سنت و مدرنیسم میتوانند و باید همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند. اما گاهی این دو مقوله جدا الزاما در مقابل هم قرار میگیرند. این همان مقطع مهم و حساسی است که میتواند با تغییر سنت یا حتی مدرنیته درک از آن را در همان نقطه اصلاح کند.
مثلا ماشین لباسشویی به عنوان یک نماد از مدرنیته در مقابل چالش پاکی و نجاست دیدگاه مذهبی قرار میگیرد. عدهای آن را برای پاکی کافی نمیدانستند و میگفتند لباسها باید بعد از شستن؛ آب کشیده شود و عدهای هم گفتند که چون به آب جاری متصل است پاک است.
اسلام و خصوصا مذهب مترقی شیعه همواره در اینگونه چالشها منعطف بوده یا چالشی را به نفع سنت تغییر داده مثل ربا و حرمت گوشت خوک و مشروبات الکلی یا آن را منطبق با معارف دین پذیرفته است مثل حمام و بلندگو و...
برای مطالعه بیشتر، دوستان را به مطالعهی کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» شهید مطهری ارجاع میدهم.
در صد سال اخیر برداشتهای متفاوتی از اسلام در مقابل مدرنیته شده است که معمولا به ورطه التقاط منحرف شد. از دیدگاهی که مارکسیسم را علم مبارزه میدانست و اسلام را با آن تطبیق میداد تا نظریههای اسلام منهای روحانیت و ...
از آن طرف دیدگاههای دگم ـ بسته و متعصبی هم بودند و هستند که هرگونه همراهی با مدرنیسم را انحراف میدانند. با هر نوع موسیقی و تقریبا با هر هنری مخالفند. روز عاشورا عوعو میکنند و گاهی طناب به گردن، خود را در قالب سگ نمایش میدهند. سینهخیز روی آسفالت میروند و صورت به آسفالت میمالند و قمه میزنند. متاسفانه معمولا حداقل یک روحانی طراز بالا پشت اینگونه افکار و رفتار قرار دارد و از قضا روشنفکران مزدبگیر آمریکا از بلندگوهای صدای آمریکا ـ ایران اینترنشنال و ... این قرائت از اسلام را نمایش و ترویج میدهند تا اسلام انقلابی را زیر سوال ببرند. توده ناآشنا با اسلام خصوصا جوانان تحصیلکرده متاسفانه تحت شستوشوی مغزی این رسانهها قرار میگیرند.
امام خمینی اما با روشنبینی و اجتهاد عالمانه با مسائلی مبارزه کرد که متاسفانه همین الان حتی در همین نظام مولود خودش به دلیل منافع شخصی مورد تردید قرار میگیرد.
اینکه جنگلها جزو انفال است در دیدگاه سنتی معنیاش این است که هر شخصی هر چقدر که میتواند از جنگل درخت و از دریا ماهی بگیرد و مالک آن محسوب میشود؛ در حالی که امام میفرمود این احکام مال زمانی است که یک نفر با یک تبر در یک روز یک درخت را میانداخت نه اکنون که با اره برقی یک روزه میتوان صد درخت را به زمین زد.
یا در مورد ماهی دریا تور بیاندازید و قلاب و ماهی بگیرید. هر چند تایی که میتوانید اما اگر دینامیت زیر رودخانه یا دریا منفجر کنید و در هر فصلی حتی فصل تخمگذاری ماهیگیری کنید نسل ماهی را از بین میبرید. بنابراین در این شرایط دریا و جنگل و مراتع و کلا محیط زیست از شمول انفال به معنای مالکیت تکتک افراد درمیآید.
در همین نظام مقدس اما کسانی با تکیه بر همان فقه سنتی متاسفانه جنگلها را نابود میکنند و دریاها و محیط زیست را و کارشان را هم مشروع میدانند و اجتهاد امام و فقه امام و نظریات فقهی امام در نظام امام مورد تهاجم و سوءاستفاده قرار میگیرد.
امروز در فقره کرونا و برگزاری مراسم عزاداری شاهد چهار نوع تحلیل هستیم.
تحلیل اول که میگوید ما یک جان داریم و آن را فدای عزاداری امام حسین(ع) میکنیم. در واقع با بیان احساساتی، عزاداری امام حسین(ع) را در مقابل تفکر امام حسین(ع) قرار میدهد. کمترین انعطافی هم ندارد. اینان همانانند که به ضریح لیس میزنند که حرمها دارالشفا است و ما را از چه میترسانید و غیره.
روشن است که اسلام امام و مقام معظم رهبری از اینگونه برخوردهای احساساتی صرف مبرّاست و خرد و تخصص و حفظ جان را مقدم بر شعائر مطلق میداند.
تحلیل دوم، برعکس، کرونا را فرصت مغتنمی میداند که عزاداری اباعبدا... الحسین را تعطیل کند. تا خود را از فشار پیادهروی اربعین که همه اخبار جهان را سالی یک بار تحتالشعاع خودش قرار میدهد و به بزرگترین اجتماع جهانی در طول تاریخ تبدیل میشود نجات دهند.
آنان میدانند که اگر قرار است مبارزه همه جانبه و ماهوی با ظلم در جهان ادامه داشته باشد با غیر از پرچم امام حسین(ع) نمیشود.
اینان از هر فرصتی استفاده میکنند که به ویلاهایشان سر بزنند و عروسیها و تجمعات گعدهایشان به راه است؛ اما کرونا را فرصت خوبی میدانند که مراسم عزاداری را با آن زیر سوال ببرند.
تحلیل سوم متاسفانه همان است که رئیسجمهور محترم شارح آن شد. از آنجایی که نمیتوان با اصل عزاداری و تجمعات تبعی آن مقابله کرد؛ با تحلیل اول کاملا هماهنگ میشود که بله، عزاداریها باید مثل گذشته برقرار باشد ولی پروتکلهای بهداشتی هم البته رعایت شود. ایشان اگر مسئولیت اجرائی نداشت شاید به همین بند محدودکننده هم اشاره نمیکرد.
بحث این است که حفظ جان مسلمانان و ملت بر حاکمان واجب است. اصل این است؛ لذا عزاداری را با حفظ این محور فقط میتوان مجاز دانست. یعنی نوع عزاداری باید منعطف و منطبق بر رعایت اصول بهداشتی باشد نه اینکه عزاداری مثل گذشته برقرار باشد حالا پروتکلها را هم رعایت کنید.
دکتر روحانی استاد جلو افتادن در زمانی است که با قدرتی نمیتواند مقابله کند.
تحلیل چهارم اما همین است که حفظ جان مسلمانان واجب و عزاداری امام حسین(ع) مستحب موکد است. این مستحب را باید به گونهای اجرا کنیم که مزاحم آن واجب نشود. چگونه؟ همین راه معقولی که دکتر نمکی انتخاب کرد؛ بدون مقابله مداحان تهران را جمع کرد و با آنان به صورت منطقی صحبت کرد تا ضمن احترام گذاشتن به اصل عزاداری راههای اجرای آن در چارچوب پروتکلهای بهداشتی را بررسی و مطالعه و سپس اقناع نمایند.