آرش صالحی ـ در شرایطی که این روزها بیشتر نگاهها در حوزه تهدیدات کشاورزی و امنیت غذایی به بحران آب و خشکسالی معطوف شده، اما بحران خاموشی داریم که کمتر جدی گرفته شده و آن هم بحران «پیرسالی» کشاورزان و بالا رفتن معدل سنی آنهاست. آمارهای وزارت جهاد کشاورزی معدل سنی کشاورزان ایرانی را 58 سال اعلام میکند و همین آمار میگوید که جمعیت کشاورزان زیر 35 سال در طول یک دوره 17 ساله 10 درصد کاهش پیدا کرده است. بحرانی که اگر ادامهدار شود، میتواند مهمترین عنصر تولید کشاورزی کشور یعنی نیروی انسانی کارآمد را به سمت زوال و نابودی ببرد. ضمن اینکه کاهش خلاقیت، نوآوری و ریسکپذیری در فعالیتهای کشاورزی و پایین بودن سطح آموزش از عمدهترین چالشهایی است که افزایش سن کشاورزان به دنبال دارد و تنها راهکار برای مقابله با پیامدهای مخرب این پدیده ورود جوانها به حوزه کشاورزی و زراعت است.
کشاورزان ایرانی 24 سال پیرتر از همتایان اروپایی شدند
رئیس فراکسیون جوانی جمعیت مجلس در گفتوگو با خبرنگار ولایت با بیان اینکه تأمین نیروی انسانی حوزه کشاورزی باید مورد توجه جدی دولت و وزارت جهاد کشاورزی قرار بگیرد، اظهار داشت: با توجه به اینکه میانگین سن کشاورزان در کشور ما 58 سال و در کشورهای همسایه و اروپا 34 سال است، بنابراین میانگین سنی کشاورزان ما از استاندارد جهانی 24 سال بیشتر است.
فاطمه محمدبیگی اضافه کرد: سالمندی کشاورزان الان خطری است که کشاورزی ما را تهدید میکند و اگر بخواهیم نسل جدید وارد کشاورزی شوند، باید برای آنها مزایای حقوقی تازهای تعریف کنیم. با توجه به کاهش جدی نیروی انسانی جوان در حوزه کشاورزی باید مدارس فنی و حرفهای کشاورزی در مناطق روستایی راهاندازی شوند تا بتوان کشاورزان جوان و ماهری پرورش داد.
وی ادامه داد: باید تغییر نسل در کشاورزی ایران هر چه زودتر رخ دهد و نباید دست روی دست بگذاریم که کشاورزان فعلی را از دست بدهیم و بعد با بحران نیروی کار ماهر در حوزه کشاورزی دست به گریبان شویم. باید فرهنگسازی در این حوزه صورت بگیرد و این تصور از بین برود که کشاورزی شغل افراد مسن است.
چرا نسل جوان نسبت به کشاورزی بیرغبت شد؟
اما یک کارشناس اقتصادی درباره دلایل رو به پیری و کهولت رفتن جمعیت کشاورزان به خبرنگار ولایت گفت: پس از انقلاب امکانات عمرانی در روستاها فراهم شد، اما از ایجاد زیرساختهای اقتصاد روستایی و تولیدات کشاورزی و صنعتی غافل ماندیم که این امر باعث پایین بودن درآمد روستاییان از کشاورزی و بیرغبتی نسل جوان برای ورود به این بخش شده است.
مسعود کثیریفر با ذکر اینکه بعد از انقلاب به دلیل رویکرد عدالت اجتماعی انقلاب اسلامی تمرکز خوبی روی روستاها صورت گرفت، تصریح کرد: اما نکته اینجا بود که ارتقای جایگاه روستایی به صورت جامع دیده نشد. جاده، برق، آب، تلفن و گاز به روستاها برده شد، ولی در زمینه زیرساختهای اقتصادی روستایی اقدامی انجام نشد.
وی افزود: همزمان با ایجاد امکانات رفاهی در روستاها، نظام تولید و صنایع متوسط و کوچک در روستاها ایجاد نشد؛ بنابراین تلاشهایی که صورت گرفت، تلاشهایی یکبعدی بود و حلقههای تولید در روستاها کامل نشدند. توجه نکردن به تولید، الگوی کشت، یکپارچهسازی اراضی و اصلاح قنوات از دلایلی بود که باعث آسیب به ساختار تولید در روستاها شد.
کثیریفر خشکسالیهای پیدرپی را از دیگر عوامل مهاجرتهای روستایی عنوان کرد و گفت: خشکسالیهای بعد از انقلاب تأثیرات نامطلوبی بر تولید محصولات داشت. کشاورزان در بازاررسانی محصولات با مشکل مواجه هستند و واسطهها بیشترین سود را میبرند که این امر باعث کاهش درآمد کشاورزان و بیرغبتی به تولیدات کشاورزی و دامپروری شده است.
کشاورزانی که حاشیهنشین شهرها شدند
این اقتصاددان در ادامه با تأکید بر اینکه توجه به طبقات پایین شهرها عاملی برای تجمیع روستاییان در حاشیه شهرها شد، بیان کرد: بسیاری از این افراد از امکانات نهادهای خیریه استفاده میکنند و اقوام روستایی خود را تشویق به حضور در شهر میکنند که به این ترتیب روستاها از نیروهای تولید خالی میشوند.
کثیریفر به نخستین موج مهاجرت به تهران اشاره کرد و گفت: اولین موج مهاجرت به تهران زمانی صورت گرفت که در تهران به افراد زمین و وام دادند و روستاییان را به تهران کشاندند. باز بودن فضای اجتماعی شهرها و تفاوتهای فرهنگی آن با محیط روستاها هم از عوامل جذب روستاییان به شهرها میشود.
وی ادامه داد: ورود نیروهای روستایی به شهرها و تبدیل آنها به نیروهایی فعال مشکلی ایجاد نمیکند، بلکه نگرانی از آن جهت است که این مهاجرتها باعث خالی شدن روستاها و ایجاد مشکل در تولید میشود. پیش از انقلاب 70 درصد از جمعیت 32 میلیونی کشور در روستاها زندگی میکردند و 30 درصد شهرنشین بودند.
ضربه اصلاحات ارضی، یارانه و قانون ارث بر پیکره اقتصاد کشاورزی
این کارشناس اقتصاد کشاورزی با اشاره به اصلاحات ارضی سال 42 و تقسیم زمینهای مالکان بزرگ بین کشاورزان خرد گفت: اصلاحات ارضی در آن دوران یک موج مهاجرت ایجاد کرد؛ زیرا کشاورزی دیگر در زمینهای قطعهقطعه شده اقتصادی نبود و باعث شد کشاورزان آن زمینها را رها کرده و به شهرها بروند.
کثیریفر اضافه کرد: در سالهای اخیر هم هدفمندی یارانهها و ارائه مستقیم پول به روستاییان باعث شد تا تولیدکنندگان به مبلغ یارانهها و کمترین سطح درآمد قانع و از تولید خارج شوند. به جای پرداخت مستقیم یارانه باید مشوقهایی همچون بیمه تکمیلی، وام، تسهیلات و ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها به روستاییان تعلق گیرد.
وی قانون ارث و تقسیم زمینهای کشاورزی بین فرزندان را عاملی برای کوچک شدن زمینهای کشاورزی و پایین آمدن سطح بازدهی آنها دانست و یادآور شد: در انگلستان کسی حق تخریب زمینهای کشاورزی را ندارد و زمینها به صورت مشاع در اختیار فرزند ارشد ذکور قرار میگیرد و منافعش بین وراث تقسیم میشود.
فرهنگ عمومی جایگاه مناسبی برای کشاورز قائل نیست
همچنین یک کارشناس مهندسی کشاورزی هم در گفتوگو با خبرنگار ولایت سختی کار، ریسک بالا، سیاستگذاریها و بازاررسانی نامناسب را عوامل مهم پیر شدن جامعه کشاورزی دانست و گفت: این عوامل موجب بیانگیزگی جوانان روستایی برای ورود به شغل کشاورزی شده و جوانان انگیزه چندانی برای ادامه راه پدران خود و ورود به جامعه کشاورزی ندارند.
ناصر طاهرخانی افزود: یکی دیگر از عوامل پیر شدن جامعه کشاورزی این است که فرهنگ عمومی در کشور به گونهای است که از کار مقدس کشاورزی حمایت چندانی نمیشود و همواره به کشاورزان به عنوان روستاییان بیسواد نگریسته میشود. تا در جامعه جایگاه مناسب و درخوری برای کشاورزان در نظر گرفته نشود، نمیتوان انتظار داشت تا روستاییان به کار خود ادامه دهند و به شهرها مهاجرت نکنند.
وی ادامه داد: متأسفانه به برخی کشاورزان که ولینعمت جوامع هستند و باید مورد تکریم واقع شوند، القابی مانند کلاهنمدی میدهند. در حالی که اگر جایگاه کشاورزی از نظر اجتماعی و فرهنگی ارتقا یابد و کشاورزان از نظر اقتصادی تأمین شوند، میتوان به آینده کشاورزی امیدوار بود.
بازار ناعادلانهای که کشاورز را پیر میکند
این مهندس کشاورزی با بیان اینکه بازار نامناسب و ناعادلانه محصولات کشاورزی یکی دیگر از عوامل پیر شدن جامعه کشاورزی است، گفت: هر محصولی در بازار مصرف به 3 برابر قیمتی که از کشاورزان خریداری شده، فروخته میشود و در این میان سود اصلی نصیب عدهای دلال و سودجو میشود که زحمتی برای تولید آن محصولات نکشیدهاند.
طاهرخانی اضافه کرد: عدهای دلال و سودجو با یک تلفن همراه معاملاتی را انجام میدهند که بدون زحمت 10 برابر کشاورزانی که سالهای سال برای تولید محصولات خود زحمت کشیدهاند، سود میبرند.
وی ادامه داد: بیش از 70 درصد عملیات کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی در کشور به صورت مکانیزه و با ماشینآلات انجام میشود؛ اما یکی از بزرگترین عوامل پیر شدن جامعه کشاورزی و بیانگیزگی جوانان برای ادامه راه پدران کشاورز خود عوامل اجتماعی و فرهنگی است که جایگاه مناسبی برای کشاورزان در کشور تعریف نکرده است.
50 هزار کشاورز جوان تربیت میشوند
با این حال در نهایت این سؤال مطرح میشود که برنامه دولت و وزارت جهاد کشاورزی برای مقابله با بحران سالمندی کشاورزان چیست؟ معاون برنامهریزی و اقتصادی وزیر جهاد کشاورزی در حاشیه سفر به استان قزوین در گفتوگو با خبرنگار ولایت با ذکر اینکه جمعیت جوان بخش کشاورزی کاهش و سن کشاورزان در حال افزایش است، گفت: در همین راستا وزارت جهاد کشاورزی دست به آیندهنگری زده و در جهت جوانسازی و ورود جوانان به بخش کشاورزی با باشگاه کشاورزان جوان تفاهمنامه منعقد کرده است.
محمد قربانی افزود: این تفاهمنامه یک فرصت و باشگاه کشاورزان جوان را بازوی خود میداند و درصورت نیاز برای اعضا تسهیلات ارزانقیمت و ایجاد شرایط صادرات محصولات کشاورزی برای اعضای باشگاه فراهم میکند.
وی ادامه داد: وزارت جهاد کشاورزی در تلاش است با سیاستهای قیمتگذاری کشاورزی درآمدزایی کند و با اعطای مشوقهایی 50 هزار جوان آموزشدیده را در 4 سال آینده به عرصه های کشاورزی وارد کنند تا آینده امنیت غذایی کشورمان را تضمین کنیم.
لزوم پذیرش دانشآموزان روستایی در رشتههای کشاورزی دانشگاهها
در نهایت به نظر میرسد آنچه که باید در حوزه پرورش کشاورزان جوان به آن توجه شود، اولویت دانشگاهها در جذب دانشجویان رشتههای مرتبط با کشاورزی است. به این ترتیب که باید دانشآموزان روستایی و جوانانی که به شغل کشاورزی مشغول هستند، بدون شرکت در کنکور جذب این رشتهها شوند تا بتوانیم جوانسازی و متخصصسازی کشاورزان را توامان محقق کنیم.