تهیه و تنظیم: ستاره افشار
نمای یک شهر و معماری به کار رفته در ساخت و سازها، نخستین چیزی است که به چشم میآید و رابطه تنگاتنگی بین فرد و فضای اطراف برقرار میکند و از این منظر و در نخستین نگاه به نماهای شهری، این موضوع بیش از هر چیز بر روی افراد تاثیر میگذارد و این تاثیر برکسانی که برای نخستین بار وارد شهری میشوند بیشتر است؛ بنابراین حفظ داشتههای تاریخی و فرهنگی در حوزه شهرسازی باید در صدر اولویتها قرار گیرد. براین اساس شهر و شهرنشینی، امروزه از مهمترین موضوعات اجتماعی است که میتواند عناصر فرهنگی و کلیه فرآیندهای ناشی از تاثیر انسان و محیط پیرامون او را دستخوش تغییر و تحول قرار دهد. شهر مفهومی مدنی دارد و ساخت مدنیت و الگوهای توسعه شهری نیازمند رجوع به منابع دینی نظریهپردازی، الهام از گذشته و داشتهها و پیشینه تاریخی و متناسبسازی آن با نیازهای پیچیده و گوناگون انسان معاصر است. طراحی معماری الگوگرا گرایشی با تاکید بر شناخت، تداوم و الهام از الگوها در ساختارهای نوین، جایگاه بالایی داشته است اما در این میان برای حفظ هویت ایرانی اسلامی میبایست معماری ایرانی و اسلامی در ساخت وسازهای شهری شکل گیرد و این یک ضرورت است.
یکی از ویژگیها و جلوههای مشهود و ملموس هویت تاریخی هر مکان و شهری در بافتهای سنتی و کهن آن مشخص میشود. به طور طبیعی با گذشت زمان چنین بافتهایی که حکم شناسنامهی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی میشوند.
شایان ذکر است آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته میشوند و تمدنهای تاریخی نخست از طریق همین آثار معماری شناخته و ساختمانهایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، از جمله چنین آثاری محسوب میشوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهیهای اجتماعی بودهاند، شهرها، مذاهب و فرهنگها از طریق همین یادوارهها خود را میشناسانند.
نگارنده معتقد است معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی طی دهههای گذشته به دلیل نبود برنامهریزی متناسب جایگاه خود را در طرحهای شهری از دست داده و هم اکنون برخوردی بسیار سطحی با این نوع طراحی شهری میشود.
طراحی فضاهای شهری و نوع معماری بناهای یک شهر تاثیر بسزایی در زیست پذیری و حیات شهری دارد. کالبد بیجان فضاها با حضور شهروندان جان میگیرد و تعلق خاطر آنان موجب رونق و حفظ فضاهای شهری میشود. نوع معماری و طراحی فضاهای شهری بسته به زمینههای فرهنگی و اجتماعی، همینطور سابقه تاریخی در هر شهری متفاوت است. معماری و شهرسازی شهرهای ایران در گذشته متناسب با فرهنگ مردم، روحیات آنان و اجتماع شهری بود در حالی که امروزه در طراحی شهری این شاخصهها به دست فراموشی سپرده شده و بیشتر منافع اقتصادی مورد توجه است.
معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی همیشه در محافل علمی و اجرایی مطرح بوده است. این نوع از معماری دو بعد مشخص دارد؛ بعد شکلی و کالبدی و بعد محتوایی. متاسفانه زمانی که ما از معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی صحبت میکنیم، بیشتر جنبه کالبدی مدنظر قرار میگیرد در حالی که آنچه شکل دهنده شالوده معماری و شهرسازی اسلامی است، محتوا است. زمانی که از معماری یا شهرسازی اسلامی نام میبریم باید توجه داشته باشیم که اولین بار اروپاییان که در ایران در حوزه معماری و شهرسازی اسلامی تحقیق میکردند، متوجه تفاوت این نوع از شهرسازی و معماری شدند و نام آن را معماری ایرانی اسلامی گذاشتند.
ـ اهمیت پیوندهای فضایی در معماری ایرانی اسلامی
باید توجه داشت که با طراحی صرف گنبد، طاق و قوس معماری یک بنا اسلامی یا ایرانی نمیشود و نیاز است حتماً به محتوا توجه شود. چنانچه بخواهیم معماری اسلامی داشته باشیم باید سعی کنیم طراحی بناها و فضاهای شهری را با توجه به احکام و ماهیت دین اسلام انجام دهیم. دین اسلام یک دین اجتماعی است، شهریترین دینی است که میتوانیم از آن یاد کنیم. به علاوه دستورات و آیات قرآن فردی نیست بلکه جمع را مورد خطاب قرار میدهد و برکت و سعادت بیشتر برای انجام عبادات را در جمع میداند چنانچه به معماری و شهرسازی گذشته نگاه کنیم در مییابیم که بسیاری از فضاهای شهری مثل مساجد شاهد حضور جمعی مردم بوده و تنها برای عبادت طراحی نشده بود؛ مساجد در گذشته فضایی 24 ساعته برای مردم بود تا با حضورشان مراسمها، و نذر و نیاز خود را انجام دهند. حیاط خانهها صرفاً برای کاشت گل و گیاه و داشتن طبیعتی زیبا نبود بلکه برای در کنار هم جمع شدن، برپایی مراسم عروسی و عزا و انجام سایر مراسم نیز بود. از این جهت باید گفت در معماریای که ما به نام اسلامی ایرانی میشناسیم پیوندهای فضایی اهمیت زیادی داشت. در معماری که ما از آن به عنوان معماری ایرانی اسلامی یاد میکنیم، جانمایی عناصر شهری مثل مسجد جامع و بازار به نحوی است که فضاها و محلات شهری را به یکدیگر پیوند میدهد. این هم پیوندی میان فضاهای شهری به آنها هویت میدهد و از این جهت در این نوع معماری لازم است بیشتر از هویتهای کالبدی، هویتهای اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد. در بسیاری از منابع و کتب به غلط طراحیهایی به عنوان طراحی اسلامی عنوان شده در حالی که این اجتماع شهری است که تولید کننده معماری و شهرسازی اسلامی است و طراحان شهری باید به پیوندهای فضایی توجه داشته باشند. حتی بسیاری از فضاهای تجاری به دلیل این که پیوند مناسبی با بافت اطراف خود ندارد مورد استقبال شهروندان قرار نگرفته و شکست میخورد لذا معماری و شهر باید در یک هم پیوندی باشند. در میدانهای شهری عناصر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کنار یکدیگر است که معنا پیدا میکند به عنوان مثال در میدان نقش جهان عمارت عالیقاپو به عنوان یک مظهر سیاسی، بازار به عنوان یک مظهر اقتصادی و مسجد به عنوان یک مظهر مذهبی در کنار یکدیگر است در حالی که در معماری غربی کلیسا جدای از بازار و بازار جدای از عمارت حاکمان است.
ـ معماری دوران اسلامی برگرفته از زبان قرآن است
فرهنگ، اقتصاد، سیاست و اجتماع در شالوده معماری ایرانی اسلامی به یکدیگر گره خورده است. در گذشته در مساجد علاوه بر عبادت، فعالیت اقتصادی و سیاسی نیز انجام میشد.
در این میان کارشناسان معماری معتقدند مهمترین ویژگی معماری اسلامی بسترسازی سیر انسان از کثرت به وحدت است چرا که اسلام مبتنی بر مجموعهای از اصول فکری و اعتقادی است که این اصول حقیقی، کلی، ازلی، ابدی و غیرنسبی میباشد در حالی که مسلمانان انسانهایی نسبی بوده و در نتیجه آثار معماری آنها هم نسبی و وابسته به شرایط مکان و زمان خواهد بود و مهمترین ویژگی معماری دوران اسلام، بسترسازی سیر انسان از کثرت به وحدت میباشد.
معماری دوران اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلامی را با بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد و این امر به اینگونه است که اصول معماری این دوران شامل؛ توحید، اخلاص، علم، حیا و حجاب، عبادت و احترام، اقتصاد و ذکر میباشد که در نهایت مجموع این عوامل در شکلگیری هویت معماری و شهرسازی جامعه موثر خواهد بود.
اما در نهایت باید گفت که هویت شهر به عنوان سرمایهای ارزشمند و ماندگار، نقش ویژهای در رونق گردشگری و ارتقا شاخصهای مختلف شهری دارد متاسفانه ساختمانهای تازه تاسیس و در حال احداث هویت اصیل معماری ایرانی ـ اسلامی و مولفههای معماری بومی را زیر سوال میبرد و رواج الگوهای غربی به چشم میآید و برای حل این مشکل انتظار میرود نهادهای متولی با ارایه راهکارها و تهیه و تنظیم سند بصری براساس مولفههای ذکر شده، روند رشد پوستههای بیهویت شهر را کنترل نماید.