وحید حاج سعیدی
عزل و نصب مدیران در همه کشورهای دنیا امری رایج و مرسوم است و در کشور ما نیز این اتفاق در مورد مدیران رخ میدهد البته با اندکی دخل و تصرف! به عنوان مثال در ولایت ما مدیری که برای تجدید وضو چند دقیقهای اطاق خویش را ترک نمود بعد از مراجعه به دفتر کار خود، مشاهده نمود فردی روی صندلی ایشان جلوس نموده است. وقتی علت را جویا شد متوجه شد که ایشان مدیر جدید این مجموعه هستند و در آن لحظه تنها کاری که به ذهن مدیر قدیمی رسید این بود که از مدیر جدید بخواهد که چند لحظهای از روی صندلی بلند شود تا ایشان بتواند لااقل کتش را از روی دسته صندلی بردارد!
هر چند در برخی ادوار مدیران به صورت اتوبوسی یا واگنی جابجا میشوند ولی این هم دلیل نمیشود که مدیران محترم فعلی همین طور با همان فرمان قبلی مسیر را ادامه دهند و اصلا هم به فکر پیاده شدن و برنامههای آینده زندگی نباشند. بالاخره این میز و صندلیها جاودانه و مادامالعمر نیستند و به کسی هم وفا نکردهاند و ممکن است همین ایام نامهای به دستتان برسد که مضمون آن «اینجا آینده است. مقدمتان گلباران!» باشد. فقط که نباید در مراسم افتتاحیه یا کلنگزنی مقدمتان را گُل گرفت.
البته در زمان گذشته هم این عزل و نصبها وجود داشت و قدمت این ماجرا به سدههای قبل بازمیگردد. در آن ایام مدیران با وجود مجهز بودن به تشکیلات و ابزاری نظیر گرز و سنان و کلاه خود و سایر تجهیزات ایمنی، باز هم مجبور به ترک صحنه بودند که اسناد منظوم آن در همین شاهنامه خودمان موجود است:« برفتند با گرزهای گران ... مدیران یکایک چو شیر ژیان» و یا «چو نیمی گذشت از شب دیریاز ... مدیران به رفتن گرفتندساز» و باقی ماجرا ...
اما امروز روی سخن ما بیشتر با مدیران عزیزی است که قرار است جایگزین مدیران قبلی شوند. هر چند در کشور ما مورد اعتماد بودن برای کسب تصدی مدیریت کفایت است ولی با عنایات به تجارب حقیر در بسیاری از علوم ارضی و سماوی و بحری نکاتی را با استحضار میرسانیم و مطلب مان با چند رهنمود فلک فرسا و مدبرانه آذین میبندیم:
الف) توجه به مدرک و تخصص: همانطور که در بالا اشارت رفت و همه نیک میدانیم در امر تصدی مدیریت، مورد اعتماد بودن کافی است(!) ولی ترا به خدا پستهایی را انتخاب کنید که در آن کمی تخصص هم داشته باشید و یا دست کم از جلوی اداره مزبور چند باری رد شده باشید. جای دوری نمیرود.
ب) نگه داشتن حرمت کلنگ و قیچی: هر چند ما از کاربرد گرز و سنان مدیران در ازمنه دور اطلاع چندانی نداریم ولی آنچه عیان است این که «قیچی» و «کلنگ» از ابزارهای اصلی و کاربردی مدیریت نوین محسوب میشوند. فقط به خاطر داشته باشید در زمان کلنگزنی یا افتتاح پروژهها کمی هم از مختصات فنی و مشخصات ظاهری طرحها سوال کنید تا هر طرحی بیخود و بیجهت کلنگزنی یا افتتاح نشود. چون گاهی اوقات یک طرح چند بار کلنگ میخورد یا چندین بار افتتاح میشود. مثل همین جستجوگر ایرانی «یوز» که تا به حال 5 بار افتتاح شده است! با این وجود به خاطر داشته باشید «پیش افتتاح»، «افتتاح مقدماتی»، « افتتاح رسمی» و « افتتاح تکمیلی» از مختصات و ویژگیهای یک طرح خوب و ماندگار است!
پ) ادامه تحصیل: انسان هیچگاه از کسب علم و ادامه تحصیل بینیاز نخواهد بود و به قولی ز گهواره تا گور مدرک بجوی! اما از آنجا که حادثه خبر نمیکند، بهتر است از همین حالا در یکی از این دانشگاههایی که به قول آقای احمدینژاد «دکترای جدی جدی» میدهند، ثبتنام کنید تا در صورت نیاز، ادامه تحصیل را مانع اصلی خدمترسانی به خلق در این مقطع زمانی اعلام کنید! البته تصدی پستهای مدیریتی نیز بهترین انگیزه و بهانه برای ادامه تحصیل است و توصیه میشود دوستان قدر این ایام طلایی را بدانند!
ت) هر مدیر با پستش: در دنیا موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود؛ اما اینجا موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است. در ضمن از قدیم هم گفتهاند هر مدیر با پستش و هر پست با مدیرش! دنیا دنیا مدیریت برایتان آرزومندم...