارچه و قوی نباشد که حمایتش از یمن، یمن را در مقابل پنج ثروت منطقهای سرپا نگاه دارد. و با حمایتش از عراق، دست داعش را کوتاه و حمایتش از سوریه، بشار اسد را پابرجا کند.
*
برخلاف سوپرانقلابیها نمیخواهم اعتراض مشروع و عادی مردم را به وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی به اسرائیل و آمریکا و عربستان مرتبط کنم. اما کمال سادگی است اگر فکر کنیم دشمنان برای از بین بردن یکپارچگی ایران در این آب گل آلود، تورهای بزرگ پهن نکرده باشند. برای گرفتن ماهیهای درشت.
اکنون در این رویارویی نابرابر که یک طرف آن نظام دینی قرار دارد که از نظر رسانهای شکست خورده و طرف دیگر معترضین محقی که جان بر کف وسط میدان مبارزه میکنند و دو لایه دیگری که ذکر شد؛ حمایت رسانهای و مالی و برنامهریزی میکنند؛ نظام و وطن چگونه میشود که از تقابل هم دربیایند؟ فقط یک معجزه میتوانست این وظیفه را انجام دهد.
این معجزه بدون آنکه کسی منتظرش باشد یا تصورش را بکند یا توان برنامهریزی آن را داشته باشد، اتفاق افتاد. پیروزی تیم فوتبال ایران بر ولز.
لایههای دوم و سوم تمام تلاششان را کردند که حس وطندوستی و وحدت ملی را به این بهانه که این، تیم جمهوری اسلامی است و آن را از مردم چه معترض و چه غیرمعترض بگیرند. آنان در شکست ایران مقابل انگلستان هر چه مایه داشتند گذاشتند تا جایی که عدهای با پرچم انگلستان در خیابانهای تهران برای پیروزی انگلیس خوشحالی کردند.
این درحالی است که بازیکنان تیم ملی دستبند سیاه به نشانه همراهی با کشتههای اعتراضات به دست زده و در خواندن سرود ملی همراهی نکرده بودند و براندازان زیاده طلب باز هم رضایت نداده بودند تا حس تعلق به وطن و ملیت یکپارچه را بکشند.
در بازی ایران ـ ولز اما بازیکنان که این بیمهری براندازان تمامیتخواه را دیده بودند با سرود جمهوری اسلامی همراهی کردند و این پیروزی بزرگ بدست آمد. این یک پیروزی ورزشی صرف نبود. چرا که مردم برای پایکوبی به خیابانها آمدند از دهه هشتادی تا هفتادی از دختر و پسر از باحجاب و کم حجاب و حتی بیحجاب و مهمتر از همه در سیستان و بلوچستان در سنندج و زاهدان و در تهران و همه جا.
پیروزی بر ولز یک پیروزی ورزشی نبود. معجزهای بود که دوگانه حاکمیت و وطن را شکست تا هر چه براندازان در این ماههای سخت رشته بودند پنبه شود.
*
این معجزه اما جای تدبیر حاکمان را پر نمیکند که با یک قدم عقبنشینی و عذرخواهی، لایه اول را از دوم و سوم جدا کنند؛ اگر این تدبیر را داشته باشند.