قدرت نهایی تخریب تحریم چقدر است؟ گفته میشود تحریم با این هدف شدت مییابد که طبقات زیرخط فقر را علیه حکومت به خیابانها بکشاند. در این صورت حکومت یا از ترس مردم خود، دست از مقاومت میکشد. یا در برابر مردم گرسنه از گلوله استفاده میکند و شکست میخورد. یا لااقل وجاهت بینالمللی خود را از دست میدهد.
این تحلیل یک دروغ بزرگ است. دروغی که تحریمکنندگان از آن آگاهند و کاسبان تحریم با علم به دروغ بودن، آن را جایگزین هدف اصلی می کنند. با توضیحاتی مطلب فوق را روشن میکنم.
ـ1ـ تحریمهای آمریکایی تاکنون هیچ کشوری را به وضعیتی نرساند که گرسنگان را به گونهای در برابر حکومت قرار دهد که منجر به انقلاب شود. حتی یک مورد هم سراغ نداریم. هیچ انقلابی بر اثر تحریم و به خیابان آمدن محرومین صورت نگرفته. در کشوری مثل یمن باعث تقویت مقاومت هم شده است.
ـ2ـ تحریم در مصر و لیبی منجر به عقبنشینی حکومت شده است. نه در برابر مردم گرسنه. بلکه در برابر تحریمکنندگان. این ذلتپذیری هرگز در هیچ کشوری منجر به اعتلای جایگاه مردم و اقتصاد کشور نشد. فقط به صورت موقت حکومت را از فشار تحریم درآورد.
ـ3ـ تحریم در کره شمالی دلیل اصلی فشار حکومت بر مردم است. حکومتها هرگز بر اثر فشار تحریم از بودجه نظامی و مایحتاج نظامیان کم نمیکنند. به همین دلیل فشار اقتصادی تحریم مستقیما روی دوش طبقات محروم جامعه قرار میگیرد که به اعتراضات کور مردمی منجر میشود. کور به این دلیل که تنها بر اثر فشار اقتصادی تحریم است و هدف سیاسی به دنبال ندارد و معمولا رهبری ندارد. ایدئولوژی ندارد. فقط فریادی است که باید حاکمان را بترساند تا مقاومتشان در برابر دشمنان و عاملان تحریم بشکند. این همان هدفی بود که اعتراضات آبان سال گذشته در ایران هم به دنبال آن بود. خشن کردن اعتراض و ایجاد درگیری و آتشسوزی و تخریب توسط کسانی عملی شد که هدفشان عقبنشینی حکومت ، نه در برابر مردم .که در برابر عاملان تحریم بود. والبته کسانی متاسفانه به اسم حمایت از نظام به این خشونت ناخواسته دامن زدند.
در کشوری مثل کره شمالی فشار بر مردم چنان سنگین است که حتی منجر به اعتراض هم نمی شود.
ـ4ـ اما هدف واقعی و اعلام نشده تحریمکنندگان، در واقع گروگانگیری منافع امروز ملت است؛ برای به دست آوردن منافع بلندمدت خودشان در آینده. تحریمکنندگان مستقیما منافع ملت را هدف قرار دادهاند. اما به این دلیل که نمیخواهند ملت با درک حقیقت امر در برابر آنان مقاومت کنند؛ به ظاهر سنگ حمایت از ملت را هم به سینه میزنند که چرا فلان را اعدام کردید. چرا بهمان را به جرم اعتراض چنین کردید و غیره. در واقع همان کسانی که پرچم حمایت از مردم ایران را به دست گرفتهاند؛ با تحریم، چکمههایشان را روی گلوی مردم فشار میدهند.
ـ5ـ تحریمها در ونزوئلا هم به دنبال همین نتایج بوده است. اما به هدف نرسیدند و هرگز هم نخواهند رسید. تحریم، ملت ونزوئلا را فقیرتر و شکنندهتر میکند. اما آنها را علیه حکومت نمیشوراند. در ایران هم مردم را بنا به دلایلی به اعتراض میکشاند؛ اما به شورش و براندازی نمیرساند. اینکه چرا اعتراضات در ونزوئلا کمتر از ایران است ؛ یک دلیل کاملا واضح اقتصادی ـ اجتماعی دارد که صد البته عاملان تحریم آن را میدانند ولی پنهان میکنند. این دلیل را جمهوریخواهها پنهان میکنند و دموکراتها بیان. تفاوت این دو حزب در انتخابات و عملکرد تحریمی فقط همین است.
این حقیقت، حذف طبقه متوسط در جامعه بر اثر تحریم است. ترامپ قمارباز از تجارب کازینوهای لاسوگاس آموخته است که وقتی دست برد و امکانات بیشتر داری؛ ریسک را بالاتر ببر. تو اگر ببازی مثلا پنج درصد داراییات را میبازی اما طرف مقابل همهی داراییاش را. لذا نتیجه قمار برای تو ریسکش کمتر و برای طرف مقابل بالاتر است. این باعث میشود طرف مقابل بترسد و این ترس نمیگذارد بازی واقعی و طبیعیاش را انجام دهد و میبازد.
هر جامعهشناس و اقتصاددانی میفهمد که تحریم باعث میشود یک طبقه کوچکی کاملا متمول شوند و حجم بزرگی از طبقه متوسط به زیر خط فقر بروند.
طبقه متوسط یعنی چه کسانی؟ کسانی که درس خواندهاند و رفاه حداقلی دارند و روزنامه میخوانند و در فضای مجازی هستند و به دنبال مطالبات اقتصادی و اجتماعی بلکه سیاسیشان هستند.
در واقع اعتراض باید توسط این طبقه ابداع و سازماندهی و مدیریت بشود. طبقهای که خودش زیر خط فقر غرق شده است؛ همه مطالباتش در مسائل اجتماعی و سیاسی محدود میشود به امنیت و نان شب. بنابراین تحریم فشارش مستقیم روی مردم ضعیف است و روی طبقه متوسط. اما چون طبقه متوسط از بین رفته است توان اعتراض و فعالیت اجتماعی و سیاسی ندارد.
دموکراتها به دنبال گرفتن امتیاز از حکومت با چماق تحریم و هویج مذاکره هستند. اما ترامپ معتقد است ما با فشار چیز زیادی از دست نمیدهیم و حکومت تحت تحریم اگر از دست بدهد حکومت را می بازد. مقاومت، تنها چاره علیه این سیاست است و روشن سازی مردم که: حق شما توسط عاملان تحریم ضایع میشود و نه حکومت. کلید را جایی که گم کردید؛ بیابید.
عاملان تحریم اما با علم به تحلیلهای فوق دلبستهی اقدامات طبقه متوسطی که هنوز غرق نشدهاند میباشند. در خارج از کشور ،این افراد مزدوران مستقیم رسانههای خارجی هستند و سازمانهایی مثل منافقین که مزد میگیرند و از حداقل معیشت برخوردار هستند تا بتوانند کار طبقه متوسط از بین رفته در ایران را انجام دهند. و مثل برخی از کسانی که از ایران مهاجرت کردهاند و در اروپا و آمریکا و کانادا زندگی متوسط بی دغدغه ای دارند. هم درد غربت دارند و هم چون شکمشان سیر است؛ به فکر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بیدردسر در ینگه دنیا نشستهاند و به مردم ایران که داخل گود هستند به کمک فضای مجازی میگویند لنگش کن.
این مجموعه قرار است توسط رسانههای مجازی، جای خالی طبقه متوسط از بین رفته توسط تحریمها را پر کند.
عکسالعمل ایران معلوم است که در برابر ترامپ یا بایدن در صورت انتخاب هر کدام، متفاوت خواهد بود.