سبد مخارج خانواده شما چه اقلامی دارد؟


نفیسه کلهر
اختلاف‌نظر در مسائل مالی از آن دسته مشکلاتی نیست که بشود راحت از کنارش گذشت. نبی شیرخان، کارشناس ارشد روانشناسی در این مورد به ولایت می‌گوید: «همین مسائل اقتصادی و نحوه برخورد با آن که پیش از ازدواج مطرح نمی‌شود و اهمیت آنچنانی ندارد باعث می‌شود که بعدا مشکلاتی پیش بیاید.» این روانشناس نپرداختن به این موضوع را ضعف بعضی از روانشناسان می‌داند و توضیح می‌دهد: «بسیاری به این حیطه ورود نمی‌کنند و فکر می‌کنند که آنقدرها هم مهم نیست در صورتی که زوج‌های زیادی را دیدم که به خاطر همین عملکرد هزینه‌ای در زندگی مشترک، دچار مشکلاتی شده‌اند و با هم نمی‌سازند در حالی که این افراد با کسی مثل خودشان به راحتی کنار می‌آیند.» مطلب زیر مصاحبه با افرادی هست که در زمینه مسائل اقتصادی رویکردهای گاه متفاوت و گاه مشابهی با همسرشان دارند و بیان دیدگاه‌ها به منطله تائید آن‌ها نیست. * مها حدودا در دهه پنجم زندگی‌اش هست و دو فرزند دختر و پسر دارد. او می‌گوید اختلافات در مسائل مالی با همسرش خسته‌اش کرده و اینکه همیشه حرف حرف شوهرش هست، شور و شوقی را از او گرفته که ممکن است دیگر باز نگردد. مها در این‌باره برای «ولایت» توضیح می‌دهد: «من همیشه ترجیح می‌دادم یک خانه چهل متری در منطقه خوب شهر داشته باشم؛ اما اون دوست داشت یک خانه شخصی در منطقه خیلی معمولی داشته باشیم. من دلم می‌خواست ظاهر زندگی مرتب باشه و در کنارش هم برای خرید خونه پس انداز کنیم؛ اما اون می‌گفت هیچی نخریم و فقط پس‌انداز کنیم. نتیجه شاید رسیدن به خونه بود ولی لذت‌ها و فرصت‌های زیادی از من گرفته شد که شاید دیگه جبران نشه. اختلاف نظر و علایق من و اون در حد شب و روز بود. نتیجه رابطه فقط فرسایش بود و غالبا طرفی که حرفش‌رو به کرسی نشونده راضیه و اصلا متوجه آسیب‌های طرف مقابل نیست. حتی الان وقتی اون می‌گه که دو تا خونه‌رو بفروشیم و بریم یه جای بهتر خونه بگیریم من میگم نه. چون دیگه برام مهم نیست. هرچیزی به وقتش. وقتی که گذشته دیگه لذتی نداره.» * برخلاف مها که در رابطه‌ای است که حرف همسرش به کرسی می‌نشیند اما مردهایی هم هستند که با منطق تصمیمات را می‌گیرند. حیدر چند سالی هست که زندگی مشترک را شروع کرده است. یک فرزند کوچک دارد. خودش می‌گوید: «در تصمیم‌گیری‌ها من اهل زورگویی نیستم؛ اما سعی می‌کنم همیشه بهترین و منطقی‌ترین تصمیم را برای خانواده بگیرم.» توضیح می‌دهد: «مگر غر زدن‌ها به اوج برسد و مجبور به تسلیم شوم.» درباره خرج و مخارج خانه اینطور توضیح می‌دهد: «من اگر مدیریت نکنم اصلا چیزی برایمان نمی‌ماند. همسرم هم شاغل است و سرکار می‌رود و حتی حقوقش از من هم بیشتر است؛ اما حتی هزار تومان هم پس‌انداز ندارد. من نگاه بلندمدت دارم و همسرم نگاه کوتاه مدت.» می‌پرسم این انتقاد از نحوه خرج کردن حقوق را با همسرش هم در میان گذاشته؟ جواب می‌دهد: «من کاری به حقوق او ندارم چون پول خودش هست؛ اما وقتی بخواهد به من انتقادی بکند من هم می‌گویم تو که مدیریت داشتی در این سال‌ها هزار تومان هم پس انداز نکردی.» *‎ محمدحسین می‌گوید اختلاف در عملکرد اقتصادی در یک خانواده تنها بین زوجین نیست، بلکه در یک خانواده همه را درگیر می‌کند، او که خودش بیشتر به نحوه پرداخت اقساط مادرش شکایت دارد می‌گوید: «مثلا اگر مادر من پول داشته باشه شروع می‌کنه به تصفیه کردن وام‌هاش که سود به بانک نده و هرچقدر براش درباره ارزش پول در طول زمان توضیح بدم با اینکه متوجه می‌شه اما در رفتارش تاثیری نداره.» امیرحسین توضیح می‌دهد: «البته متوجه این موضوع هستم که سبک زندگی پدر و مادرهای ما و زندگی کردن در شرایط اقتصادی متفاوت در گذشته تاثیر بسیاری روی نحوه خرج کردنش گذاشته اما گلایه من سر جاش هست که در سبد مخارجش هیچ هزینه‌ای برای یادگیری یا افزایش مهارت نیست و از این مدل تخصیص بودجه خانواده گله دارم.» * علی در آستانه چهل سالگی است و یکی از کسانی است که می‌گوید در خرج و مخارج اضافه اصلا مشکلی با همسرش ندارد: «ما از این بحث‌ها نداریم چون بعد از حساب و کتاب ماهیانه اصولا پول زیادی برایمان باقی نمی‌ماند که بخواهیم سر خرج کردن یا نکردنش دعوا کنیم.» عباس هم نظر مشابهی با علی دارد: «معمولا اینطوری هست که اگر من پولی بخواهم برای ماشین یا باغم خرج کنم از طرف همسرم انتظار این هست که همان مبلغ را برای خانه هم خرج کنم و خب طبیعتا وقتی مخارج باغ و ماشین کمتر باشد، هزینه‌های اضافی خانه هم کمتر می‌شود.» افسانه هم که تازه ازدواج کرده، وجود این مشکلات را در زندگی مشترک تائید می‌کند و توضیح می‌دهد: «خب ما دو آدم متفاوتیم با دو فکر و از دو فرهنگ متفاوت. این بحث‌ها طبیعی است. مخصوصا در اوایل ازدواج. ولی می‌شود با صحبت و تعامل مشکلات را حل کرد.» حمید هم که ده سال است ازدواج کرده معتقد است کلید همه مشکلات در پذیرش است: «برای هرکسی یک چیزی در اولویت است. برای یکی آرایش و رسیدن به خود از نان شب واجب‌تر است، برای دیگری روابط خانوادگی و دستگیری از دیگران مهمتر است. معمولا هم اینطور است که برای خانم‌ها وسایل خانه و هر چیزی مربوط به رفاه بیشتر مهم است اما آقایان به آینده بیشتر فکر می‌کنند و گاهی امروز را فدای آینده می‌کنند که با ایجاد تعادل بین خواست هر دو می‌شود به رضایت نسبی هر دو رسید و این تنها راه موفق برای زندگی مشترک است.» * عرفان جوان مجردی است که نظرات متفاوتی دارد. او می‌گوید دوست دارد همسرش زیاده‌خواه باشد و او را در تنگنای مالی قرار دهد: «هرکسی هرچقدر بخواد به همون می‌رسه. من برای همسر آینده‌م دختر زیاده‌خواه رو به قانع ترجیح می‌دم.» می‌پرسم اگر همه فشار مالی روی دوش شما باشد باز هم دوست دارید همسر زیاده خواه داشته باشید؟ می‌گوید: «بله. ذات آدمی گرایش به تنبلی دارد. باید یکی مجبورت کند بیشتر کار کنی وگرنه آدم به همان داشته‌هایش راضی می‌شود.» مثال می‌زند که در فامیل از این نمونه‌ها زیاد داشتند: «دو برادر بودند که اوایل ازدواج همسر یکی خیلی قانع و مهربان بود و بسیار عاشق و معشوق بودند. زوج دیگر اما برعکس. خانم بسیار زیاده‌خواه بود و زرنگ؛ آشنایی‌شان هم سنتی بود و عاشقانه نبود. حالا در میانسالی، زوجی که عاشق بودند ارتباطشان معمولی است و زندگیشان هم سخت می‌گذرد؛ اما آن‌ها که زیاده‌خواه بودند هم از نظر مالی خیلی رشد کرده‌اند و هم علاقه‌شان به همدیگر بیشتر شده و خیلی با هم خوشبختند.» * هرچند در اوضاع اقتصادی سختی که در آن قرار داریم پس‌انداز کردن و بهینه کردن مخارج خیلی مهم است؛ اما شاید همسر و فرزندمان در تنگنای زندگی توان آمدن پا به پای ما را نداشته باشند. از طرفی بار مالی در زندگی ممکن است سرپرست خانوار را آزار دهد و شوقش را از بین ببرد. خوب است که گاهی تصمیمات را همدلانه‌تر و با رعایت روحیات و احساسات شرکای عاطفی زندگیمان بگیریم تا نه سیخ بسوزد و نه کباب.

دوشنبه 31 مرداد 1401
03:19:08
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT