رومینا اسماعیلیپور
رسول خدا (صلیا... علیه و آله و سلم) در حدیثی فرمودند: لعنت خداوند بر کسی که حیوانات را زجر کش کند.
ـ کشتار 1600 سگ در تهران
در روز دوشنبه سوم مرداد ماه نقاهتگاه و مرکز عقیمسازی گندک که در نزدیکی دماوند در استان تهران واقع شده است در صفحه اینستاگرام خود از کشتار بیش از 1600 سگ تحت مراقبت در این مرکز خبر داد. انتشار این خبر خشم و واکنشهای جدی از جانب فعالان حقوق حیوانات تا سایر مردم را بههمراه داشت. در طی اطلاعرسانی و حضور چند تن ازNGOها و کنشگران حقوق حیوانات، فیلم و تصاویری از لاشهی دهها سگ که در تیررس گلولهی مامورین قرار گرفته بودند در فضای مجازی دستبهدست شد. زمین پناهگاه آغشته به خون خشک شده و فنسهایی خالی از سگها را نشان میداد. از طرف دیگر سگهایی در این کلیپ مشاهده میشدند که سیمهای مفتولی و نازک فلزی دور گردن آنها بسته شده و نای حرکت نداشتند! مدیر نقاهتگاه و مرکز عقیمسازی گندک به خبرگزاریهای داخلی گفته است: عدهای با محبوس کردن نگهبانان پناهگاه در اتاقی اقدام به کشتار و دفن تمامی سگهای پناهگاه کردهاند! درحالیکه از هزاران سگ تنها 10 تا 20 سگ نجات پیدا کردهاند!
سعید محمودی مدیرکل محیطزیست استان تهران در گفتوگو با پایگاه خبری رکنا، گزارشی در رابطه با کشتار نزدیک به 1600 سگ در نقاهتگاه منطقه گندک را تایید کرده است. این در حالیست که نقی میرزا کریمی سرپرست اداره محیطزیست شهرستان دماوند در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا خبر کشتار 1600 سگ را تکذیب کرده و آن را "بزرگنمایی" خوانده است.
برای بررسی ابعاد گستردهتر این موضوع، یعنی کشتار سگها در سایر استانها علیالخصوص قزوین با پناهگاه وفا که مرکز نگهداری و مراقبت از سگهاست تماس میگیرم. مسئول پناهگاه توقف 4 ساله کشتار سگها در قزوین را به ما اعلام میکند.
ظهر است و آفتاب مستقیم مسیر خاکی جاده اباذر در روستای کورانه را نشانه گرفته است. تابلویی برای اطلاع از مکان دقیق پناهگاه به چشم نمیخورد. مسیر خلوت و تنها چندین سگ در گوشهوکنار دیوارهای آجری فروریخته لم دادهاند و یا در مسیر جاده خاکی قدم میزنند. جاده به انتهای امامزاده میرسد و همچنان نشانی از پناهگاه پیدا نمیکنم. با نشانیای که از یکی از عابرین میگیرم مسیر رفته را برمیگردم. در فلزی بزرگی باز میشود. در سمت راست درب ورودی با حصارهای فلزی به چشم میخورد. سگهای کوچک پشت آن جمعشده و شروع به سروصدا میکنند.
مهدی قربانی مسئول پناهگاه وفا میگوید: وفا از مردادماه 1393 شروع به کار کرده؛ تحت حمایت موسسات خیریه وNGO ها فعالیت خود را انجام میدهد و زیرنظر هیچ ارگان دولتی نیست و کاملاً وابسته به کمکهای مردمی است. اینجا محل نگهداری سگهای آسیب دیده، بدسرپرست و یا بیسرپرست است. غالب سگهای پناهگاه آسیبدیده و یا بیمار هستند بهعنوان مثال دست و پایشان شکسته است یا مورد حیوانآزاری قرار گرفتهاند و توسط مردم به ما معرفی شدند یا خودمان آنها را پیدا کردیم.
وی درباره عقیمسازی سگهایی که اغلب در کوچه و خیابان با تگهایی بر روی گوش میبینیم توضیح میدهد: ما پروژهای جدا از پناهگاه وفا داریم که با همکاری شهرداری انجام میشود و میتوان اینطور گفت که قراردادی با شهرداری بستهایم و سگهایی که در سطح شهر مشاهده میشوند جزء همین پروژه هستند.
قربانی بیان کرد: سگها از سطح شهر جمعآوری شده؛ مراحل عقیمسازی، واکسیناسیون و انگلتراپی آنها زیرنظر شهرداری انجام میشود و با تگی که بر گوششان نصب میشود در منطقهای که زیر نظر محیطزیست است و به آب و غذا دسترسی دارند مثل زرشک و بهرامآباد که از مسیر رود آن برای رفع تشنگی استفاده میکنند رها میشوند. البته مسئله غذا، از جانب مردم تامین میشود و از این بابت بیشتر سگها گرسنه نمیمانند چون این مسیرها پر رفت و آمد بوده، کافه و رستوران وجود دارد و به هر نحوی میتوانند غذای خود را پیدا کنند.
ـ بیشتر رهاسازیها اطراف کمپ اتفاق میافتد و خارج از شهرست
مسئول پناهگاه وفا اظهار داشت: سگهایی هم که در سطح شهر دیده میشوند برای پیدا کردن غذا، شبانه به سمت شهر حرکت میکنند و چون در کمربند شهر این رهاسازی اتفاق میافتد و تقریباً نزدیک به شهر است این رفتوآمد برای سگها دشوار نیست. در نتیجه وارد شهر میشوند و مجدداً بعد از پیدا کردن غذا و سیر شدن شهر را ترک میکنند و به سمت کمربندی حرکت میکنند.
ـ پروژه عقیمسازی سگهای شهری کاملاً با هزینه شهرداری انجام میشود
قربانی گفت: پناهگاه زندهگیری را انجام داده و باقی کارها برعهدهی شهرداری است.
وی درباره بحث زندهگیری سگها ادامه میدهد: هر روز از ساعت 8 صبح تا حدوداً 3 ظهر در سطح شهر گشت داریم تا سگهایی که تگ عقیم و واکسن بر گوششان نصب نشده را تحویل شهرداری بدهیم.
قربانی با اشاره به کشتار اخیر سگها میگوید: ما نزدیک به 5 سالی میشود که با شهرداری کار میکنیم و این مسئله را در شهر قزوین نداشتهایم. البته باید این هم مدنظر قرار داد که ما در شهر قزوین فعالیت داریم و از سایر مناطق اطراف شهر مثل زیبا شهر، الوند و ... درمورد کشتار سگها اطلاعی نداریم. اگر دورتا دور شهر و کمربندی سگهایی با گوش تگدار مشاهده کردین اینها جزء پروژه شهرداری قزوین است باز باید بررسی کرد که نواحی اطراف قزوین چه برخوردی با اینموضوع دارند.
وی در مورد 1600 سگی که طبق اخبار فضای مجازی کشته شدهاند بیان کرد: اول باید از صحت آن اطمینان خاطر پیدا کنیم و اگر هم خبر، خبر درستی باشد باید علتیابی کنیم. چرا سگهای یک پناهگاه کشته شدهاند؟ و آیا سگهایی که در پناهگاه نگهداری میشوند تمامی مراحل درمان و عقیمسازی و واکسیناسیون را سپری کردهاند؟ و اگر انجام شده باشد در نتیجه نباید کشته شوند. اگر سگی بیماری مسری غیر قابلدرمان داشته باشد که به انسانها سرایت کند یک مسالهی جداگانه است که باز هم باید به تایید دامپزشک برسد که این مسئله برای 1600 سگ دور از ذهن تلقی میشود. متاسفانه ما منع قانونی در رابطه با کشتار سگها نداریم و هیچ اقدامی هم در این خصوص انجام نمیشود. نهایتاً همه ما مردم باید به این فرهنگ برسیم که حیوانات در کنار ما زندگی میکنند. این تعامل بین انسان و حیوانات در کشوری مثل ترکیه به وضوح دیده میشود یعنی حیوانات هستند؛ مردم از آنها حمایت میکنند و این مساله جزو روند زندگی آنها شده و کاملاً با آن کنار آمدهاند.
ـ درخواست مردم برای جمعآوری سگها
قربانی گفت: مشکل ما اغلب ازجانب خود مردم و تماسهایی است که با شهرداری برای جمعآوری سگها میگیرند! شهرداری چندان پیگیر سگها نیست و این شکایتهای از جانب مردم است که پای شهرداری را به موضوع سگها و حذف آنها به هر نحو از فضای شهری باز میکند.
وی تاکید میکند: جا برای رهاسازی سگها در شهر قزوین کم است و طبیعتاً داخل شهر هم نمیتوان این عملیات را انجام داد پس مردم باید به سطحی از فرهنگ و آگاهی برسند که با حیوانات تعامل برقرار کنند و درک کنند که زمین تنها جای زندگی انسانها نیست و حیوانات هم حق حیات دارند.
قربانی درباره پناهگاه وفا توضیح میدهد: ما در اینجا 400 الی 450 سگ نگهداری میکنیم که همین مقدار هم از ظرفیت پناهگاه بیشتر است. باید این نکته را مدنظر قرارداد که تمامی سگهای پناهگاه وفا جزء سگهای آسیبدیده هستند و در غیر این صورت، تعداد سگها با در نظر گرفتن سگهای سالم بیشتر هم میشود. با توجه به وضعیت اقتصادی و افزایش هزینهها طبیعتاً برای تامین خوراک و آب شان به مشکل میخوریم و باید هزینههای روزانه پناهگاه، جراحیها، حقوق کارکنان پناهگاه و سایر هزینههای جاری را هم در نظر گرفت که مبلغ سنگینی میشود. هر چقدر سفره مردم و حامیان کوچکتر شود طبیعتاً سفره این بچهها هم محدودتر میشود.
وارد محوطه میشویم دورتادور زمین نزدیک 15 الی 16 فنس با سقفهای فلزی نصب شده است. وقتی وارد فضای باز پناهگاه میشوم دورم جمع میشوند، دم تکان میدهند و سروصدا میکنند بعضی یک چشم دارند. بعضی در راه رفتن مشکل دارند و میلنگند و بعضی کاملا کورند. کافی است تنها دستنوازشی بر سرشان بکشم تا تمام مسیر را همراهیم کنند. در انتهای این فضا، مکانی با درب بسته دیده میشود که با توضیحات قربانی متوجه میشوم اتاق قرنطینه است.
وی توضیح داد: در اینجا از سگهایی که تازه وارد مجموعه شدهاند، بیماری دارند و امکان سرایت آنها به سایر سگها وجود دارد تا انتهای درمان و بهبودی مراقبت میشود.
قربانی میگوید: سگهایی که با همدیگر اخلاق نزدیکتری دارند در یک زمین و سگهای کوچکتر هم در مکان جداگانه دیگری نگهداری میشوند. برای سگهای پیرتر و آسیبدیده هم جای مجزا اختصاص دادهایم. روزهای جمعه از ساعت 11 تا 2 بازدید عمومی است. محوطهای بسته پشت پناهگاه در نظر گرفتهایم که برای بازی سگها و روزهای بازدید است.
ـ سرگذشت تلخ سگهای پناهگاه وفا
مسئول پناهگاه وفا اظهار داشت: هر کدام از این بچهها که میبینید داستان زندگی خودشان را دارند که نهایتاً منجر به این شده که به اینجا برسند سپس به یکی از سگها که از اول مسیر همراهمان بوده اشاره میکند و میگوید: مثلاً این دخترمون وقتی وارد پناهگاه شد مشکلات پوستی و بیماری جرب داشت و سیستم ایمنی بدنش دچار اختلالات شدید شده بود.
کناری مینشینم سگها دورمان جمع میشوند. از بودن در کنارشان هر حسی جز ترس به وجودم سرازیر میشود و بیشتر این حس شوق و محبت نسبت به این موجودات دوست داشتنی است. سگ سفیدی لباسم را میکشد و بازیگوشی میکند قربانی میگوید این یعنی میخواهد بازی کند! اسمش تابه تا است یک دست ندارد که به دلیل تومور شدید استخوانی مجبور شدیم قطعش کنیم. ساشا سگ دیگر با دو چشم نابینا و بدنی لاغر داخل خیابان رها شده بود. نژاددار است و معلوم بود که سرپرست داشته است. وقتی پیدا میشود روی دستش زخم شده و پر از کرم بود. مراحل درمان را در پناهگاه شروع کرده و همه کرمها تخلیهشده و حالا صحیح وسالم درحال جنب و جوش و بازی در گوشهای از پناهگاه است. امیلی سگی که با چند شکستگی شدید دستها و حیوان آزاری پیدا شد. تحت درمان قرار گرفته و حالا با حالتی مهربان پوزهاش را به لباسم میکشد.
******
از پناهگاه خارج میشوم چشمها و حرکاتهای مهربانانهی سگها بر خاطرم نقش میبندد.
خداوند جهان آفرین است و چیزی را بیهوده نمیآفریند.
از کودکی در کلاسهای درسی به ما یاد دادند که جهان منظر خداوند است و به هرچیز که بنگریم او را خواهیم یافت. سگها، حیوانات و طبیعت نشانی از آفرینندگی و عظمت معبود هستند. آنها را حفظ و در وجودشان تامل کنیم.