مقدمه
سارا گودرزی (متولد 1355) از جمله هنرمندانی است که در نمایشگاه گروهی «آرت اکسپو قزوین» شرکت نموده و این هفته شاهد برگزاری نمایشگاه انفرادیاش در مجتمع فرهنگی و هنری ارشاد بودیم به همین مناسب وی را به گپ و گفتی کوتاه دعوت کردیم که شرح آن از خاطر شما فرهیختگان میگذرد.
در ابتدا بگویید هنر نقاشی را چگونه فرا گرفتید؟
با توجه به اینکه من در یک خانواده هنری بزرگ شدهام و پدرم از خوشنویسان مطرح کشور بودهاند ـ میتوانم بگویم اولین استادم در کار هنری ایشان بوده که باعث شدند به کارهای هنری علاقمند شوم. با شروع تحصیلات دانشگاهی و سپس اشتغال، وقفه طولانی در کار هنری داشتم و در شروع دوباره، نقاشی را در کلاسهای اداره فرهنگ و ارشاد بروجرد، زیرنظر استاد بابک لطیفی که از بهترین نقاشان رئالیست کشور هستند فرا گرفتم، مدت دو سال فقط طراحی بامداد انجام میدادم و سپس کار با رنگ روغن را شروع کردم.در مرحله بعد به سراغ کاردک و رنگ اکریلیک رفتم که حاصل آن نقاشیهای منظره به صورت برجسته میباشد.
وقتی نقاشیهای شما بررسی میشود، میبینیم که ابتدا فیگوراتیو انسانی و سپس منظره کار کردهاید، در حال حاضر کدام را ترججیح میدهید؟
نقاشی منظره برای من حکم زنگ تفریح را داشته است چرا که آزادتر و راحتتر میتوان با آن برخورد کرد و حساسیتهای نقاشی رئال را ندارد؛ از طرفی پرتره کشیدن، همیشه مورد علاقه من بوده است. برای تمرین، پرترههای زیادی را انتخاب کردهام که فرم چهره برایم جذاب بوده و نکات آموزشی بیشتری دارند. البته تابلوهای پرتره که در صفحه اینستاگرام بنده مشاهده میکنید، سفارش مشتری است که گویا در نقاشیهای من طرفداران خودش را دارد.
رابطه نقاشیهای منظره با عکس چگونه است؟
نقاشیهای منظره را از محیط اطراف انتخاب کردهام. مثلا چند تا از آنها اطراف قزوین، باراجین و کوههای جادهالموت هستند. کار کردن در طبیعت به طور زنده را بسیار دوست دارم ولی به علت طولانی بودن پروسه نقاشی، این کار برایم مقدور نیست، بنابراین ابتدا از طبیعت مورد نظر عکاسی میکنم و از آنها به عنوان ایده و طرح استفاده میکنم.
آیا در آثارتان به دنبال گفتن حرف خاصی هستید؟
همانطور که میدانید برای یک نقاش رئالیست آیتمهای بسیاری مطرح است که باید در نظر گرفته شود. مثل کمپوزیسیون، فضاسازی و رنگهای زمینه و مهمتر از همه کیفیت و دقت در کار.
بنابراین پرداختن به مسایل سیاسی و دغدغههای روزمره در این سبک نقاشی آسان نیست و شاید هنرمندان گرافیست و کاریکاتوریست بهتر از عهده این کار برآیند. با این حال در مجموعه «دربند» تا حدی زنان، سوژه نقاشیها هستند و میبینم که زنان با دیدن این نقاشیها با آنها هم ذاتپنداری میکنند. درواقع نقاشی بازتاب نگرش یک نقاش است. موضوع نقاشی منظره، متفاوت است؛ در نقاشی منظره فقط خواستهام زیباییهای کشور عزیزمان را به تصویر بکشم؛ زیباییهایی که خواستهام در کارهای من ثبت شوند.
از چه زمانی نقاشی برایتان جدی شد؟
من به مدت یازده سال در بروجرد، کارمند دانشگاه آزاد بودهام و به عنوان کارشناس کامپیوتر فعالیت داشتم. بنابراین وقت زیادی برای تمرین هنری نداشتم. از سال 1393 که به قزوین آمدم و شغل کارمندی من پایان یافت به طور تمام وقت به تمرین طراحی، عکاسی و نقاشی پرداختهام.
یک نقاش پیش نیازهای زیادی را باید انجام دهد. مانند طراحی مداوم از اجسام، پرتره و بدن انسان به منظور تقویت تمرکز و بالا بردن دقت و همچنین تشخیص نور و سایه. عکاسی از سوژهها و ترکیب بندی آنها؛ مطالعه تاریخ هنر و بررسی آثار دیگر هنرمندان، کپی از آثار اساتید برجسته؛ اینها وظایفی است که هنرمند نقاش باید برایشان وقت بگذارد.
آیا در کنار حرفه نقاشی به حرفه دیگری اشتغال دارید؟
با توجه به موارد گفته شده، نقاشی یک شغل تمام وقت محسوب میشود با این حال گاهی به نوشتن میپردازم و تعداد کمی داستان کوتاه و فیلمنامه نوشتهام که فعلا چاپ نشدهاند.
در انتها چه پیشنهادی برای هنرجویان یا هنر دوستان این رشته دارید؟
هنرجویان باید بدانند که مسیر هنر، مسیر پرپیچ و خمی است و نیاز به وقت و ممارست بسیار دارد. از هنردوستان هم درخواست میکنم در حمایت و ترویج هنر کوشا باشند؛ میتوان با خرید آثار هنری به منظور دکوراسیون و یا هدیه به مناسبتهای مختلف، از هنرمندان حمایت کرد.