شاید اتفاق مهم و استراتژیک حمل سوخت از ایران به ونزوئلا به دلیل پرداخت کمتر رسانهای یک کار ساده تجاری تلقی گردد. در حالی که این اقدام که همینه آمریکا را در منطقه شکست؛ بیشتر سیاسی است؛ اگرچه تبعات مهم اقتصادی هم داشته است.
هفته گذشته 5 فروند کشتی حامل بنزین که از مبدا ایران و با پرچم ایران حرکت کرده بود با اسکورت ارتش ونزوئلا به مقصد رسید.
در آبهای آزاد هم البته آمریکا تهدید کرده بود، اما ایران صراحتا اعلام کرد که اگر آمریکا به کشتیهای حامل سوخت حمله کند، ایران اقدام متقابل انجام میدهد. این چنین بود که آمریکا با تلخی تمام نظارهگر کشتیهای ایران شد که از جلوی چشمانش به طرف ونزوئلا میرفتند.
میدانیم اگرچه به تحریم اقدامی تروریستی اطلاق شده است؛ اما ماهیتا اقدامی اقتصادی است. تحریم نه اعلان جنگ است و نه برای اجرایش سازوکار نظامی به کار میرود. کشور تحریمکننده اعلام مینماید که مثلا ایران را بنا به دلایلی تحریم میکند. لذا نه کالایی به ایران میفروشد و نه کالایی از ایران میخرد.
تا اینجا اتفاق مهمی نمیافتد. اما زمانی که مطابق همین تحریم هیچ پولی از طریق بانکی قابل انتقال به ایران نباشد، یعنی ایران حتی اگر بتواند به صورت قاچاق کالایی را به کشوری بفروشد امکان انتقال پول ندارد.
از طرفی اگر کشوری از ایران کالایی بخرد یا بفروشد؛ آمریکا با آن کشور وارد جنگ نمیشود؛ بلکه آن کشور را در لیست تحریم قرار میدهد یعنی به آن کشور ثالث کالایی میفروشد و از آن کالایی نمیخرد. به همین دلیل مثلا کره جنوبی علیرغم 60 سال سابقه تجاری با ایران ترجیح میدهد از دستورالعمل تحریم آمریکا تبعیت کند، زیرا در غیر این صورت قریب به اتفاق روابط تجاریاش با دنیا را از دست میدهد.
اما کشوری مثل ونزوئلا که خود جزو کشورهای تحریمی آمریکا است، نمیتواند فرآوردههای نفتی مورد نیازش را از جایی بخرد مگر از کشوری مثل ایران که خود تحت تحریم است و روابطی با اقمار آمریکا ندارد؛ که بترسد آن را از دست بدهد. لذا ساختار اولیه معامله شکل میگیرد. اما علیرغم امکان فروش سوخت، انتقال پول به ایران امکانپذیر نیست.
پول ونزوئلا کمارزش بوده قابل انتقال در سوئیفت نیست. اگر باشد هم ایران این امکان را به خاطر تحریم ندارد. انتقال دلار و یورو هم از همین مشکل تبعیت میکند لذا مقرر میشود ایران به جای بهاء بنزین طلا بگیرد. که خود تعریضی هم به دلار است.
پازل معامله چیده میشود، اما اگر اجرا شود ضربه بزرگی به آمریکا وارد میشود. اولا ونزوئلا دیگر تحت فشار سوخت نیست. ثانیا ایران به جای تولید اضافی که دارد طلا گرفته است و از همه مهمتر اینکه کدخدایی که کسی در دنیا جرات نمیکرد خلاف تحریمش اقدامی بنماید؛ باید بنشیند نظارهگر معاملهای اینچنینی بین دو طرف از کشورهای تحریم شده خود قرار بگیرد. لذا تهدید به حمله نظامی به کشتیها میکند تا ایران را بترساند.
ایران اما عقبنشینی نمیکند و به اصطلاح جا نمیزند. ایران اعلام میکند که در صورت ایجاد ناامنی برای کشتیهای ایران مقابله به مثل میکند و این یعنی تبدیل جنگ اقتصادی آمریکا به جنگی نظامی که آمریکا هرگز به دنبال آن نیست، زیرا خیال میکند با همان جنگ اقتصادی و تحریم با هزینه کمتر به اهدافش علیه ایران میرسد. در حالی که جنگ نظامی آغازش به دست آمریکا اما انجام و هزینههایش برای آمریکا نامعلوم است.
با چنین محاسبات دقیق و مینیاتوری ایران بدون اینکه بترسد علیرغم تهدیدات آمریکا اقدام شجاعانه اعزام کشتیها را آغاز میکند و آنچه که آمریکا میتواند انجام دهد، نظاره و سکوت و عقبنشینی است.
این نمایش اقتدار، یک واقعه بینظیر تاریخی است که در تاریخ معاصر ثبت شده است. هر جا حساب شده و بدون ترس از تهدیدات آمریکا اقدام کردیم، (حتی اقدام مقابلهای نظامی در خاک عراق) آمریکا پاسخی نداشت چه برسد به انجام اقدام حساب شده و دقیق تجاری بدون ورود به فاز نظامی.