ا. امیر دیوانی
اشاره:
روش هنر درمانی نخستین دفعه بعد از جنگ جهانی دوم رایج شد، یعنی زمانی که بیماران معمولا از قشر سربازان و اسیران بودند، ترغیب میشدند تا به عنوان بخشی از برنامههای توان بخشیشان به نقاشی رو کنند و هنرمندان با این سربازان روانپریش و اسیران جنگی همکاری میکردند.
هنر درمانی پیامد کشف این حقیقت است: «امکان دارد هنر، عامل اثرگذاری در شفابخشی شمرده شود و بیمار را به مفهوم حقیقی واژه آرام سازد.» ادوارد آدامس، نخستین بنیانگذار جامعهی هنر درمانگران بریتانیا، در زمرهی اولین افرادی بود که از هنر درمانی جهت مداوای بیماران روانی سود میجست.
وی کار بدیع و ابتکاریاش را بعد از جنگ جهانی دوم آغاز کرد، یعنی زمانی که به عنوان نقاش در بیمارستان روانی سرگرم کار شد. او میدید بیماران پشت کاغذهای دیواری کهنه، پوسترها و حتی با انتهای نیم سوز چوب کبریت روی کاغذ توالت، نقاشی میکنند. درنتیجه ایشان را تشویق کرد تا ژرفترین اندیشههای خویش را توصیف کنند. کارگاه بیمارستانی دایر کرد تا آثار آنان را در آنجا به نمایش درآورند. پزشکان و پرستاران از سرنخها به منظور آگاهی از حالات روانیشان بهره میجستند و کارشناسان، تجربههای آدامس را به نحو گستردهای به کار بردند.
مفهوم هنر درمانی، بیش از مفهوم خود، نوعی نقاشی صرف است. اساسا هنر درمانی به فرد یاری میکند تا مشکلاتش را چارهجویی کند. آیا یک طراحی ساده قادر است است بیم و امیدهای ناخودآگاه شما را عیان سازد و یا گره کور دشواریهایتان را بگشاید؟ به باور هنر درمانگرها، با این عمل، عواطف و احساساتی که احتمالا در خلال سالهای متمادی سرکوب شده باشند، آشکار میگردند.
با این وصف، اغلب واژهی «هنر درمانی» اشتباها استعمال میشود. این موضوع به تخصص شخص در هنر مربوط نیست، بلکه کلا به منظور بیان احساساتی به کار میآید که به آسانی در کلام نمیگنجد. چه بسا مردم از این راهکار مداوا به سهولت به کمک یک روان درمانگر و یا به وسیلهی نقاشی یا طراحی استفاده میکنند و عواطف و احساساتشان را بر زبان جاری میسازند. به همین علت نیز روش یاد شده، اثر بسزایی بر کودکان و بیماران روانی دارد.
کاربرد هنر درمانی
مدتی است این هنر به صورتی متداول در جستارهای روان پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد. فعلا در عرصههای متفاوت به کار میرود و امروزه با گستردگی فراوانی جهت حمل مشکلاتی همچون اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، موانع ارتباطی و یاری رسانی به اشخاصی که با بیماری علاج ناپذیری چون ایدز روبهرو هستند، کارساز است. این گونه درمان در مواردی به منظور افزایش اعتماد به نفس زندانیان و بازداشت شدگان در اردوگاهها و یا جهت کمک به پناهندگانی که شمار زیادی از آنان دچار ضربهی روحی شدهاند و بر اثر ندانستن زبان منزوی شدهاند یا به خاطر مددرسانی به کودکانی که با مشکلات رفتاری و عاطفی دست به گریباناند و نیز معتادان و افرادی که رخدادهای خشونتباری را از سر گذراندهاند و حتی در درمان ناتواناییهای گفتاری همانند نداشتن تمرکز در خواندن به کار میآید.
بسیاری از پرستاران، روان درمانگران حرفهای، رایزنها، معلمان، مربیان و سایر کارشناسان، مراجعینشان را با این شیوه درمان میکنند.
هنر درمانی، مثل بسیاری از راهکارهای درمانی دیگر، به شخص یاری میکند تا با احساسات ناخودآگاهش کنار بیاید. از همین روی، چنانچه به طور مثال فرد بخواهد افسردگیاش را ریشهیابی کند، روان درمانگر حرفهای باید طرحی را که شما کشیدهاید، تفسیر کند یعنی آن تصویر را با احساساتتان منطبق سازد.
امکان دارد در جلسهای از شما خواسته شود کارهای ذیل را به اجرا درآورید:
ـ استراحت کنید و چشمانتان را ببندید تا تصویری به ذهنتان خطور کند. ممکن است روی موضوع مخصوص راجع به یک نشست رایزنی خانوادگی یا مسألهی مربوط به گذشته تمرکز کرده باشید.
ـ آن تصویر را بکشید به نحوی که بتوانید راحتتر بیانش کنید.
ـ راجع به مفهوم آن تصویر سخن بگویید. احتمال دارد این همان مشکل ذهنیتان نباشد بلکه به ترس یا بیمی در پس ضمیر ناخودآگاه شما برگردد.
ـ دست به کار شوید، خواه این عمل، انگاره (الگو)ی رفتار منفیای را تغییر دهد یا سبب شود با چیزی کنار بیایبد (عینا مانند دست و پنجه نرم کردن با خشم ناشی از بمیاری درمان ناپذیر یا درد حاصل از یک مصیبت)
لایل سیلوراستون، رایزن و بینانگذار مرکز هنر درمانی میگوید: «هنر درمانی مانند دارا بودن عکس خصوصیای است که بیان میکند شخص در لحظهای خاص از زندگیاش چه کسی داشته است. هنر درمانی، زبان و تصویر صریح و دقیقی است که گستردگی زمانی زیادی دارد و گهگاه به دوران کودکی نیز باز میگردد.»
«درواقع هنر درمانی، طیف گستردهای از کاربردهای درمانی را در برمیگیرد که از هنرهای دیداری همچون نقاشی، کلاژ، طراحی و مسجمهسازی تشکیل شده است. در سویی از گسترهی مزبور، هنر به منزلهی ابزاری از ارتباط غیرکلامی مورد تاکید قرار دارد زیرا آثار هنری، افزون بر امکان تداعی و تفسر به حل و درک مشکلات نیز یاری میکند. از طرف دیگر این طیف درمان از خود فراگرد هنری حاصل میگردد.
هنر درمانی، یک خدمت تخصصی آدمی است و بر پایهی دانش رشد انسانی و ایدههای روان شناختی استوار میباشد. فرحناز نژادی، هنر درمانگر، در این باره اعتقاد دارد سودمندی و کامیابی این شیوه وابسته به نیرویی است که یک اثر هنری ویژه در درازای زمان جهت حل تعارضات درون فردی و تناقضات موجود میان شخصی و اجتماعی از خویش مینمایاند. از همین روی، کار هنر درمانگر در عرصهی زمان، توضیح و تشریح هنرهای دیداری است که به منزلهی پلی میان تجربههای داخلی و خارجی انسان شمرده میشود. درمانگر از راه عنایت به سن، توانش و وضع درمانجو و دیدگاهش، نوع وسیلهی هنری را برمیگزیند و راهکاری را انتخاب میکند که تاثیر آنی در شخص به وجود آورده و به رهایی محتویات ناخودآگاه ذهن وی بیانجامد. در نقاشی درمانی وکلا هنر درمانی، فنون حرفهای یک هنر هرگز مورد توجه نیست. از هنردرمانی در دو بخش مداوا، پیشگیری و بهداشت روان سود جسته میشود.
تخلیهی هیجانی و دستیابی به آرامش، رویارویی با تعارضات خویشتن، کسب آگاهی، افزایش بینش و سازگاری از هدفهای درمانی این شیوه به شمار میآید. در بخش پیشگیری، کاربست هنر وسیعتر شده و آموزش و پرورش کودکان ویژه (استثنایی) و عادی، فزونی اعتماد به نفس در نوجوانان و جلوگیری از پرخاشجویی در آنان، آموزش موارد پرورشی، اجتماعی و فرهنگی از نظر رشد شخصیت فردی، اجتماعی و شکلگیری هویت کودک و پروردن خلاقیت او میگردد.
نظری به آثار و نقاشیهای برجای مانده از انسان غارنشین دوران پارینه سنگی و تجربه و پژوهش آنها، آشکارا فرآیند تکاملی و سیر رشد روحی و روانی نوع آدمی را عیان ساخته و چونی روبرویی با دغدغههای ذهنی و نیز ترفندهایی به منظور نیل به آرامش روحی را در این تصاویر مینمایاند. اکثر روان شناسان بر این باورند که هیچ تحلیلی به طور کامل قادرنیست همچون تصویرها و نقاشیها، تفاوت پنداری و ویژگیهای روانی اشخاص را نمایان سازد. البته بدیهی است که این امر، نیازمند تخصص ضروری است.
کلا تمام آثار هنری از آن میان نقاشی آکنده از پیام، تمثیل و اشاره است. از چه رو تخیلات هنری همانند خواب و رویا در ژرفای وجود ناخودآگاه بشر، همه امیال، روحیات و محتویات درونی و گاه نهان وی را متجلی میسازد. آدمی در نقاشی به یاری تجسم ذهنیاتش، کشمکشها، تشویشها، ناملایمات، کاستیها، بیم، نگرانی و نهایتا آمال و آرزوهای خویش را بیان داشته و راهی جهت نمایش، ارضاء و احتمالا، در پارهای موارد، رویارویی با آنها پیدا میکند. معضلات روانی بشر زمانی که به گونهای بیان، ترسیم و مطرح میگردد، سبب تسکین آلام عاطفی و فشارهای داخلی وی شده و به طور ناخودآگاه این بیمها یا دغدغهها با تجلی در نقاشی، ساخت مجسمه و یا حتی آرایش و رنگ آمیزی سیمای خود به نحوی زمینهساز ارضای امیال و آرزوهایش میگردد. به همین سبب به طور مثال در نقاشیهای انسان اولیه او را در حین شکار جانوران، رویارویی با سوانح طبیعی، ساخت سرپناه و ... میبینیم. ترسیم مظاهر اصلی طبیعت مثل ماه و خورشید، رعدو برق، سیل و توفان و ... هم هر کدام به گونهای تداعی کنندهی بخشی از نیازها و ترسهای فرد به حساب میآید. افرادی که مشکلات سازشی دارند، میتوانند از طریق تصویرسازی ذهنی و پیاده کردن آن به حل مشکلات و مسائلشان نائل آیند که این عمل به مدد یک هنر درمانگر ورزیده زودتر به هدف میرسد.
کاربرد بالینی هنردرمانی، خردسالان و بزرگسالان بستری در بیمارستانها و روانپریشانی که داوطلبانه به دنبال روان درمانی هستند، زندانیان، ناتوانان ذهنی، کودکان مبتلا به ناتوانیهای فراگیری، زوجهای مشکلدار، خانوادهها و کسانی که نشانههایی از ناراحتیهای هیجانی برخاسته از امراض جسمی چون بیماریهای مزمن کلیه، سرطان، هموفیلی، تنگ نفسی (آسم)، مرض قند و ناراحتیهای عصبی را دربرمیگیرد. جلسههای هنر درمانی به صورت گروههای بزرگ و کوچک و یا با خانواده برگزار میشود. راهکار و فنون گوناگونی در هنر درمانی هست. در این هنر، کاربرد هنر، واسطهای جهت دسترسی به مقاصد درمانی مورد عنایت قرار میگیرد. مثلا میشود از نقاشی انگشتی، نقاشی رنگ و روغن و گل که واسطهی لمسی به حساب میآیند، نام ببریم.»
سایر موارد هنر درمانی
هنر درمانی در موارد متعددی مورد استفاده واقع میشود که از آن جمله میتوان به مشکلات ارتباطی، افسردگی، کاهش انگیزه در ارتکاب مجدد و مانند اینها اشاره کرد.
مشکلات ارتباطی
«تام لیر» درمانگری است که شیوهی هنر درمانی را در مرکز مشاورهی زوجها در بیمارستان stlukes لندن به کار بسته است. او در پی یک جلسهی مشاوره از آنان میخواهد که در طرح بکشند با این مضامین که ارتباط فعلی خویش را چه سان میبینند و بعد انتظار دارند این ارتباط در آینده چگونه باشد.
ایشان مجاز نیستند در مورد طرحهای خود با همسرشان گفتوگو یا تبادلنظر کنند و بالاخره در جلسهی بعدی روانکاوی میشوند. درمانگر یاد شده بر این باور است که: «گاهی اختلاف میان دو تصویر بسیار فاحش است، بدان گونه که اکثرشان بیان کنندهی چیزهایی هستند که مایلند به آنها متکی باشند.» وی اضافه میکند: «چگونگی ارتباط دو تن روی کاغذ، گویای این موضوع است. به طور مثال آنها همسرشان را بزرگ کشیدهاند و این در حالی است که خودشان را کوچکتر ترسیم نمودهاند.»
حتی میتوان از نقاشی و کار بست رنگها برای درمان بهره جست. مثلا به چه جهت در برخی نقاشیها، نقاش تنها گوشهای از صفحه را پر کرده است؟ چرا صرفا از رنگهای تیره استفاده شده؟ یا به چه دلیل ایشان در نقاشیشان بچهها را نکشیدهاند؟ به همین علت، آبی رنگ سردی است، سیاه نمایانگر اندوه یا افسردگی بوده، سبز نشانگر پرورش و رشد است و سرخ نشان دهندهی خشم و شهوت.
افسرده حالی
امکان دارد پارهای خاطرات بسی ناگوار باشند و به سخنی میشود راجع به آنها به سخن پرداخت، چه بسا ممکن است به پریشان دلی منتهی شوند. «دیل شیفر»، رایزنی کرد که در مداواهایش از هنر درمانی سود میجوید، اعتقاد دارد که «هنر درمانی موجب میشودکه من و مراجعینم از جهان واژهها به طرف احساسات رها گردیم. چنان چه اینان مایل باشند بدون کلمهها به چالش پردازند، موضوعی جهت طراحی به آنان میدهم که با موضوع جلسهی ما هماهنگ باشد. به طور مثال، موضوع یکی از نشست ها رایزنیام، تنهایی بود. بیمار به منظور تشریح احساساتش، تصویر اتاق مطالعهی خصوصیاش را کشید که خای با یک تختخواب و میز بود. موقعی که ما راجع به نقاشیاش حرف زدیم، خاطرات وی از گوشهگیری و تنهایی دردناکش زنده شد، یادبودهایی که از دوران نوجوانی و زمانی که به مدرسهی شبانهروزی میرفت، بازمانده بود. او همچنان بر این گمان است که این برهه از زندگیاش خیلی دشوار و تلخ بوده است.»
کاهش انگیزه در ارتکاب مجدد
هنر درمانی در زندانها هم به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد تا احتمال تخلف مجدد زندانیان را بکاهد. این احتمال که تبهکاران تیره دل از راه نقاشی یا سفالگری با همدیگر ارتباط برقرار میکنند. احتمال دارد مضحک به نظر میآید، ولی به عقیدهی تعداد زیادی از نقاشان، پژوهندگان، روانشناسان، ماموران ناظر و حتی مسئولان زندان این موضوع مضحک نیست.
هر چند شواهد فراوانی حاکی از کامیابی هنر درمانی در این باره به ویژه موجودنیست، لیکن نکوترین شیوهای که تا به حال عرضه شده، همین راهکار است. «کولین ریچر»، گزارشهای منظم، 36 زندانی را پیش و بعد از مشارکتشان در هنرهای متفاوت مقایسه کرد و متوجه گردید که یک کاهش 29 درصدی در اقدام مجدد زندانیان به بزهکاری انجام یافته است.
تجربهای هنر درمانی
جین دان 52 ساله را یک تمرین نقاشی ساده واداشت که ارتباط زناشویی خود را چنین توضیح دهد: من و همسرم در ازدواج به بن بست رسیده بودیم و هیچ کداممان جرات نداشتیم این مطلب را بر زبان آوریم. اساسا ارتباط ما گسسته شده بود. در همین زمان من تحت مداوا از طریق هنر درمانی بودم و خیلی زود دریافتم که شیوهی مورد بحث قادر است مشکلات خصوصیام را مطرح سازد.
روزی ضمن تمرین ناچار شدم بوتهی رزی را بکشم که در خیابان روییده بود و به زحمت داشت از بین آسفالت به بیرون راه یابد. حین گفتوگو با مربیام پیرامون نقاشی، دریافتم برای گریز ازوضعیت کنونیام دارم تلاش میورزم، ولی انکار این موضوع، اوضاع را وخیمتر میکرد. این نقاشی و سایر طرحهایی را که میکشیدم، برداشت ژرفی را، که به انجام کارهایی ترغیبم میکرد، عیان ساخت. چند هفته بعد من و همسرم شروع به صحبت کردیم. کار فوقالعاده دشواری بود، لیک زمانی که با بیممان به مبارزه برخاستیم، قادر به حل مشکلات خود شدیم.
«در بدن ما هورمونهایی هست که روی فشار روحی (استرس) اثر مینهند. تقلیل و ترشح آنها از محیط متاثر است. امکان دارد فرد در یک محیط بیمارستانی به فشار روانی و حتی افسردهدلی گرفتار شود. یک فعالیت دلپذیر هنری همچون یک بازی هنری و موسیقیایی را توان آن هست که تا حد چشمگیری در مهار و کاستن از حالات مذکور سودمند باشد و نه فقط روان را تحتالشعاع خود قرار دهد بلکه به طور مستقیم و غیرمستقیم روی جسم نیز تاثیر بگذارد.
آمریکا و اروپا دربارهی تاثیر هنر درمانی در مداوای اختلالات روانی و کرداری پژوهشهای متعددی اجرا کردهاند. در کشورهای یاد شده روی اثر هنر درمانی در کاهش و معالجهی اقسام امراض روانی، از روان گسیختگی (اسکیزوفرنیها) و افسردگیهای دو قطبی گرفته تا اضطراب، افسردگی و مشکلات هیستریک و وسواس کار شده است.
اخیرا هنر درمانی به عرصههای رفتارگرایی و شناختگرایی هم گام نهاده است. هنر درمانی در دنیا نه فقط به منزلهی روشی جهت درمان اختلالهای روانی مورد نظر است بلکه در مداوا و کاستن از امراض جسمی نیز مورد اعتناست. پژوهشهای پرشماری راجع به تاثیر مثبت هنر درمانی روی بیماران جسمی نظیر مبتلایان به ایدز، سرطان و اشخاصی که به آسیبهای مغزی دچار شدهاند و همچنین افراد گرفتار مشکلات عصب شناختی صورت گرفته است.»
چارههایی جهت رفع برخی دشواریها
در صورتی که کسی دارای برخی از شرایط ذیل باشد، هنر درمانی شیوهی اثربخشی برای حل مشکلات او خواهد بود.
هر مشکل عاطفی یا روان شناختی که حاصل افسردگی، تکانه (شوک) روحی، تجاوز جنسی یا قطع ارتباط است.
ـ بیماری علاجناپذیر مانند سرطان یا ایدز
ـ مرض بدنی که به سبب فشار روحی وخیمتر میشود مانند خستگی ناشی از پرکاری یا مشکلات گواشی.
ـ ناهنجاریهای روانی مثل روان گسیختگی (اسکیزوفرنی)
ـ امراض کشنده
ـ اختلال در تغذیه
ـ اعتیاد به الکل یا مواد مخدر
ـ مشکلات مربوط به خواب
ـ سردرد و میگرن
پی نوشت:
الف: انگلیسی Readers Digest
ب: فارسی: عبدیه، شهرزاد؛: «تندرستیات را به تصویر بکش!» تهران امروز