دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان قزوین معتقد است که رشد مدرنیسم و فردگرایی در استان قزوین به پدیده این روزهای شهر یعنی سیگاری شدن دختران استان دامن زده است.
اعتیاد در جامعه زنان استان قزوین اگرچه موضوع تازهای نیست، اما علنی شدن این معضل اجتماعی در اماکن عمومی نشان میدهد که با فضای شهری تقریبا جدیدی روبرو شدهایم.
استعمال دخانیات در بین جامعه زنان استان قزوین از 10 سال گذشته تاکنون بیشتر روی قلیان متمرکز بود، اما اکنون سیگار کشیدن دختران و زنان در پارکها، هنگام رانندگی و حتی کافهها بیشتر به چشم میخورد.
برخی کارشناسان معتقدند که پدیده سیگاری شدن زنان در جامعه امری عادی و طبیعی است و همانطور که مردها به سیگار و مواد مخدر معتاد میشوند، زنان نیز از این قاعده مستثنی نیستند، در حالی که برخی دیگر معتقدند سیگار کشیدن زنان بیشتر از آن که جنبه عادت و نیاز داشته باشد، متاثر از یک ژست اجتماعی جدید و نوعی مدگرایی محسوب میشود.
به هر حال استان قزوین را از دیرباز به عنوان شهری مذهبی و سنتی میشناسند که با این نوع رفتارها بیگانه است، بنابراین باید به دنبال معلول آن پدیده بود و ابتدا و انتهای ماجرا را بررسی کرد.
به گزارش ایرنا با هدف واکاوی این موضوع به سراغ دبیر هماهنگی شورای مبارزه با مواد مخدر استان قزوین رفتیم؛ "علی رحمانی" اگرچه در این چندسال گذشته به عنوان پرچمدار مبارزه با مواد مخدر وارد میدان شده است، اما به علت سابقه فعالیت در مراکز فرهنگی و دانشگاهی آشنایی بسیار خوبی با تیپ های جوان دارد که باعث شد برای موشکافی بیشتر از او سوالاتی در این رابطه بپرسیم:
پدیده جدیدی در استان قزوین باب شده که دختران در اماکن عمومی سیگار میکشند، درحالی که قبلا دایره دخانیات دختران را میشد در قلیانسراها خلاصه کرد؛ به نظر شما علت چیست؟
این موضوعات معلول پدیده شهرنشینی نوین است و از آنجایی که استان ما به سمت مدرنیته در حال گذار است، بنابراین در این جامعه به قول جامعه شناسان فردیت حرف اول را میزند و اجتماع و خانواده در مقابل آن حرفی برای گفتن ندارد.
در زندگی سنتی حجب و حیا وجود داشت و از نوجوانان در مقابل برخی ناهنجاریها بازدارندگی میکرد، اما اکنون در چنین شرایطی آسیبهای اجتماعی موجود مانند سیگار قبح خودش را از دست داده و خودش را به جمعیت دختران نزدیک کرده است.
اگر خاطرتان باشد، پسران و دختران سنتی در خانواده هرگز جلوی بزرگتر پای خودشان را دراز نمیکردند، اما الان در جوامع شهری برخی از این دختران حتی به پدرها و مادرهای خودشان احترام نمیگذارند و بدون اجازه به قهوه خانه، کافه و سفرهخانه میروند و به نوعی خودشان را آزاد و بی قید میدانند.
آسیبهای اجتماعی موجود مانند سیگار قبح خودش را از دست داده و خودش را به جمعیت دختران نزدیک کرده است.
دختران از چه سنی به سمت استعمال دخانیات و سیگار گرایش پیدا میکنند؟
دوران محصل بودن نوجوانان بسیار مهم است؛ من به عنوان یک فردی که سابقه کارهای فرهنگی دارم اعلام میکنم که پیوند این روزها بین مرییان آموزشی، اولیا و دانشآموزان مستحکم نیست و این ضعف باعث شده دانشآموزان دختر و پسر سیگاری شوند.
خانواده باید هوشیار باشد چون همه چیز در جامعه نیست، بلکه اجتماع بیرونی محل سوم یک فرد در طول زندگی است و خانواده در مقام اول و مدرسه در مقام دوم قرار میگیرد، خانوادهها این روزها خیلی کمتر در مقابل دختران خودشان حساس هستند.
یادم میآید که سال 71 معلم پرورشی بودم و دانشآموز را از لحظه خروج از منزل تا ورود به مدرسه نظارت میکردم، اگر دانشآموز بین 5 تا 10 دقیقه تاخیر میکرد برای من بسیار مهم بود و سریعا به منزل او فردی را میفرستادم تا اطلاع کسب کند؛ نبود چنین دغدغهای به کوتاهیهای بسیاری منجر شده و دختران دانش آموز و دانشجو را سیگاری کرده است.
به دانشجویان اشاره کردید؛ برخی معتقدند که علت ناهنجاریهای اجتماعی مانند سیگار در استان قزوین وجود همین دانشگاهها و توسعه فرهنگ دانشجویی است؟ آیا شما با این دیدگاه موافقید؟
این هم یکی از دلایلی است که میتواند باشد، دانشگاه علاوه بر مزایایی که با خود به همراه دارد، دارای معایبی هم هست که یکی میتواند ترویج همین اعتیاد به سیگار باشد؛ حالا جالبتر اینجاست که اگر از مرکز استان قزوین به سمت شهرستان تاکستان بروید، تاکستانیها معتقدند که دانشجوهای قزوین این تغییرات فرهنگی را در شهرستان ایجاد کردهاند؛ میخواهم بگویم این محیطهای بزرگ و کوچک تاثیرگذار هستند.
زمانی که من بخشدار شال بودم، به یاد دارم که یک دختر مانتویی در ضیاء آباد و شال وجود نداشت؛ الان هم وجود ندارد؛ چون بافت مردم این مناطق سنتی است، درحالی که بیشتر دختران قزوین و یا کرج وقتی وارد دانشگاه شال میشوند، چادری نیستند؛ گاهی وقتها هم مشاهده شده که دختری از همین بخش وقتی خواسته وارد قزوین شود چادر خود را داخل کیفش گذاشته و مانتویی وارد شهر شده است؛ اینها نشان از پوشش غالب یک جامعه و تاثیر آن بر فرد را نشان میدهد که باید مورد توجه قرار گیرد.
یعنی مشکل اصلی ما در ترویج ناهنجاری دانشگاه است؟
مشکل دانشگاه نیست، مشکل تربیت نادرست خانواده و عوامل متولی در حوزه آموزشی و تربیتی است که وقتی ضعیف باشد، قبحشکنی صورت میگیرد و ناهنجاری افزایش مییابد.
گاهی زور خانواده به فرزندان نمیرسد، نمیتوانند فرزندان خودشان را کنترل کنند، نمونه این موارد دخترانی هستند که به خاطر نداشتن حجاب مناسب هنوز از والدین خودشان اطاعت نمیکنند، مدرسه هم نمیتواند کاری انجام دهد، اما من همیشه به مادران و پدران گفتم به جای مقابله و تنبیه کردن بهتر است که با راهنمایی و گفتوگو وارد عمل شوند.
مساله سیگار شبیه به پوشش و تربیت دختران است، یعنی وقتی دختران تربیت و راهنمایی درستی نداشته باشند سریعا به دام سیگار گرفتار خواهند شد.
آیا اکنون در بین مسئولان استان قزوین حساسیتی روی سیگار کشیدن دختران وجود دارد؟
حساسیت روی سیگار کشیدن زنان، دانشجویان و کارگران را من ایجاد کردم و تا قبل ورود من به این حوزه، مبارزه با مواد مخدر فقط روی بگیر و ببند و اقدامات ضربتی خلاصه میشد، درحالی که مبارزه اصلی 25 مرحله قبلتر و از دوران تحصیل آغاز میشود.
آیا مواردی هم هست که زنان متاثر از فضای خانواده به اعتیاد گرایش پیدا کنند؟
یکی از معتادان بهبود یافته در انجمن معتادان گمنام استان قزوین برای من تعریف میکرد که چندسال پیش زمانی که معتاد بود، برای اینکه راحتتر بتواند مواد مخدر مصرف کند، مواد را به همسر خود تعارف میکرده تا او را به دود عادت دهد؛ خوشبختانه زنان قزوین به خوبی توانستهاند در مقابل این تهدیدات ایستادگی کنند و آمار آنها بالا نیست، اما باید در این خصوص کار بیشتری انجام شود.
متاسفانه استان قزوین با این گستردگی و دامنه تهدیدات در حوزه اعتیاد فقط یک کمپ ترک اعتیاد در حوزه زنان دارد و لازم است که کمیتهای در این رابطه تشکیل شود و تعداد کمپها در شهرستانها را افزایش داد.
آیا کمیته جدیدی که با موضوع اعتیاد زنان در استان قزوین تشکیل میشود، منجر به اتخاذ تصمیماتی شده است؟
بله در این کمیته تصمیم گرفتیم اقدام سریع در مورد ترک اعتیاد زنان و راهنمایی آنها به سمت اشتغالزایی در اولویت قرار گیرد؛ به عبارت دیگر باید تلاش کرد تا ممانعت از اعتیاد مجدد زنان تقویت شود که برای این منظور قرار شده وام 50 میلیون تومانی با بهره چهار درصد به آنها داده شود.
در حوزه فرهنگی چطور؟
قطعا برنامههای فرهنگی خیلی زودتر میتواند ما را به نتایج مطلوب نزدیک کند، چون مسائل اجتماعی پدیده های هستند که طی سالهای متمادی ایجاد میشوند و اگر مورد توجه قرار نگیرد رشد پیدا کرده و قوت میگیرند، بنابراین برای کار فرهنگی باید میدانی وارد عمل شد و نیاز به صبر و حوصله دارد.