مشابه‌سازی در تمثیل


رسم شده است که تحلیل‌گران در اثبات یک گزاره سیاسی از تمثیل استفاده می‌کنند. در حالی که تمثیل دست بالا در ساده‌سازی برای درک یک موضوع پیچیده به کار می‌آید و از تمثیل نمی‌توان استنباط منطقی کرد.
مثلا برای تفهیم امکان انحراف یک مجاهد مومن می‌گویند: شمر هم جانباز صفین بود. از جهت تفهیم خوب است. اما به هیچ وجه نمی‌شود استنباط کرد که همه لشکریان یزید جانباز یا رزمنده صفین بودند یا اینکه شرط لازم و کافی برای گرویدن به اشقیا سابقه جانبازی و رزمندگی در کنار علی (ع) است! فقط می توان نتیجه گرفت که جانباز جنگ صفین هم ضمانت ندارد که منحرف نشود. از سوی دیگر از قضا می‌توان با تحلیل رفتاری شمر خطرهایی را برشمرد که ممکن است گریبانگیر جهادگران بزرگ شود. بنابراین تحلیل منطقی و نتیجه‌یابی علت و معلولی می‌تواند برای اثبات یک انحراف مشابه به کار بیاید. اما تمثیل تنها کافی نیست. شما می‌گوئید اشکال شمر در این بود که امام زمانش را نشناخت. در این تشبیه می‌توان به شما اشکال وارد کرد که از قضا شمر منطقش این است که یزید، امیرالمومنین است. بنابراین هر که از بیعت امیرالمومنین سر باز زد؛ امام زمانش را نشناخت! البته راه حل را علی ع فرمود که مرد را بحق باید سنجید نه حق را به مرد. با استدلال علی ع شناخت امام زمان، خود مولود شناخت حق است. ایراد اینگونه تحلیل‌ها که قطعا به نتیجه نمی‌رسد؛ این است که تحلیل منطقی علت و معلولی تبدیل می‌شود به تشبیه و تمثیل.  روزنامه تهران تایمز عکسی چاپ کرده‌ که نیم چهره آن مهندس موسوی و نیم چهره‌اش ترامپ است. این عکس می‌خواهد نپذیرفتن نتیجه انتخابات را به عنوان وجه اشتراک ترامپ و مهندس موسوی القاء کند. در حالی که این تشبیه و تمثیل فاقد یک تحلیل منطقی و تطبیق متغیرهای مشابه است. فلذا هیچ نتیجه منطقی که ندارد؛ از نظر احساسی مردم را نسبت به مهندس موسوی جذب می‌کند. شخصی که ده سال در حصر است و به کرونا مبتلا شده را با گردنکشی که حاضر نیست قدرت را تحویل برنده انتخابات بدهد نمی توان تشبیه کرد. این طرح فقط به درد دریافت صله از اهل قدرت می‌خورد. هم طراح فتوشاپکار این را می‌داند و هم مدیر مسئول منتصب این روزنامه. چرا که این کار فاقد ارزش سیاسی و منطقی را می‌توان با بایدن و احمدی‌نژاد هم انجام داد، بلکه به طریق اولی ترامپ و احمدی‌نژاد! اما سودش چیست؟ برنده انتخابات 88امروز مسئولان را متهم به گرفتن رشوه برای تست واکسن کرونا در ایران می‌کند و بازنده انتخابات ده سال است در حصر است و ساکت.  این یادداشت صد البته تنها برای پاسخگویی به این تصویر نوشته نشده است. بلکه برای طرح یک اشکال تحلیلی قلمی شد که تشبیه و تمثیل فقط برای ساده کردن و تفهیم به درد می‌خورد و فاقد منطق استدلالی است. و در این مورد هم باید متغیرهای مرتبط با مثال با واقعیت ،انطباق منطقی داشته باشد. مثلا در همین مثال: ترامپ که نتیجه انتخابات را قبول ندارد؛ خود برگزارکننده انتخاباتی است که در آن بازنده شده است .در حالی که در انتخابات 88 برگزار کننده انتخابات احمدی‌نژاد بود و برنده انتخابات! از این اتفاق بهترین استفاده منطقی را رهبری کردند که تاکید کردند انتخاباتی را که خود ترامپ برگزار کننده آن است؛ همراه با تقلب می‌داند . واضح است که چون برگزار کننده خود بازنده شد؛ حرفش جای تعجب دارد. اما در انتخابات 88 خود برگزار کننده از طرف مقابل متهم به تقلب به نفع خودش شد و این اصلا تعجب ندارد. در هر جای دیگر هم می‌تواند اتفاق بیفتد. چون ابزار قدرت و ابزار تقلب در دست خود برگزار کننده انتخابات است. از قضا روحیات ترامپ دقیقا منطبق بر روحیات احمدی‌نژاد است. پوپولیست شعارگرایی که نه تخصص را قبول دارد و نه قانون را و خودکامه بی‌تدبیر است. همین روحیات است که ترامپ را در آمریکا به شکست کشانیده و احمدی‌نژاد را در ایران اگرچه از مناصب حکومتی بنا به مصالحی جدا نکرد؛ اما به ورشکسته سیاسی تبدیل کرده است. از متغیرهای قابل ذکر در انتخابات 88 در ایران شورای نگهبان است. و در آمریکا دادگاه فدرال که البته هر دو به برنده رای دادند و تقلب را رد کردند. در آمریکا علیه حاکم و در ایران به نفع حاکم (رئیس‌جمهور)! چرا که اساسا ساز و کار ادعای تقلب در ایران و آمریکا شباهت ندارد. در آمریکا دیگر ولایت فقیهی وجود ندارد که پشت شورای نگهبان بایستید که آشوب و فتنه بخوابد. اما اگر در آمریکا ترامپ نتیجه را نپذیرد؛ قدرت بالاتری وجود ندارد و به همین دلیل حزب جمهوری‌خواه پشت ترامپ را خالی کرده است تا شکست را بپذیرد که اگر نپذیرد ؛آشوب و فتنه و شورش آمریکا را از پای درمی‌آورد.  کسانی که از برنده شدن بایدن دلخوشند؛ همانقدر ساده اندیشند که کسانی که از شکست ترامپ ناراحتند! اما دلخوشان به پیروزی بایدن مطمئن باشند که حاکمیت در ایران دوباره از سوراخ مذاکره بی‌ضمانت گزیده نخواهد شد و عزاداران شکست ترامپ هم بدانند که فشارهای تحریمی - ترامپی در حال گسست جامعه اقتصادی و اجتماعی ایران بود و هست. و شکست ترامپ خواست خدا و فرصتی برای مدیریت اوضاع داخلی بود. حتی اگر بایدن هم مدتی بعد همان راه ترامپ را از سر بگیرد. 

سه شنبه 4 آذر 1399
04:49:24
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT