تدوین و نگارش: ا. امیردیوانی
روانشناسان آدمیان را بر پایه گونههای شخصیتی به گروههایی چون مهرطلب، برتریطلب و انزوا طلب بخشبندی کردهاند. یکی از مهمترین این انواع، شخصیت مهرطلب است. در کشور ما گرایش مهرطلبی از اکثریت نسبی برخوردار است. از همین روی، دانستن روحیات این تعداد از مردمان ممکن است در روابط اجتماعی و شیوهی تعامل با آنان اثربخش باشد.
مهرطلبی یعنی اعتیاد به جلب رضایت دیگران تا اندازهای که پیوسته منافع، خواستهها و حقوق ما به خاطر فرد دیگری که دوستان، افراد خانواده یا آشنایان است پایمال میشود. مهرطلبی در زمرهی سنخهای منشی است که بر اساس آن، افراد وابستگی شدیدی به سایرین و عوامل خارجی مییابند. به هر امری که مبادرت میورزند نهایتا در جهت کسب تایید، مهر و پذیرش از سوی اشخاص دیگر است.
مهرطلبان آکنده از شرماند و این شرم به سبب بیمشان از راندهشدن و تایید نگردیدن است. اینان عمدتا سرشار از احساس هراس و نیازند. کوشش چشمگیری به منظور جلب رضایت، تایید و تحسین این و آن به عمل میآورند، تا بدان جا که از خود میگذرند و ممکن است به خویشتن صدمه رسانند. خویش را از یاد برده و از نفسشان مراقبت نمیکنند و مدام در پی آنند که خدمترسانیهای ناموجه به دیگران روا دارند!
دلایل ابتلا به شخصیت مهرطلبی
برقراری چنین شرایط روحی در آدمها بسته به سه مرحله است:
اولا، ذهنیتی است که انسانها با آن بالنده شدهاند: تصورشان بر این است که دایما مناسب سایرین باشند و محبت بخرند چون همواره از این کار پاداشی نصیبشان شده است.
ثانیا، امکان دارد عادت رفتاری شکل گرفته مربوط به یک دوره و زمان ویژهای باشد که به یک عادت رفتاری بدل شده است. مثلا فردی در دوران عقد صرفا کوشیده است تا طرف مقابل رضایت داشته باشد.
ثالثا، حس ترس است و فرد همهی تلاشش را به کار میبندند تا وضعیت خوشایند پیش آمده را از کف ندهد.
نشانههای ابتلا به شخصیت مهرطلبی
به طور افراط آمیز تلاش میورزد نظر مثبت دیگران را جلب کند
شخص مهرطلب به شدت از مردمان توقع دارد که باید قدر خوبیهایی که به آنها کرده را بدانند. البته نه از جایگاه یک انسان یاریگر و نجات بخش بلکه به قصد بدهکار کردن اطرافیان به خود و مظلومنمایی. این قبیل افراد زمانی گام به رابطه مینهند که در برههای از زمان مخاطب را با خدمات متمادیشان بهرهمند میکنند و از این رو دوست دارند نظر او را به خویش جلب نمایند. پس از مدتی به علت ناسپاسی اطرافیان از ژرفای مهرشان میکاهند و در پی قربانی دیگر میشتابند.
هنر نه گفتن
این گام موجب دگرگونی آن دسته از خوهای رفتاری فرد مهرطلب میشود که او را به دیگران وابستهتر میکند. میدانید چرا؟ به چه دلیل در مواقعی که تصمیم وی گفتن «نه» به سایرین است احتمال دارد به سبب شرمندگی، عدم اعتماد به نفس و اشکالات دیگر ناچارا «بله» بگوید که این خود وابستگی است! این دسته از مردم اهتمام میورزند تا محبت و توجه بقیه را به خود جلب کنند و از این بابت امکان دارد به اعمالی بپردازند که شاید حتی خودشان هم به آنها معتقد نباشند.
شدیدا از تنش و اصطکاک گریزانند
چنانچه برآیند چنین افرادی را سریعا بشناسید، دربارهی موضوعی به بحث پردازید و سعی کنید به چالش بکشید. درمییابید از تنش به سرعت میپرهیزند و به امتیاز دادن رو میکنند. کمتر پیش میآید بر سرموضوعی بر حق خویش پای فشارند و از خود دفاع نمایند.
خود کم بینی و عدم اعتماد به نفس
در صورتی که در جمعی قرار گیرند، خویشتن را در آن گردهمایی پنهان میکنند تا مبادا کسی نظرشان را جویا شده و مسئولیت پدید آید. حتی اگر از نحوهی لباس پوشیدن شان تعریف کنید، خود را سزاوار چنین توصیفی نمیانگارند و آن را منکر میشوند. در زمان ازدواج و یا انتخاب پیشه نیز به کمترین حد قانعاند و هر گاه روزی هم اقبال به آنها روی میآورد، آن را جواب میکنند و خویش را شایستهی پیش رفت نمیدانند.
پرهیز از شادمانی و لذت بردن از زیست
یکی از باورهایی که خاصه در بین ما ایرانیان ریشه دوانده این است که «در پس هر خنده، آخر گریهای است ـ مرد آخر بین مباکر بندهای است»
انسان مهرلب این کردار را به فور از خود مینمایاند برای اینکه نیازمند توجه و جلب محبت سایرین هست. طبق نظریهای، انتخاب ما شادمانی، افسردهدلی، کامیابی و جز اینها را برمیگزینیم و در قفای رفتارهایی از این دست، به دنبال امتیاز گرفتن و جلب توجه دیگرانیم. آنان که در کمند مهرطلبی اسیر شدهاند، با مقصر دانستن خودشان در کلیهی دشواریهای هیات، نظر دیگران را جلب میکنند و از آنجایی که دلشادی یکی از ویژگیهای انسان تندرست و کامرواست، پس ایشان به منزلهی بازندهای هیچ گاه از این کردار سود نخواهند برد.
مهرطلبها، استاد ایجاد احساس تقصیراند!
نمونهای از یک مادر مهرطلب: هنگامی که پسرش در حال تماشای برنامهی مورد علاقهاش و غرق در آن است، از وی میخواهد که در جابجا کردن میزی او را مدد کند، اما زمانی که با اعتراض پسرش مواجه میشود، میگوید: «باشه مادرجان، خودم تنهایی این کار را میکنم!» شروع به کشیدن میکند. صدای کشیده شدن میز توام با صدای آه و نالهی مادر، حس گناه و تقصیر شدیدی را در پسر به وجود میآورد.
همواره درحال پوزش طبی است
درواقع معذرت میخواهد تا مسئولیت نپذیرد.
پیوسته وابسته است
این گونه اشخاص شما را به عنوان منجی و قهرمان زندگی خود میدانند ولیکن پس از چند دقیقه برنامهشان را عملی میسازند. زنی را فرض کنید که تحت هر شرایطی نظر همسرش را میپرسد و اصطلاحا «بدون اجازهی او آب نمیخورد!» در جمع دوستان نیز خویش را عاشق و دل بسته نشان میدهد و برای هر کدام از ابعاد زندگی با وی رایزنی میکند.
شیوههای از بین بردن شخصیت مهرطلبی
ـ1ـ مراقبت از خودتان را در اولویت قرار دهید
با خود عهد کنید تا زمانی که از لحاظ جسمانی و روانی از خویش مراقبت نکنید، نمیتوانید به کسانی که در زندگی برایتان مهماند رسیدگی نمایید. هر آیینه مهرطلب باشیم، احیانا خواستهها و احتیاجات دیگران را بر امیال خودمان مقدم میشماریم. همین الان خودکار و کاغذی بردارید و برای خویشتن بنویسید که از چه فعالیتهایی بیشترین لذت را میبرید؟ چه کارهایی است که مدتها مایلید انجام دهید و برایتان خوب و خوشایند است؟ هدف از تهیهی این فهرست یا فعالیتهای نشاطانگیز این است هر موقع که حس کردید نیاز به تفریح دارید، بتوانید به سهولت از میان آنها یک مورد را برگزینید. سعی کنید هر روز بخشی از وقتتان را صرف رسیدگی به خویش در جهت خشنودی، سرور و تندرستی شخصی خویشتن مختص سازید.
ـ2ـ بیدرنگ به همهی خواستههایی که افراد دیگر از شما دارند، جواب مثبت ندهید
برای خود زمانی در نظر بگیرید و در این فاصله بیندیشید که آیا خواستههایی که طرف مقابل دارد منطبق با امیال، احتیاجات و اشتیاق شما هست یا نه؟ آیا وقتش را دارید که به انجام برسانید؟ یا باید خودتان را خیلی به دردسر بیندازید؟ اساسا مایلید این امر صورت گیرد یا نه؟ هنگامی که خاطرجمع شدید اولویتها و انتخابهای خودتان را منظور نظر گرفتهاید میتوانید به خواستههای طرف مقابل جواب دهید.
ـ3ـ مهرطلبها احتیاج به تقویت هوش هیجانی دارند
آنان باید با احساسات و هیجانات خویش آشنا شوند و تدابیری به کار بندند. در غیر این صورت هیجانات به مهار نشدن رفتارها میانجامد که یکی از علل کردارهای هیجانی آنهاست که سبب تداوم مهرطلبی در شخصیت اشخاص میشود.
ـ4ـ میزان اعتماد به نفستان را افزایش دهید
در پی راهکارهایی جهت افزایش اعتماد به نفس خویش باشید. از هر موردی که بتواند این احساس را در شما تقویت کند استقبال نمایید. حس خود کمبینی را در خویش نابود سازید. گاهی ورزش میتواند بدین امر یاری کند.
ـ5ـ باورهای مهرطلبانه را در خود شناسایی و آنها را اصلاح نمایید
معتقداتی چون: همه باید دوستدار من باشند، همگان باید از من راضی باشند و تاییدم کنند، من سزاوار محبت دیگران نیستم پس باید به آنها رشوه دهم تا دوستم بدارند...
ـ6ـ روحیهی بر نتافتن (تحمل ناپذیری) را در خود از بین ببرید
مدام به خود خاطرنشان سازید که بعد از این، تحمل نمیکنم که دچار فشار شوم، ولی تسامل میکنم. دیگران را آن طور که هستند بپذیرید و اگر با آن مشکل دارید، از کنارش بگذرید.