دکتر محمد حسام آذربایجانی ـ پژوهشگر و استاد دانشگاه
هنر حاصل ذوق، حسن زیبایی شناختی هنرمند، تجربهها و آموختههای اوست. هنرمند در تعامل با هنر و دانش دیگر اقوام، برغنای تجربه خود میافزاید و به افق وسیعتری دست مییابد، آثار و اندیشههای هنری از چنین رهگذری به عرصه ظهور میرسند و میراث هنری شکل میگیرد. میراث هنری جلوه تلاش هنرمندان، اندیشمندان و انسانهایی است که در آفرینش آثار زیبا سهم داشتهاند. در واقع، آنچه به منزله دست ساختهای انسانی در قالب بنایی عظیم، مجسمهای زیبا، تصویری چشمنواز و خطوط اسرارآمیز خودنمایی میکند، حاصل انگارهها و اندیشههای تمدنهای گوناگون بشری است. باید این میراث را شناخت و ابعادی گوناگون هنری، فلسفی تاریخی و علمی آن را تحلیل و بررسی کرد.
زیبایی شناسی، پدیده روانی و احساسی است که همه انسانها درباره آن تصوراتی دارند اما در حوزه هنر تعریف دقیقی از آن ارائه نشده است. زیبایی در هنر موسیقی معماری ایران و ادبیات و فرهنگ و شیوه زندگی آن به دنبال آسایش روانی و آرمانی انسانها است. ادبیات با شیوه شهودی خود و معماری با موسیقی و با شیوه معناگرایانه انسان را درسیر تعالی به سوی پروردگار (آرامش) سوق میدهند.
انسان از بدو ورود خود به این جهان همیشه نقش بزرگی را در هماهنگی و یا برهم زدن نظم جهانی ایفا کرده است نظمی که نه ساخت انسان بلکه نظم طبیعت بوده است. او کمکم یاد گرفت که چگونه از طبیعت تقلید کند و خود را جای طبیعت بگذارد و نظم جدیدی را به وجود آورد که در آن خود خالق خود و ویرانگر خود خواهد بود.
زیبا چیزی است که از خود انسان نشات میگیرد سوژه یا خود انسان و یا آثار ساخت خود او است لذت و سودمندی و تفکر حرف اول را میزنند در اینجا انسان خلق نمیشود بلکه خلق میکند و دقیقا از جایی الهام میگیرد که خود را بر جای او نشانده یعنی طبیعت ولی کار او پستتر از کار طبیعت است انسان خلق میکند تا لذت ببرد ولی طبیعت خلق میکند تا زندگی کند زیبایی که انسان خلق میکند تنها زیباست و حتی نمیتوان گفت از ذات زیبایی بهره خاصی میبرد زیبایی انسانی از منفعت طلبی میآید انسان تقلید میکند تا خود را رها کند و با این کار از ذات زیبایی دور خواهد شد چون او خود را از روح طبیعت دور میکند تا بتواند خلاق شود و دست به خلق چیزی بزند که سرچشمه آن خودش است ولی با اینکار قدرت بزرگی را از خود دور میکند و آن طبیعت است.
در واقع هدف زیباییشناسی توضیح چیستی زیبایی و نحوهی درک ما از آن است. زیبایی از مولفههای زیادی برخوردار است که فرم از مهمترین آن میباشد. همچنین زیبایی در جنبههای اجتماعی ـ روانی تاثیر بسزایی بر دریافتهای بشر میگذارد. در نتیجه زمانی یک اثر برای ما زیبا خواهد بود که اطلاعات زیباییشناسیاش، زیاد باشد. معماری که آمیزه ایست از تمام هنرها به عنوان یک هنر همواره با مقولههای زیبایی شناختی سر و کار داشته و دارد. در هنر موسیقی معماری مقولهی زیباییشناسی نقش بسزایی را ایفا میکند. در حقیقت هدف هر موسیقدان و معمار خوب است. یعنی از یک طرف رعایت تمامی قوانین فیزیکی بنا، عوامل اقتصادی و کاربردی و غیره و از طرف دیگر تشکیل یک ساختار زیبا و رضایت بخش میباشد. هدف از این پژوهش توجه بیشتر به بحث زیباییشناسی در موسیقی و معماری و اهمیت ویژه به این موضوع میباشد.
هنر یک امر انسانی است ولی زیبایی یک عنصر طبیعی و انسانی است که انسان با دور شدن از طبیعت، خود را از زیبایی نیز دور میکند.
کائنات میگوید که در برابر طبیعت با عظمت و هراسآور، ترسیده و بیدفائیم اما از آنجا که از طبیعت مستقل هستیم، ذهن انسانیمان از نیروی خود باخبر است. از این روست به گفته کائنات حس فرودستی و حقارت، جای خود را به برتری فکری یا اخلاقی میدهد.
هدف از انجام این مقاله در ابتدا شرح مختصری درباره اصطلاح فلسفه قومی و مسئله قومیتگرایی در ایران و سپس به بررسی تعاریف گوناگون از این هنر معماری و موسیقی زیبایی و معیارهای زیباییشناسی در ایران و مفهوم زیبایی و نحوه خلق آثار هنری در ایران میپردازیم. روش کار در این تحقیق توصیفی با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی میباشد.
ـ نتیجه
در این پژوهش تلاش شد با استفاده از تحلیل نظریه تجربه زیباییشناختی جان دیویی به چارچوبی نظری و فلسفی برای درک و دریافت مفهوم تجربه در هنرهای تعاملی به ویژه هنرهای تعاملی دیجیتال که به جهان تکنولوژی وابستگی بیشتری دارند دست یابیم. دیویی با پرداختن به مفهوم تعامل انسان و درنظرگرفتن آن به عنوان پایه و اساس تجربه زیباییشناختی و همینطور با اهمیت دادن به مفهوم تکنولوژی، دو وجه مهم در شکل دادن به چارچوب نظری جهت خوانش هنر تعاملی را مهیا میسازد.