خانم دکتر محمدبیگی نماینده محترم قزوین در مجلس شورای اسلامی در توئیتی از باب شفافیت اعلان کردند که در انتخابات رئیس مجلس شورای اسلامی به دکتر قالیباف رای دادند.
البته که ممنونیم ولی به این مقدار قانع نمیباشیم. هم از باب تعریف شفافیت و هم از باب موضوعاتی که باید در آن شفاف باشند..
در ابتدا بگویم که بعد از پایان زمان مجلس دهم اساسا مساله شفافیت از دستور کار خارج است. اگر میبینید عدهای از هواداران ردههای پایین هنوز بر طبل شفافیت میکوبند؛ یا نمیدانند که این مساله آن روز برای چه مطرح شد؛ یا میدانند و بیش از نیاز آن را جدی گرفتهاند. وگرنه نماینده مجلس وکیل است و نه سفیر. و تفاوت این دو واضحتر از هر توضیح اضافی است. وکیل، موکل را نمایندگی میکند که هر رای را که به صلاح موکل میداند بدهد. چه موکل بداند و چه نداند. چرا که موکل وقت یا شاید اطلاعات لازم را ندارد که بداند چه رأیی صلاح بوده و چه رایی ناصواب. گزارشهای پیچیده و طولانی کمیسیونهای مختلف را شما باید با دقت گوش کنید.؛ سپس آنچه را که مرضی خدا و به نفع موکلین میدانید انتخاب کنید. وگرنه در فقره ریاست مجلس، حالا اگر 12 رای جناب میرسلیم میشد 13 رای هم به جایی برنمیخورد یا هفده رای آقای عباسی بشود هجده.
اما سفیر دیگر نماینده نیست. بلکه آنچه را که حکومت میگوید در چهارچوب دستورالعملها نعل به نعل باید اجرا کرد و مردم وکیل انتخاب کردند نه سفیر. البته هر کدام کارشان در جای خودش مهم است.
و اما از باب موضوعاتی که باید شفافیت داشت و به دنبال شفافیت بود؛ در واقع به نوعی تقلیل سطح دغدغههای مردم و قاطبه موکلین است که بخواهند بدانند وکلیشان به این رای داد یا به آن و حتی به فلان لایحه رای مثبت داد و یا رای منفی . این مثبت و منفیها روزی به درد میخورد که برای رد و تایید صلاحیت مورد استفاده قرار گیرد. وگرنه به غیر از دشمنان نظام و البته دوستان تندرو برای مردم عادی چه اهمیتی دارد که نمایندهشان به چه کسی یا چه چیزی رای داده است؟ آنان نتیجه را میخواهند که در سفرهشان ببینند و در شهر و کشورشان لمس کنند.
در عین حال موضوعات بسیار مهمی هم در کشور هست که باید درباره آنان مطالبه شفافیت بشود. یعنی شما از طرف مردم وکیل هستید که خواستار شفافیت آن بشوید از جمله برای تمرین و به عنوان اولین موضوع همین 650 میلیارد ریالی که جناب میرسلیم فرمودند و در کمال تعجب مشاهده کردیم که با آن سوابق پر و پیمان از وزارت ارشاد تا رئیس دفتری مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوریشان و کاندیدای وزینترین و قدیمی ترین تشکیلات اصولگرایی کشور فقط 12 رای آوردند. شفاف شود که اگر ایشان این افشاگری را نمیکردند، آیا بیشتر رای میآوردند یا باز هم کمتر؟
میدانیم که منظور جناب میرسلیم رئیس یکی از کمیسیونهای مجلس دهم بوده است و مبلغ فوق را به نظر جناب میرسلیم کسانی که نمیخواستند پرونده شهرداری تهران تحقیق و تفحص شود پرداخت کردند.
این ادعا حیثیت نظام را زیر سوال برد؛ غده چرکینی که اگر هست باید جراحی شود تا بدخیم نشود و اگر نیست باید روشنگری شود که یک سنگی را جناب میرسلیم در تاریکی انداخت تا شاید شاهد ریاست مجلس را در آغوش بگیرد. بدتر، شاهد را فراری داد و سنگ در تاریکی اصابت کرد به نظام!
نماینده مجلس اگر شجاعت و جسارت ورود به این مباحث را داشت؛ کارش درست است وگرنه تقلیل نماینده به پیچ و مهرهای از سیستم مقننه کشور که هر طرف بپیچد او هم بپچید یا تبدیل شود به فردی که حداکثر مدیران استانی را به نفع گردانندگان ستادها تغییر دهد، وقت ذیقیمت نماینده را تلف میکند.