مهندس میرسلیم در مصاحبهای گفتند که دولت چین دولت ایران را دور زده و با دفتر مقام معظم رهبری تماس گرفتند و توافق ایران و چین حاصل این تعامل است.
مهندس میرسلیم قبلا هم در اظهارنظری که راجع به آقای قالیباف کرد؛ هزینهای به عهده نظام گذاشت اما پیگیری نکرد که سودی عاید کسی شود. درحالی که یک اظهارنظر باید شامل بررسی های حاشیهای باشد که ارزش نظر از بین نرود یا خسارت وارد نکند.
در همین مصاحبه اگر خوب دقت کنیم اگر چه منظور تضعیف دولت برقرار روحانی است؛ اما ایشان متوجه نیست به چه قیمتی دولت متعلق به جناح مقابل را تضعیف میکند.
در اینکه اصل این اقدام غیرمعمول و غیردیپلماتیک است؛ بحثی نیست. اما به دولت ایران که منفعل شده است نمیتوان در همین موضوع لااقل ایراد گرفت. دولت چین هم پیگیر منافع ملیاش است توافقنامهای را به امضا می رساند که قدرت اصلی در داخل آن را امضاء کند .بنابراین سنگینی مسئولیت این اقدام غیرمعمول میافتد به دوش طرف سوم. بدیهی است دفتر مقام معظم رهبری هرگز اقدام غیردیپلماتیکی که دولت تحت نظارت خودش را ضعیف کند؛ انجام نمیدهد. بنابراین اصل خبر بیاساس اما هزینهاش به پای نظام نوشته میشود.
در مساله فوقالذکر اما یک نکته اساسی نهفته است و آن اینکه هر کشور خارجی دوست یا دشمن مایل است در قراردادها و توافقنامهها با قدرت اصلی هر کشور مذاکره نماید.
قدرت اصلی در یک نظام مبتنی بر جمهوریت، مردم هستند و رئیس جمهوری قدرتمند محسوب میشود که پشتوانه آراء اکثریت ملت را داشته باشد و نه اکثریت رای دهندگان ؛حتی اگر مثلا سی درصد ملت باشند.
با چنین مقدمهای متوجه تاکید مقام معظم رهبری میشویم که برای اولین بار در تاریخ انقلاب عنوان کردند که مشارکت حداکثری اولویت اول انتخابات باشد و انتخابات اصلح اولویت بعدی.
کوتهنظری همین بس که خیال میکنند رسانهها باید یک شور و شعفی ایجاد کنند که مردم پای صندوقها حاضر شوند.
کسانی به هیچ قیمتی تمایل ندارند انگیزه اصلی شور انتخابات را جایگزین انتخابی که اصلح میدانند بنمایند.
سایه سابقه هزینه گرایش مقامات به انتخاب اصلح درسابقه سیاسی ایران هنوز سنگینی میکند. اگر این بار هم همان اشتباه تکرار شود؛ معلوم نیست چه آیندهای در انتظارمان خواهد بود.