تله پاتی!! وجود دارد یا ندارد؟!


ا. امیردیوانی
واژه‌ی تله‌پاتی اولین دفعه توسط «فدرریک مایرز»، از جمله پایه‌گذاران انجمن پژوهش‌های روانی انگلستان به کار برده شده است. این کلمه که از دو لفظ یونانی مشتق شده یکی تله (tele) به مفهوم دور و دیگری پاتوس (pathos) به معنی احساس می‌باشدکه به راستی «احساس از دور معنی می‌دهد.» این پدیده دو بخش را دربرمی‌گیرد: یکی انتقال اندیشه‌ها و احساس به قصد سایر افراد دیگری دریافت پندارها و احساس دیگران که آن را «فرایابی» می‌نامیم. گرچه این ظرفیت روحی و روانی در طی سده‌های متمادی از گستره‌ی دانایی بشر خارج بوده و یا چندان مورد توجه واقع نمی‌شده است، ولی در حال حاضر پدیده‌‌ای شناختی و آزمایش بوده و امکان دارد در آینده میان دانش‌های کلاسیک جایی داشته باشد. بررسی‌ها و تجاربی که توسط بعضی از دانشمندان ممتاز در پیرامون استعداد تله‌پاتی صورت گرفته نمایان ساخته است که شماری از آدمیان به علت برخورداری از ویژگی‌ و بُرد خاص حواس خواهند توانست احساس‌شان را به فاصله‌ای بسیار دور از بدن جسمانی خویش به دیگران انتقال داده و یا بدون به کارگیری اعضای حسی یا خارج از حوزه‌ی فعالیت اعضای حسی خویشتن پاره‌ای تحریکات و عوامل خارجی را ببینند، بشنوند و یا احساس و درک کنند. به دیگر سخن، استعداد دورآگاهی (تله‌پاتی) ویژگی‌ای است که دارنده‌اش قادر است بدون بهره‌مندی از حواس پنجگانه، عنصری از وجودش را که مطلقا جنبه‌ی روانی دارد به جانب فرد زنده‌ی دیگر بفرستد تا مقصودی مشخص را به وی تفهیم نماید. مثلا تصور کنیم فردی به نام «پ» بر اثر سوءقصدی زخمی شده و جانش در خطر باشد، حال چنان در این اثناء او فکرش را به قصد آگاه ساختن، یاری جویی یا هر مقصودی دیگر متوجه شخص «ج» کند، در این موقع اگر شخص «ج» در شرایط متعادلی باشد، بدون توجه به فاصله‌ی مکانی، تمام ماجرایی که بر شخص «پ» وارد آمده به طور مبهم و گاه واضح آشکار، درک و احساس خواهد کرد. از «سیسرو»؛ نویسنده، سیاستمدار و خطیب نامدار یونانی در سده‌ی نخست پیش نقل شده است که: «دو نفر دوست وارد شهر «مگارا» شده و هر کدام در محل جداگانه‌‌ای منزل می‌کنند. یکی از آن‌ها شب هنگام دوستش را به خواب می‌بیند که مورد تهاجم چند تن جنایتکار قرار گرفته و از وی تقاضای کمک می‌کند. آن شخص تحت تاثیر این رویا از خواب بیدار شده متحیر به فکر فرو می‌رود. وی اندکی بعد مجددا به خواب می‌رود لیکن با این تفاوت که این بار رفیقش را خون آلود نقش زمین می‌بیند و نیز شبح او را می‌بیند که از وی گله می‌کند چرا به یاری‌اش نیامده است. سپس آن شبح می‌گوید حالا که مرده‌ام حداقل به دستگیری قاتلم اقدام کن. بعد می‌گوید: اگر سپیده‌دم به دروازه‌ای شهر بروی جسدم را که در یک زباله زیر زباله‌ها پنهان شده و آن را به خارج شهر می‌برند، می‌یابی. آن شخص که تحت تاثیر رویا قرار گرفته بود، سپیده دم خود را به دروازه‌ی شهر رسانده و فردی را می‌بیند که یک گاری زباله حمل می‌کند. ولی فورا گاری را متوقف کرده و در کمال تعجب جنازه دوستش را زیر زباله‌ها پیدا می‌کند. یک شخص بومی آفریقایی که با چاقو زخمی شده بود، به بیمارستانی منتقل می‌شود. چون چاقو به کبد او خورده بود، طبیب می‌گوید که امید به نجات مریض نیست لذا باید فورا خانواده‌اش را خبر کنند. پس تصمیم می‌گیرند کسی را به دنبال آن‌ها بفرستند، اما خانه‌ی آن‌‌ها در جنگل دورافتاده‌ای بود و رسیدن به موقع اقوام مریض به بالینش ناممکن بود. وقتی مریض از موضوع آگاه می‌شود، می‌گوید احتیاج به فرستادن کسی به منزل آن‌ها نیست، خودش آن‌ها را خبر می‌کند. این گفت‌‌وگو هنگام غروب انجام می‌گیرد و اقوام مریض صبح روز بعد قبل از فوت مریض در بیمارستان حاضر می شوند، بدون آن که کسی را به دنبال آن‌ها فرستاده باشند. در این پدیده قطعا تله‌پاتی یا انتقال فکر یا اراده در کار بوده است. یعنی بیمار افکارش را بر روی اقوام خودش متمرکز نموده و بدین وسیله در آن‌ها که از زخم‌ خوردن وی بی‌اطلاعند، تولید تشویش کرده و موقعیت خود را گزارش داده است. پی‌نوشت: علی‌خواه، محمدمهدی، «پدیده‌های روحی و روانی و آموزش‌هایی برای تقویت آن‌ها»

سه شنبه 23 فروردين 1401
03:28:48
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT