انقلاب اسلامی زمینه برای حضور بانوان در سینما هموار کرد


محمدرضا مقدم
اشاره جبار آذین نویسنده، منتقد و مدرس نام آشنایِ قزوینی کشور است که سال 1335 به دنیا آمد. احاطه بر دانش نمایش و سینما سبب شده است که همواره از وی به عنوان یکی از صاحب‌نظران این حوزه یاد شود. در بخش نخست مصاحبه با وی که در هفته پیش تقدیم شما فرهیختگان شد به موضوع «نمایش قزوین و افراد تاثیرگذار آن در پیش از انقلاب اسلامی» از درچه نگاه این هنرمند پرداختیم. طبق گفته او زنده‌یادان رضا محمدی و نعمت‌ا... اسدالهی در اشاعه و اعتلای هنر تئاتر قزوین نقش مهم و پررنگی داشتند. اجرا و آموزش تئاتر و همچنین تربیت نسلی از شاگردان حرفه‌‌ای سبب شده است که از آن‌ها به عنوان تاثیرگذارترین افراد در هنر نمایش قزوین یاد شود. در نوشتار پیش‌رو سینما و نمایش قزوین در بعد از انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دادیم و در ادامه به ظهور سینمای دفاع مقدس پرداختیم. نقش و جایگاه بانوان در سینما و تئاتر از دیگر بخش‌های این گفت‌و‌گو است که از خاطر شما هنردوستان می‌گذرد.  در ابتدا بگویید با وقوع انقلاب اسلامی هنرِ نمایش در قزوین با چه تغییراتی مواجه شد؟ ما قصد داشتیم مرکزی ایجاد کنیم تا با جذب جوانان علاقه‌مند و اندیشمند، به جامعه، فرهنگ و اسلام خدمت کنیم. این اتفاق با آمدن آقای ساربان یک مقدار دچار تغییر شد ولی دچار تحول نشد. ما انتظار داشتیم هنر قزوین به موازات تحولات جامعه دچار تغییر شود ولی این اتفاق نیفتاد و فقط در سطح محدود یک سری دانشجو به مرکز آمدند و در ادامه به حوزه‌های مختلف هنری رفتند ولی بعضی‌هایشان باقی ماندند و هنوز هم فعالیت دارند. در این مدت نمایش‌هایی هم روی صحنه رفت اما از حیث عملکرد باید بگویم آن بافت قبلی دیگر تکرار نشد. به ناچار بعضی از بچه‌ها کم کار شدند و اگر مجالی پیدا می‌شد سعی می‌کردند که با استفاده از امکانات محدود مرکز به کارهای خودشان برسند و ترجیح می‌دادند زیر نظر آقای ساربان که سعی خودش را می‌کرد تئاتر قزوین را احیا کند ـ که در حد خودش هم این کار را کرد ـ فعالیت کنند. به هرحال آقای ساربان به تهران رفت و مشغول فعالیت شد و جزو هنرمندانی است که هنوز هم در تئاتر سینما و تلویزیون حضور فعال دارد.  بعد از آقای ساربان، زنده‌یاد ایزدفر کارشناس نمایش اداره ارشاد شد؛ حضور وی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با رفتن آقای ساربان از قزوین، زنده‌یاد ناصر ایزدفر مسئول تئاتر قزوین شد که ایشان هم در حد خودش کارهای خوبی انجام داد ولی باز هم تحول‌آفرین نشد یعنی به میزانی که در دوران محمدی یا اسدالهی مرکز قزوین هنرجو، هنرمند و یا سینماگر تحویل داد این اتفاق در دوره‌های بعدی تکرار نشد. ناگفته نماند در آن دوره به لحاظ چهارچوب اداری ایزدفر مشغول کار بود ولی گروه‌های مختلفی در قزوین حضور داشتند که شناخته‌ترین آن‌ها گروه سید حسن اورازانی و فرخ‌منش بود که کارهای متعددی اجرا می‌کردند و در جشنواره‌ها هم حضور داشتند.  در همان سال‌ها شما مشغول چه فعالیتی بودید؟ در آن زمان یعنی سال 60 من از قزوین به تهران رفتم. برای گسترش آموزه‌های خودم به محضر استادهای بزرگی مثل غلام‌‌حسین ساعدی، اکبر رادی که هنوز هم از چهره‌های شاخص کشور می‌باشد رفتم و از دانش آن‌ها استفاده کردم. بازیگری را در محضر عزت‌ا... انتظامی و زنده‌یاد پرویز فنی‌زاده آموختم. سینما و کارگردانی را با حضور در کلاس‌های بهرام بیضایی تجربه کردم. حضور در کلاس‌های این افراد که از صاحب‌نظران سینما بودند در مجموع شناخت و دانسته‌های من را تشکیل داده است. مدتی پس از پشت سرگذاشتن دوره‌های آموزشی، کلاس‌های آموزش هنر را در تهران برپا کردم و مشغول به تدریس شدم. همزمان با تدریس در مطبوعات و مجله‌های سینمایی نیز مقاله و نقد می‌نوشتم.  همچنان با قزوین ارتباط داشتید؟ ارتباطم با قزوین همچنان برقرار بود. کارهای هنرمندان قزوین را می‌دیدم و بدون هیچ رودربایستی هوای همه بچه‌ها را در قزوین و تهران داشتم. بچه‌هایی که به تهران می‌آمدند سراغ من را می‌گرفتند و من هرکاری که از دستم بر‌می‌آمد برایشان انجام می‌دادم و زمینه حضورشان را در تئاتر فراهم می‌کردم و یا با کارگردان‌ها آشنایشان می‌کردم تا فعالیت‌هایشان را سریع‌تر شروع کنند.  قسمت مهمی از فعالیت‌های شما به نوشتن نقد اختصاص دارد؛ نقد نویسی حرفه‌ای را از چه زمانی شروع کردید؟ نوشتن من در مطبوعات قبل از انقلاب شروع شد. 15 ساله بودم که در مورد سینما و تئاتر نقدی نوشتم و در مجله «دختران و پسران» آن موقع منتشر ‌شد. بعدها نقد حرفه‌ای‌تری برای فیلم «قیصر» نوشتم و این فیلم را تحلیل کردم چون تحلیل، پایه همه نقدهای من است. ما از تئاتر آمده بودیم و بدیهی بود که نوع نگاه ما به سینما متفاوت باشد چون پشتوانه‌ی کاری ما دانش و اندیشه بود و از سینما انتظار همراهی با مردم را داشتیم.  با اینکه بیش از 50 سال از ساخت فیلم «قیصر» می‌گذرد خالی از لطف نیست که نظر شما را در مورد این فیلم بدانیم فیلم «قیصر» را روی پرده سینما دیدم. میان فیلم فارسی‌های رایج آن زمان، «قیصر» یک فیلم متفاوت بود اما نه به این معنا که یک فیلم تحول‌آفرین در مضمون و محتوا باشد. در مضمون و محتوا ادامه دهنده راه همان فیلم فارسی‌ها را طی می‌کرد اما نوع پرداخت کار و شخصیت‌ها متفاوت بود. در واقع کیمیایی از قالب فیلم فارسی برای بیان حرف‌های جدید استفاده کرده بود. اگر فیلم قیصر را تماشا کنید متوجه می‌شوید خود قیصر قهرمان یا ضدقهرمانی است متفاوت با سایر فیلم فارسی‌های آن دوران. اغلب قهرمان‌های آن دوره آدم‌هایی بودند که به هر حال با کافه، کاباره، کوچه، قمه، چاقو، زنجیر و ... سر و کار داشتند و در ادامه، سر از مثلث‌های عشقی سه نفره بیرون می‌آوردند. ولی در قیصر، مساله عشق و انتقام بود که از کوچه‌های رفاقت عبور می‌‌کرد. در واقع سرفصل تمام آثار کیمیایی رفاقت است. این شخصیت (قیصر) برای اینکه حرف حقش را به کرسی بنشاند دست به قیام می‌زند. چون اعتقاد دارد از طریق مجرای قانونی و انتظامی نمی‌شود به نتیجه رسید چون دستگاه ظالم از ظلم دفاع می‌کند و به ناچار خودش می‌آید انتقام می‌گیرد. انتقام برادر، خواهر و آبرویی که ریخته شده است. این حرکت جوانمردانه قیصر در دل مردم آن زمان جا باز می‌کند و سبب می‌شود این فیلم به شهرت و محبوبیت برسد. بعدها صدها فیلم از قیصر کپی شد که یکی از یکی مبتذل‌تر بودند و سینمای ایران را به ابتذال کشیدند. البته در آن دوران گهگاه فیلم‌های خوبی هم ساخته می‌شد.  همزمان با فیلم «قیصر» شاهد سینمای «موج نو» در ایران بودیم؛ کمی در این مورد توضیح دهید بله. آن زمان سینمای «موج نو» را هم داشتیم که امثال داریوش مهرجویی، کامران شیردل، ناصر تقوایی و افراد دیگری در این ردیف کار می‌کردند و کارهای ارزشمندی هم تولید کردند. فیلم «گاو» در سال 1348 محصول همان دوران است و جزو فیلم‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود. یا «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی که فیلم بسیار موفق و ارزشمند تاریخ سینمای ایران است در همان سال‌ها ساخته شد. کارگردان‌هایی که نام بردم سعی کردند در شکل، محتوا و ساختار هنری تغیراتی ایجاد کنند ولی کیمیایی این کار را نتوانست انجام بدهد و در همان محدوده فیلم فارسی باقی ماند ولی آدم‌هایش را از قالب کلیشه‌ای فیلم فارسی بیرون کشید.  اگر موافقید به بحث نمایش بازگردیم؛ هنرِ نمایش در قزوین را از حیث کیفیت و مخاطب در قبل و پس از انقلاب چگونه ارزیابی می‌کنید؟ بدیهی است که بعد از انقلاب نمایش از حیث مضمون و محتوا در کشور دچار تحول شد و قزوین هم از این قاعده مستثنی نبود. امروز در کل کشور تئاتر به لحاظ محتوایی در اوج قرار دارد. بعد از انقلاب زمینه برای نوشتن نمایشنامه‌های ایرانی به شدت محیا شد. در پیش از انقلاب یک تعداد محدود نمایشنامه‌نویس داشتیم که عموما در تهران بودند و در نهایت تعداد کارهایشان به 50 اثر می‌رسید ولی پس از انقلاب چیزی حدود 1000 نمایشنامه فقط توسط هنرجوهای من در کل کشور نوشته شده که حتی اگر از لحاظ کمیت به این موضوع نگاه کنیم شاهد یک پیشرفت چشم‌گیر بوده‌ایم.  نقش‌آفرینی بانوان در فیلم‌های پیش از انقلاب معمولا با حواشی مختلفی مواجه بود و عموما اکثر نقش‌ها دارای غنای هنری نبودند. شما چه نظری در این مورد دارید؟ پیش از انقلاب هیچ نوع تعریفی از حضور فعال، هدفمند و شرافت مندانه خانم‌ها در صحنه تئاتر و سینما نداشتیم. جایگاه خانم‌ها در سینمای قبل انقلاب به شدت نازل بود و متاسفانه در حد همان نگاه ابزاری به آن‌ها توجه می‌شد و در بیشتر نمایش‌های درباری و تشریفاتی هم همین نگاه وجود داشت.  حضور بانوان در نمایش قزوین چگونه بود؟ نمایش‌هایی که در قزوین و در دوران محمدی و اسدالهی برگزار می‌شد اصلا این طور نبود. حتی گروه‌های فعالی که جزو طیف‌های مذهبی نبودند مثل گروه میثمی که اتفاقا کارهای زیادی هم انجام می‌دادند وقتی در نمایش‌ها از کارکترها و شخصیت‌های زن استفاده می‌کردند زن‌هایی که در نمایش‌ها حضور داشتند با فراق باز و با آسایش و امنیت خانوادگی وارد کار می‌شدند. پیش از انقلاب هرکسی اجازه نمی‌داد دختر یا همسرش فعالیت هنری داشته باشد. خبرهایی که از نمایش و سینمای کشور می‌شنیدیم خیلی مبتذل بود؛ نمایش و به ویژه سینما اصلا فضای سالمی نداشت. در سالن‌های نمایش هیچ نوع احساس امنیتی برای مردها وجود نداشت چه برسد به خانم‌ها. خانم‌ها عموما تحت یک فشار خیلی شدید در سینما و نمایش حضور پیدا می‌کردند و با تکیه بر منش و شخصیت خودشان به هنر بازیگری ادامه می‌دادند. اما در بعد از انقلاب به این شکل نبود؛ خانواده‌ها اجازه می‌دادند که بچه‌هایشان به تئاتر بروند و حتی خودشان در بعضی مواقع برای تماشای تمرین گروه حضور پیدا می‌کردند. بعد از انقلاب فضای سالمی حاکم شد و خانواده‌ها هم احساس امنیت و رضایت می‌کردند. در تمرین‌ها و پشت صحنه‌ها صحبت‌های فرهنگی و تخصصی انجام می‌شد دیگر بحث قرِکمر و رقص و... نداشتیم. بماند که بعضی جاها به صورت خصوصی و غیر‌قانونی در زیرزمین‌ها باز هم به همان شیوه نمایش اجرا می‌کردند ولی دیگر به صورت رسمی نبود.  با وقوع جنگ تحمیلی با سینمای دفاع مقدس مواجه می‌شویم؛ به عنوان یک صاحب نظر این ژانر از سینما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ یکی از دستاوردهای مهم کشور و بزرگترین سینمای ما در بعد از انقلاب، «سینمای دفاع مقدس» است. دستاورد سینمای دفاع مقدس یا سینمای مقاومت محصول انقلاب اسلامی است و در هیچ کجای دنیا نظیر آن را نداریم. گرچه به صورت ساختار سینمایی در کنار فیلم‌های جنگی جهان قرار می‌گیرد اما جنگی که در فیلم‌های ارزشی و دفاع مقدسی ما نشان داده می‌شود متفاوت است. چون جنگ ما متفاوت بود و درواقع دفاع مقدس بود آدم‌های فیلم‌های ما با آدم‌های فیلم‌های خارجی فرق می‌کنند.  چرا بعضی‌ها اعتقاد دارند که عموم فیلم‌های دفاع مقدس شعاری یا کلیشه‌ای است؟ شعاری است به این دلیل که ما سه طیف کارگردان در عرصه سینمای دفاع مقدس داریم. طیف اول کسانی هستند که خودشان را از سینمای قبل انقلاب بیرون کشیدن و با همان تفکرات و اندیشه شروع کردن به کپی برداری از آثار جنگی خارجی. فیلم‌های درجه چندم ایرانی ساختند که بهتر است اسمی برده نشود. فیلم‌هایی ساختند که مثل نسخه‌های اروپایی و آمریکایی یک شخصیت با یک اسلحه بلند می‌شد و می‌رفت یک لشکر را شکست می‌داد و یک پادگان را هم تصرف می‌کرد و برمی‌گشت. یک تعداد از فیلم‌های دفاع مقدس ما کپی فیلم‌های جنگی خارجی بود شاید مخاطب را در آن مقطع راضی می‌کرد ولی فیلم‌های دفاع مقدسی محسوب نمی‌شد. در طیف دوم افرادی را داشتیم که عاشق بودند و به معنای واقعی انقلاب و دفاع مقدس را دوست داشتند. بچه‌هایی بودند که از جریان دفاع مقدس ما بیرون آمده بودند. کسانی را داشتیم و هنوز هم داریم که می‌خواستند اعتقادات و دریافت‌هایشان را از فضای جبهه و جنگ در قالب هنر و سینما پیاده کنند.  آیا این طیف دوم، دانش سینمایی هم داشتند؟ دقیقا اینجا یک مشکل به وجود آمد چون این طیف افراد هنرمندی نبودند. بعضی از این دوستان هنوز هم در قید حیات هستند و فعالیت می‌کنند.  اگر می‌شود از طیف دوم چند مثال بزنید رحیم رحیمی‌پور که اخیرا هم به رحمت الهی رفت یا مثل اکبر حُر و یا افراد دیگری از این دست. این‌ها فیلم‌های جنگی و دفاع مقدسی ساختند ولی کارشان به لحاظ هنری استاندارد نبود. یا یک خانمی هست که در عرصه‌ی سینما و دفاع مقدس فعال است و فیلم می‌سازد؛ فیلم‌هایی که با عنوان دفاع مقدس ساخته و فضای جنگی هم دارد ولی موضوعات و مناسباتش بسیار سطحی است یا شخصیتی که واقعی بوده ولی متاسفانه در این قبیل فیلم‌ها درست تصویر نشده است. درنتیجه طیف دوم عاشقان انقلاب و دفاع مقدس بودند ولی در سینما تخصص لازم را نداشتند.  در طیف سوم شاهد دانش و تجربه سینمایی هستیم؟ بله. طیف سوم علاوه بر این که وفادار به انقلاب و جنگ بودند، دانش و تجربه سینما را هم داشتند و یا بعدها کسب کردند. ابراهیم حاتمی کیا تجربه‌های مختلفی در سینما داشت و با فضای سینما آشنا بود؛ در دومین تجربه سینمایی‌اش فیلم «دیده‌بان» را ساخت که یک فیلم کاملا تحول‌آفرین در سینمای دفاع مقدس بود و هنوز هم جزو بهترین‌های سینمای دفاع مقدس و حتی سینمای ایران است. در کنار حاتمی‌کیا، رسول ملاقلی‌پور را داریم که هردو به عنوان پدران سینمای دفاع مقدس ایران شناخته می‌شوند و در این زمینه پیشرو و پیشتاز هستند. گرچه هردو در ادامه تجربه‌هایی هم در سینمای غیر‌دفاع مقدس به دست آوردند و فیلم‌های اجتماعی هم ساختند اما همچنان به عنوان شاخص‌های سینمای دفاع مقدس شناخته می‌شوند. با این حساب حضور بانوان در سینما و ظهور سینمای «دفاع مقدس» را از نکات مهم سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی باید دانست. در پایان این بخش اگر مطلب خاصی هست بفرمایید: جدا از فیلم‌های دفاع مقدسی، ما در سینمای بعد از انقلاب با کارگردان‌های زن مواجه شدیم که یک اتفاق بزرگ در سینمای ایران بود. تنها خانمی که فقط یک فیلم در پیش از انقلاب و آن هم با کمک دوستان هنرمند خود ساخت، مرحوم شهلا ریاحی بود. تا وقوع انقلاب اسلامی همان یک نفر را در قالب کارگردان زن داشتیم. اما در بعد از انقلاب بالغ بر 20 کارگردان زن ظهور کردند. از رخشان بنی‌اعتماد گرفته تا تهمینه میلانی و نرگس آبیار. این موضوع هم از دستاوردهای مهم سینما بعد از انقلاب اسلامی بود که نباید نادیده بگیریم. این‌ها همان دستاوردهای مهمی است که سبب شد سینمای ایران متحول شود. ناگفته نماند که اکثر دستاوردهای سینما و تئاتر پس از انقلاب در حوزه موسیقی با اضمحلال روبه رو شد.

شنبه 1 مرداد 1401
03:25:12
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT