نفیسه کلهر
فیلمی در یکی از صفحههای خبری قزوین منتشر شده که خبر از سقوط یک خودرو داخل کانال آب میدهد. فیلم را با دقت بیشتری نگاه میکنم. یک ماشین ال 90 سفید رنگ است که در کانال آب افتاده و همراه با جریان آب به آرامی در حرکت است.
در فیلم مشخص است که مردی حدودا 50 ساله با موهای سپید، طنابی در دست دارد و سعی میکند طناب را به خودرو وصل کند.
فیلم همینجا تمام میشود.
پیامهای زیر این پست را میخوانم. دریغ از چهار جملهی جدی! جملات خندهدار نشان میدهد که همه به دید طنز به این قضیه نگاه کردهاند. داستانی که میتوانست به قیمت جان یک نفر تمام شود. حتی کلماتی تحقیرآمیز هم خطاب به فرد خسارت دیده گفته شده بود.
قضاوت درست نیست؛ شاید هر کدام از افرادی که این پیامها را گذاشته بودند اگر در محل حادثه بودند رفتار دیگری از خود نشان میدادند؛ اما خوشبختانه بخت با راننده ماشین یار بوده و در محل حادثه کسی بوده که مثل عوام فکر نکند.
یکی از آتشنشانان حاضر در صحنه درباره این حادثه برای ولایت اینطور میگوید: «روز چهارشنبه ساعت 02/12 به ایستگاه آتشنشانی شماره 7 قزوین اعلام شد که یک خودروی ال90 در داخل کانال آب سقوط کرده و فردی هم داخل خودرو قرار دارد.
ساعت 05/12 ما به محل حادثه رسیدیم و پس از رسیدن به محل متوجه کمک یکی از شهروندان شدیم.»
او ادامه میدهد: «آقایی حدودا 55 ساله، راننده خانم را از ماشین خارج کرده بودند و با توانایی که داشت توانسته بودند خودرو را تقریبا مهار کنند.»
او ادامه میدهد: «کانال قزوین تقریبا 3 روز بود که آبگیری شده بود. تا پیش از آن آبی در کانال وجود نداشته؛ اما روز حادثه کانال پر از آب بود.
خودرو در حدود 30 ـ 40 متر از محل سقوط با جریانات آبی به جلو آمده بود و کانال 50 متر جلوتر برای رسیدن به یک سیفون، شیب پیدا میکرد، از طرفی راننده خانم دچار شوک پس از حادثه شده بود و ماشین هم به مرور در حال پر شدن از آب بود و معلوم نبود اگر از خودگذشتگی این آقا نبود و خودرو را مهار نکرده بود چه اتفاقی می افتاد و آن خانم حالا زنده بودند یا نه؟»
این آتشنشان درباره این فرد میگوید: «ایشان انسان شریف و ماخوذ به حیایی بودند. راننده یک وانت که در ماشین خودش طناب هم داشت. ما از اقدامات شجاعانه ایشان تشکر کردیم؛ اما به نظرم کافی نیست.»
او توضیح میدهد: «فرشتههای نجات همیشه با لباس فرم نیستند. همیشه آدمهای آموزش دیده و متخصص نیستند. گاهی از دل همین مردم ما، افراد بیادعا بدون اینکه نام و نشانی از آنها باشد کارهایی میکنند که خارج از تصورات یک انسان مادیگرا است.»
او همچنین در پایان تاکید میکند: «به شخصه افتخار میکنم به داشتن چنین همشهریان و هموطنانی که با ایثار و از خودگذشتگی و به خطر انداختن جان خودشان جان دیگران را نجات میدهند.»
تا زمان نوشتن این گزارش نام و نشانی از این مرد بزرگ پیدا نشد و جز یک عکس چیزی از او به دست ما نرسید؛ اما فکر میکنم فرد نجات یافته لطف او را فراموش نکند.