مدیر مسئول و صاحب امتیاز ـ سیدعبدالعظیم موسوی
کسانی عادت دارند مواضع اعلام شده توسط رهبران جامعه را بلافاصله به پول تبدیل کنند و توجیهشان این است که خطوط کلی اجرایش به برنامه نیاز دارد و برنامه هم به بودجه، در حالی که به تعبیر مقام معظم رهبری چنین بودجههایی صرف نظر از سلامت مجریان، معمولا در جایش هزینه نمیشود.
موضعگیری اخیر رهبری آب پاکی را روی دست تبدیلکنندگان مواضع راهبردی به پول ریخت تا مثل ممانعت از ورود لوازم خانگی منجر به سوءاستفاده مالی دلالان داخلی نشود.
جهاد تبیین به معنای حضور معتقدانه در میدان جنگ نرم برای روشن شدن حقایق و پشتیبانی از حقیقت است. از این موضوع راهبردی نباید سوءاستفادههای جناحی و گروهی بشود.
جهاد تبیین به معنای درست جلوه دادن اشتباهات به منظور پاسخگویی به حملات نیست. جهاد تبیین توجیه ناکارآمدیها نیست. بلکه برعکس، در مقاطعی از قضا باید مطالبهگر حق باشد نه توجیهگر باطل.
در راستای این استقرار در میدان جنگ نرم، نحوه جهاد تبیین هم بسیار مهم است.
همانگونه که در جنگ موظف به رعایت چارچوبهایی هستیم و حق نداریم هر عملی را به هر شکلی درست بدانیم؛ همانگونه که ایدئولوژی و اخلاق اسلامی در بیع و معامله و مراوده و هر عمل اجتماعی دیگر باید رعایت شود؛ در جهاد تبیین هم اخلاق اسلامی حرف اول و آخر را میزند.
وقتی دشنام بدهی، دروغ بگویی، تحقیر کنی، مسخره کنی، از چیزی اطلاع نداری بیجهت دفاع کنی یا حمله کنی؛ بدان که جهادت گل به خودی است و توپخانهات مواضع اعتقادی را زیر آتش گرفته است و نتیجه عکس میدهد؛ قطعا!
نمیگوئیم بیفایده است؛ میگوئیم نتیجه عکس میدهد. ای کاش بعضی حمایتها و دفاعهای افراد بیاخلاق یا بیاطلاع از جبهه حق اصلا صورت نمیگرفت. زیرا بلافاصله به عکس خودش تبدیل شد و میشود.
در جهاد تبیین مواردی چند حتما باید مد نظر قرار گیرد که به اختصار به آن میپردازیم.
ـ1ـ جهاد تبیین بیان کردن اقدامات و فعالیتهای صحیح است. بنابراین قبل از اینکه از ارباب رسانه بخواهیم جهاد تبیین کنند؛ باید از مدیران و حاکمان بخواهیم جهاد فعالیتی کنند. باید کاری انجام بشود که ابعاد مثبت آن را بیان کنی. نباید تصور کنیم مردم نادان هستند و تبلیغات سینوسی روی اقدامات انجام نشده را باور میکنند و آن را انجام شده فرض میکنند!
باید مسکنی ساخته شود؛ تولیدی افزایش بیابد؛ مانعی رفع شود؛ آن وقت ابعاد آن تبیین گردد. تبلیغات و سر و صدا برای مردم مسکن و رونق تولید نمیشود.
ـ2ـ رسانهای که قرار است جهاد کند؛ باید اعتبار داشته باشد. نشریات و سایتهای زیادی را میبینیم که اصلا به مخاطب و پذیرش آن کار ندارند. فقط آمار فعالیت و عملکرد میدهند.
عکس فلان مقام را صفحه اول میزنند و تیتر بهمان شخصیت را، و از کرده خود دلشادند. فارغ از اینکه این تبلیغ که گاهی از فرط فراوانی توی ذوق میزند و گاهی به دلیل آلودگی به تملق و چاپلوسی، تهوعآور است؛ آیا مخاطبی را قانع میکند به جهتی که از آن تبلیغ میکنید؟
مخاطب مهمترین عنصر یک ارتباط است و بدون آن تبلیغ بینتیجه بلکه گاهی با نتیجه معکوس خواهد بود.
مردم امروز به گزارشات روابط عمومیها به چشم دفاع از عملکرد نداشته نگاه میکنند. در حالی که روابط عمومی وظیفهاش با رسانه متفاوت است.
اگر مردم به یک رسانه به چشم روابط عمومی نگاه کنند؛ فاتحه آن رسانه خوانده شده است و جهاد، تبدیل به خودکشی میشود.
ـ3ـ جهاد تبیین همان امر به معروف و نهی از منکر است؛ با این تفاوت که جهاد در نگاه بیرونی است و امر به معروف و نهی از منکر گرایش درونی دارد.
ـ4ـ در جهاد تببین حتی بیاعتقادترین مردم را نباید دشمن فرض کرد. مردم این سرزمین صاحبان اصلی این ملک هستند که برای مدتی موقت کسانی را حاکم کردهاند. جهاد، زمانی جهاد است که تیغه حکمش مقابل دشمن باشد. اما وقتی روی سخنش با مردم است؛ چنان با تواضع و اخلاق توضیح دهد که اگر منطقش مقبول نشد؛ نحوه سخن گفتنش مطلوب شده باشد. در چنین صورتی منطق صحیح هم کم کم اثرگذار خواهد شد.
ـ5ـ در جهاد تبیین خط اصلی ایجاد امید است. امید در بدترین شرایط نجات دهنده است و ناامیدی در بهترین شرایط کشنده. اما نه امید واهی. امید واهی از سکوت بدتر است. باید روی نقاط مثبت تاکید کرد. برای نقاط منفی راهحل پیشنهاد کرد یا راهحل خواست.