در ماجرای گوهر عشقی که ادعا کرده بود دو موتوسوار ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ سه فرض ایجاد و سه عکسالعمل هم دیده شد. اما آنچه که صدا و سیما نمایش داد؛ فرض چهارمی بود که مفروض کسی نبود.
سه فرض ایجاد شده اول این بود که مقامات نظام دستور برخورد فیزیکی با این پیرزن را داده باشند ! که پس از مضروب شدنش سکوت کردهاند. این فرض قرین به منطق نبود و به همین دلیل هم عکس العمل قابل اعتنایی نداشت.
فرض دوم این بود که عوامل سرخود و آتش بیار ، تحت لوای آتش به اختیار، به چنین اشتباه مهلکی دست زدند.
فردی که معتقد است فرزندش را در زندان قبل از محاکمه کشتهاند؛ بهترین ابزار مبارزه اش مظلومنمایی است. بنابراین آتش بیار معرکه کاری نکرد که حکومت از آن سودی ببرد. نهایتا موجب خسران بزرگ شده است.
فرض سوم اینکه عناصر برانداز و ضد انقلاب دست به چنین کاری زدند که همین بازخورد مظلومنمایی را از آن دریافت کنند که کردند. برای آنها ستار و مادرش و امثال اینها ابزاری بیش نیستند. برای هزینه تراشیدن برای جمهوری اسلامی بالاتر از این افراد را هم خرج میکنند.
اما اینکه صدا و سیما به آن استناد کرد؛ این است که اساسا برخوردی با ایشان صورت نگرفته و ایشان خودشان به زمین خوردند و از قضا آمبولانس هم کمتر از ده دقیقه رسید و شاهدان عینی هم گفتند بله ایشان خودش زمین خورد.
این فرض در فروض اولیه غیرمفروض بود. زیرا پیشفرض آن این است که این پیرزن هفتاد ساله دروغ به این بزرگی بگوید. یا متوهم شده باشد. یا با عوامل برانداز برای درست کردن این سناریو همکاری کرده باشد.
و اما عکسالعملی که بر پای این سه فرض به وجود آمد ؛ نشان دهنده میزان انصاف و حقیقت طلبی و دیانت و انسانیت است.
عکسالعمل اول مربوط به دشمنان جمهوری اسلامی و رسانههای بیگانه است. تماما به گونهای عکسالعمل نشان دادند که گویی مقامات جمهوری اسلامی دستور دادند مخفیانه این پیرزن را کتک بزنند . که چه بشود؟ آیا مسئولین سیاسی و امنیتی آنقدر بیعقلند که نفهمند این کار درواقع کمک به مظلومنمایی این پیرزن است؟
عکسالعمل دوم مربوط به طرفداران خط حاکمیت است. بدون اینکه تحقیق کنند یا اصل عمل را تقبیح کنند؛ گفتند کار ضد انقلاب است و درواقع از تاکتیک چه کسی از جنایت سود میبرد استفاده کردند.
اینان ته ذهنشان چسباندهاند که جمهوری اسلامی نه تنها حق است ؛ بلکه حق مطلق است . بنابراین هر چیزی به هر دلیلی در مقابل منافع آن قرار بگیرد باطل است؛ نیتش هر چه باشد و نتیجه عملش هر چه باشد فلذا رغبتی هم به دستگیری عوامل آن نشان ندادند.
دسته سوم اما اصل عمل را تقبیح کردند و برعکس ، گفتند: این ظلم زیبنده جمهوری اسلامی نیست. مامورین امنیتی تحقیق کنند و سریعا ضاربان را پیدا کنند. اگر این سناریوی براندازان بود؛ به اشد مجازات محکوم شوند و اگر کار خالهخرسهایی بود که به لباس دوست اقدامات هزینهساز و خلاف رضای خدا و اسلام را با نیت قربه الی الله انجام میدهند؛ به اشد مجازات محکوم شوند تا دست از خیرهسری و خودسری بردارند.
این دسته از طرف جناح اول محکومند به دفاع از جمهوری اسلامی و دست و پا کردن آبرو برای نظام. از طرف دسته دوم متهم اند به قرار گرفتن تحت تاثیر رسانههای بیگانه. اما حقیقت این است که کسانی که راه انصاف و حقیقت را میروند، حقیقت که آشکار شود؛ شرمنده نمیشوند.
گفتنی است که ایرادات فنی زیادی به کلیپ صدا و سیما گرفته شده که چون فیلمها مربوط به دوربین مدار بسته است و زیرنویس ساعت و تاریخ ندارد ؛ پس مستند نیست و ساختگی است . و گفته شد صورت فرد چادری که زمین خورده معلوم نیست. بنابراین از کجا که فیلم را از روی سناریوی خودشان نساختند...
باز هم راه همان است که به جای جناح و برخوردهای متعصبانه و غیر منصفانه فقط به حقیقت متعهد باشیم. حقیقت با دروغپردازی راهش را تغییر نمیدهد از راه هم باز نمیماند.