محمدرضا مقدم
اشاره: چند روزی از انتشار خبر استعفای «مصطفی عبادی» عضو هیات مدیره انجمن موسیقی در صفحه شخصی اینستاگرامش میگذرد. با او تماس گرفتم تا از چند و چون ماجرا مطلع شوم. ابتدای صحبتهایش را که شنیدم احساس کردم بهتر است این گفتوگو در قالب مصاحبه صورت بگیرد. حرفها و دلایل استعفای کارشناس ارشدی که سابقه حضور در چهار دورهی انجمن موسیقی قزوین را در کارنامه خود دارد میتواند برای مخاطبان این حوزه جالب باشد.
اگر موافقید از دلیل استعفای شما از انجمن موسیقی قزوین شروع کنیم؟
من از سال 1394 در انجمن موسیقی قزوین حضور دارم. یک دوره هم ریاست انجمن را بر عهده داشتم. در یک سال اخیر هیات مدیره جدید معرفی شد که اتفاقا همه از دوستان و همکاران هم هستیم و قصد داشتیم موثر باشیم و با فکر جدید کاری برای موسیقی قزوین انجام دهیم. آقای غلامی (مدیر انجمن موسیقی قزوین) اوایل میگفت باید هنرمندان را دور هم جمع کنیم و یک چتر حمایتی داشته باشیم. من دیدم دیدگاه ایشان مثبت است. هدف من هم از روز اول انجام کار و خدمت به موسیقی قزوین بود. با گذشت زمان متوجه شدم در هیات مدیره جدید هیچ کاری انجام نمیشود. توجه داشته باشید که انجمن موسیقی تنها نهادی است که در هر استانی وجود دارد و میتواند پیگیر امور حقوقی هنرمندان باشد. در واقع وزارت ارشاد، انجمنها را با هدف ایجاد پل ارتباطی بین جامعهی هنری تشکیل داده است. متاسفانه امروز میبینم که انجمن موسیقی از بدنه اصلی خودش که همان هنرمندان باشد فاصله گرفته است و احساس میکنم دغدغه خاصی برای خدمت به هنرمندان قزوین ندارد.
مشکلات فوق از یک سال پیش ایجاد شد؟
بله البته دوستان میگویند که کرونا تاثیر مستقیمی بر عملکرد انجمن داشته است. ولی وقتی عملکرد موسسات خصوصی را بررسی میکنم؛ میبینم درست است که آسیب دیدهاند ولی عملکرد موفقتری نسبت به انجمن موسیقی داشتهاند و این موضوع یک مقدار توجیه این مسئله را برای من سخت میکند.
انجمن چه کار باید انجام میداد که انجام نداده است؟
اگر با مبنای اساسنامه هم بخواهیم به موضوع نگاه کنیم؛ وظیفه اصلی انجمن حمایت و صیانت از موسیقی ایرانی واهالی موسیقی است.
حمایت بر چه اساسی باید باشد؛ آیا حمایت مالی مدنظر است؟
صرفا مالی هم نباید باشد. ما میدانیم که انجمن موسیقی بودجه خاصی ندارد. شاید در یک سال گذشته هیچ پولی هم دریافت نکرده باشد. کما اینکه نسبت به انجمنهای دیگر درآمدزاتر بوده ولی خب حمایتهای مالی و دولتی نداشته است.
یکی از انتقادات من این بود که ما نباید اجازه بدهیم هنرمندان یا مدیران آموزشگاه به صورت انفرادی به دنبال حل مشکلاتشان باشند. در وضعیت فعلی همه آموزشگاهدارها نسبت به تعطیلی کلاسها معترضاند و یا در پیک اول کرونا وقتی وضعیت استان زرد بود و همه صنوف مشغول به کار بودند باز هم آموزشگاههای موسیقی فعالیت نداشتند. آیا پیگیری این موضوع وظیفه فردی هنرمندان است یا انجمن باید به این وضعیت رسیدگی کند؟ آیا پیگیری مطالبات هنرمندان نیاز به بودجه دارد؟ این موضوع فقط نیازمند همت است. من به شخص خاصی اشاره نمیکنم ولی در مجموع هیات مدیره انجمن این همت را نداشت و من هم به همین دلیل استعفا دادم.
شما اعتقاد دارید انجمن موسیقی مدافع حقوق اهالی موسیقی قزوین نیست؟
ممکن است ناخواسته بوده باشد و شرایط موجود هم تاثیرگذار است ولی انجمن در عمل نشان داده که نتوانسته از حقوق هنرمندان دفاع کند. در پیک سوم که استان زرد بود باز هم آموزشگاهها تعطیل بودند. وقتی شرایط کمی بهتر شده بود انجمن باید رایزنیهایش را با دستگاههای مسئول شروع میکرد و ستاد کرونا را توجیه میکرد که کلاسهای خصوصی خطر خیلی کمتری نسبت به مشاغل دیگر دارند اما این کار انجام نشد. شخصا خیلی از مشاغل را دیدم که پرخطرتر هستند و ضرورتی هم ندارند ولی در شرایط قرمز مشغول به کار بودند. این موضوع یکی از نقدهای من به انجمن موسیقی قزوین است.
چرا انتقادتان را در جلسات انجمن مطرح نمیکردید؟
اصلا به یاد ندارم آخرین باری که جلسه برگزار شد چه زمانی بود.
حتی جلسات انجمن هم برگزار نمیشود؟
نه. بعضی مواقع دوستان کرونا را دلیل اصلی عدم برگزاری جلسه میدانستند. خیلی از جلسات دولت در همین شرایط برگزار میشود حتی در فضای باز یا به صورت آنلاین. به نظر من عدم انگیزه سبب تمام این مشکلات است. شاید من خیلی بدبینانه نگاه میکنم ولی شما میتوانید از سایر هنرمندان هم بپرسید که آیا رضایتی از عملکرد انجمن موسیقی در دوره اخیر دارند یا نه. من چیزی را که صادقانه دیدم مطرح میکنم همانطور که صادقانه به دوستان انجمن گفتم باید برنامه داشته باشیم؛ جلسات را به صورت منظم برگزار کنیم و یک چشمانداز برای انجمن ترسیم کنیم. در نهایت به این نتیجه رسیدم حرفهایم هیچ تاثیری ندارد. اعتقاد دارم اگر در مجموعهای حضور مفیدی ندارم بهتر است آن مجموعه را ترک کنم.
مهمترین دلیل مشکلات را انگیزه میدانید؟
بله. نبود انگیزه و اینکه رئیس انجمن باید یک اجماع بین اعضای هیات مدیره به وجود آورد. رئیس انجمن با همه ما دوستی دارد و ما به ایشان احترام میگذاریم. حداقل میتوانست این نکات را در نظر بگیرد و جلسات هماهنگی را برگزار میکرد. طبق اساسنامه رئیس انجمن باید زمان برگزاری جلسه و اهداف و برنامه جلسه را تعیین کند و به اعضا اعلام کند که فلان روز جلسه را برگزار کنیم.
شما ایدهای برای بهتر شدن وضعیت داشتید؟
من پیشنهاد دادم با برگزاری جلسه یک چشمانداز در زمینههای آموزش، پژوهش و مسائل حقوقی برای انجمن ترسیم کنیم. این مسائل را هم مطرح کردم ولی دوستان به من انتقاد کردند و گفتند با توجه به شرایطی که وجود دارد عملکرد ما خوب است و عملکرد انجمن جای اعتراضی ندارد؛ در صورتی که من چنین اعتقادی ندارم و از این وضعیت راضی نیستم.
استعفای شما پذیرفته شده؟
اطلاعی ندارم. ولی من استعفایم را نوشتم و برای رئیس انجمن موسیقی ایران ارسال و به آقای اسماعیلی هم اعلام کردم.
اگر به عقب بازگردیم تمایلی برای ادامه کار ندارید؟
قطعا به این شیوه نه. ما در انجمن حقوق نمیگیریم و حضور در انجمن هیچ امتیازی برای ما محسوب نمیشود. قصد ما این است که حداقل برای مجموعه مفید باشیم. هنرمندان قشر آسیبپذیری هستند. این یک واقعیت است و این مشکل گریبانگیر همه رشتههای هنری است. باید هنرمندانی از جنس مردم جامعه در انجمنها حضور داشته باشند تا دلسوز و پیگیر امور هنرمندان باشند. باید به اندازهای که برای مشکلات شخصی خودشان وقت میگذارند برای انجمن هم وقت صرف کنند. وظیفه ما این است که پیگیر امور هنرمندان باشیم؛ پس حضور ما در انجمن چه دلیلی دارد؟ با این شرایط وقتی میبینم کاری از دستم بر نمیآید نباید استعفا بدهم؟
هنرمندان دیگر هم از عملکرد انجمن موسیقی راضی نیستند؟
نه به هیچ عنوان. اتفاقا من خودم را گذاشتم جای هنرمندان دیگر و از بیرون به انجمن نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم باید استعفا بدهم. ضمن اینکه پاسخ سوال شما راحت است و میتوانید از هنرمندان دیگر هم سوال کنید. اصلا بپرسید انجمن عملکردی داشته است تا کسی رضایت داشته باشد!
در پایان اگر صحبتی باقی مانده بفرمایید:
در شرایط سخت کنونی هنرمندان انتظار بیشتری از انجمن موسیقی دارند. اگر حمایت مالی نمیتوانیم داشته باشیم بهتر است حمایتهای معنوی را دریغ نکنیم. با این شرایطی که من میبینم هیچ هنرمندی تمایل به همکاری با انجمن موسیقی ندارد. چرا وضعیت باید به این نقطه برسد؟ انجمن نباید چشمش به دست اداره ارشاد باشد. باید خودش با دستگاههای دیگر رایزنی کند. ما وقتی انجمن موسیقی را بعد از چند سال تعطیلی تحویل گرفتیم خیلی تلاش کردیم تا دستگاههای اداری را متوجه کنیم که اصلا انجمن موسیقی وجود دارد. جلسات متعددی را با مسئولین فرهنگی و حتی انتظامی استان برگزار کردیم چون قصد و هدف ما این بود که فضای هنری را برای هنرمندان هموار کنیم. سعی کردیم برای هنرمندان کارت صادر کنیم، گروههای موسیقی را سازماندهی کردیم. با چندین مرکز خرید رایزنی کردیم تا تخفیفات ویژه برای افرادی که دارای کارت انجمن موسیقی هستند در نظر بگیرد. هنرمندان جوانی که دارای کارت عضویت بودند در خیلی از مراکز هنری به رسمیت شناخته میشدند و همین کار سبب شده بود انگیزه و دلگرمی داشته باشند. صدور کارت هزینه و بودجه خاصی نیاز دارد! ولی تمام این اقدامات مفید بلاتکلیف ماند و هیات مدیره جدید نتواست حتی از فرصتهایی که از دورههای قبل ایجاد شده بود به نفع هنرمندان استفاده کند. در هر دورهای که در انجمن بودم اقدامات کارشناسی شده دورههای قبل را ادامه دادیم و طبیعی است که این کار جلوی اتلاف وقت و هزینه را میگیرد ولی متاسفانه انجمن در این دوره به تمام اقدامات دورههای قبل بیاعتنا بود.
در پایان هم متاسفانه باید بگویم انجمن موسیقی قزوین هیچ وقت قدر افرادی را که در این انجمن زحمت کشیدند ندانست و حتی رفتار شایستهای با آنها نکرد.