مبینا عبداللهیها
سلامت روان به رفاه شناختی، رفتاری و عاطفی اشاره دارد و در مورد نحوه تفکر، احساس و رفتار مردم است. مردم گاهی اوقات از اصطلاح "سلامت روان" به معنای عدم وجود اختلال روانی استفاده میکنند. سلامت روان میتواند بر زندگی روزمره، روابط و سلامت جسمانی تاثیر بگذارد. با این حال، این پیوند در جهت دیگری نیز کار میکند. عوامل در زندگی افراد، ارتباطات بین فردی و عوامل فیزیکی همگی میتوانند در اختلالات سلامت روان نقش داشته باشند. مراقبت از سلامت روان میتواند توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی را حفظ کند. انجام این کار مستلزم رسیدن به تعادل بین فعالیتهای زندگی، مسئولیتها و تلاش برای دستیابی به تابآوری روانی است. شرایطی مانند استرس، افسردگی و اضطراب همگی میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند و روال زندگی فرد را مختل کنند اگر چه واژه سلامت روان رایج است، اما بسیاری از شرایطی که پزشکان آنها را به عنوان اختلالات روانی میشناسند، ریشه فیزیکی دارند. سازمان جهانی بهداشت تاکید میکند که سلامت روان "بیش از فقدان اختلالات یا ناتوانی های روانی" است. اوج سلامت روان نه تنها در مورد اجتناب از شرایط فعال بلکه مراقبت از سلامتی و شادی مداوم است. آنها همچنین تاکید میکنند که حفظ و بازیابی سلامت روان بر اساس فردی و همچنین در جوامع و جوامع مختلف در سراسر جهان بسیار مهم است. سابقه خانوادگی ژنتیکی میتواند احتمال ابتلا به بیماریهای روانی را افزایش دهد، زیرا ژنها و گونههای ژنی خاص فرد را در معرض خطر بالاتری قرار میدهند. با این حال، بسیاری از عوامل دیگر در ایجاد این اختلالات نقش دارند. داشتن یک ژن مرتبط با یک اختلال سلامت روان، مانند افسردگی یا اسکیزوفرنی، تضمینی برای ایجاد یک بیماری نیست. به همین ترتیب، افرادی که ژنهای مرتبط ندارند یا سابقه خانوادگی بیماری روانی ندارند، همچنان میتوانند مشکلات سلامت روانی داشته باشند. شرایط سلامت روانی مانند استرس، افسردگی و اضطراب ممکن است به دلیل مشکلات جسمانی زمینهای که زندگی را تغییر میدهند، مانند سرطان، دیابت و مزمن ایجاد شود.
ـ علائم اولیه
هیچ آزمایش فیزیکی یا اسکنی وجود ندارد که بهطور قابل اعتماد نشان دهد که آیا یک فرد به بیماری روانی مبتلا شده است یا خیر. با این حال، افراد باید به عنوان نشانههای احتمالی اختلال سلامت روان مراقب موارد زیر باشند:
کناره گیری از دوستان، خانواده و همکاران
اجتناب از فعالیتهایی که معمولاً از آن لذت میبرند.
زیاد یا کم خوابیدن
خوردن زیاد یا خیلی کم
احساس ناامیدی
داشتن انرژی به طور مداوم پایین
نمایش احساسات منفی
گیج شدن
ناتوانی در انجام وظایف روزانه، مانند رسیدن به محل کار یا پختن غذا
داشتن افکار یا خاطرات مداوم که مرتباً دوباره ظاهر میشوند
فکر ایجاد آسیب فیزیکی به خود یا دیگران
شنیدن صداها
تجربه هذیان
رفتار
روشهای مختلفی برای مدیریت مشکلات سلامت روان وجود دارد. درمان بسیار فردی است و آنچه برای یک فرد موثر است ممکن است برای دیگری موثر نباشد. برخی از استراتژیها یا درمانها در ترکیب با سایرین موفقیتآمیزتر هستند. فردی که با یک اختلال روانی مزمن زندگی میکند ممکن است گزینههای مختلفی را در مراحل مختلف زندگی خود انتخاب کند. فرد باید از نزدیک با یک پزشک کار کند که بتواند به او کمک کند تا نیازهای خود را شناسایی کند و درمان مناسب را برای آنها ارائه دهد.
درمانها میتواند شامل موارد زیر باشد:
ـ روان درمانی یا گفتار درمانی
این نوع درمان رویکردی روانشناختی برای درمان بیماریهای روانی دارد. درمان شناختی رفتاری، مواجهه درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی نمونههایی هستند که روانپزشکان، روانشناسان، روان درمانگران و برخی از پزشکان مراقبتهای اولیه این نوع درمان را انجام میدهند. و میتواند به افراد کمک کند ریشه بیماری روانی خود را درک کنند و شروع به کار روی الگوهای فکری سالمتری کنند که از زندگی روزمره حمایت میکند و خطر انزوا و آسیب رساندن به خود را کاهش میدهد.
ـ دارو
برخی از افراد از داروهای تجویز شده مانند داروهای ضدافسردگی، ضد روان پریشی و داروهای ضد اضطراب استفاده میکنند. اگرچه این داروها نمیتوانند اختلالات روانی را درمان کنند، اما برخی از داروها میتوانند علائم را بهبود بخشند و به فرد کمک کنند در حالی که روی سلامت روان خود کار میکنند، تعامل اجتماعی و روال عادی خود را از سر بگیرند. برخی از این داروها با افزایش جذب موادشیمیایی حس خوب مانند سروتونین از مغز در بدن عمل میکنند. سایر داروها یا سطح کلی این موادشیمیایی را افزایش میدهند یا از تخریب آنها جلوگیری میکنند.
ـ خودیاری
فردی که با مشکلات سلامت روان کنار میآید معمولاً باید تغییراتی در سبک زندگی خود ایجاد کند تا سلامتی را تسهیل کند. چنین تغییراتی ممکن است شامل خواب بیشتر و خوردن یک رژیم غذایی متعادل و مغذی باشد. افراد ممکن است نیاز داشته باشند زمانی را از کار صرف کنند یا مسائلی را در روابط شخصی حل کنند که ممکن است به سلامت روان آنها آسیب برساند. افراد مبتلا به شرایطی مانند اختلال اضطراب یا افسردگی ممکن است از تکنیکهای آرامسازی، که شامل تنفس عمیق، مدیتیشن و تمرکز حواس است، بهره ببرند. داشتن یک شبکه پشتیبانی، چه از طریق گروههای خودیاری یا دوستان نزدیک و خانواده، نیز میتواند برای بهبودی از بیماری روانی ضروری باشد.