آمریکا برای ترور شهید سلیمانی باید دلایل قوی و استراتژیک داشته باشد. زیرا این ترور در بدترین و غیرقابل قبولترین شرایط اتفاق افتاد.
همه میدانیم که نظام اطلاعاتی آمریکا چنان است که همواره احتمال دسترسی به شرایط ترور شهید سلیمانی برایش وجود داشت. اما چرا تا این تاریخ دست به این اقدام جنایتکارانه نزد؟ دلایل زیادی داشت و دارد. و با این دلایل محکمی که این ترور را عاقلانه ارزیابی نمیکند؛ آیا آمریکا اقدام احمقانه و بیبرنامه کرده است؛ یا اینکه برنامه و پیامی عمیقتر از ظواهری که میبینیم دارد؟
بعید است کسی معتقد باشد که ترور شهید سلیمانی اقدامی بیبرنامه و از سری حماقتهای ترامپ باشد. همه میدانیم که آمریکا را ترامپ احمق و بوالهوس که هر روز یک سخن میگوید؛ نمیچرخاند. استراتژیستهای برنامهریز، پشت فعل و انفعالات سیاسی آمریکا هستند.
اولا که نزدیک انتخابات آمریکا هستیم. ترامپ و تیم مشاورینش میدانند که اگر در تاریخ آمریکا یک بار ریاست جمهوری تک دورهای شد؛ زمانی بود که آمریکا در اوج درگیری سیاسی با ایران بوده است. آغاز یک درگیری نظامی تحریک کننده در آستانه انتخابات، ریسک بزرگی برای ترامپ و حزب جمهوریخواه آمریکا است.
ثانیا همه حجت آمریکا برای حضورش در خاورمیانه، مقابله با تروریسم است. در درجه اول به خاطر حفظ اسرائیل و بعد به بهانه انتقام عملیات تروریستی 11 سپتامبر و صد البته مکیدن نفت کشورهای ضعیفتر و دلار کشورهای ثروتمند منطقه؛ برای حل مشکلات اقتصادی آمریکا.
اگر چه بحث مشکلات اقتصادی آمریکا در این مقاله حاشیه ای است؛ اما اشاره اجمالی به آن شاید خالی از لطف نباشد.
تولید و رشد اقتصادی غول کنونی و آینده صنعت دنیا، یعنی چین چنان است که برای آمریکا مشکل اشتغال ایجاد کرده و رشد اقتصادیاش را کند نموده است. آمریکا چند سال بیشتر فرصت ندارد تا به کمک فروش اسلحه به ثروتمندان این منطقه و مکیدن رایگان نفت کشورهایی مثل سوریه و عراق به جهشی دست پیداکند که چین را به عقب براند و رهبری اقتصاد دنیا را برای خودش حفظ کند.
این امکان به وجود نمیآید مگر با تکیه بر ثروت و قدرت تسلیحاتی کنونی و صد البته سیاستورزی حیله گرانه از طریق رسانههای مسلطی که در دنیا دارد.
بنابراین با تبلیغ ایرانهراسی؛ به هزینه اعراب منطقه، در خلیجفارس حضور پیدا میکند و با فروش تسلیحات به عربستان و اجرای رقص شمشیر، مشکل اشتغالش را حل میکند و با تولید و گسیل داعش به عراق و سوریه؛ از طرفی به بهانه دفع داعش حضورش را ضروری جلوه میدهد. و از طرفی مناطق نفتخیز عراق و سوریه را قرق میکند و نفت مجانی استخراج کرده و به بازار عرضه میکند.
در این میان همه چیز به خوبی پیش میرفت که ایران عملا وارد معرکه شد. سپاه قدس به فرماندهی شهید سلیمانی و با سازماندهی جیش الشعبی و ارتش عراق و سوریه ابتکار عمل را به دست گرفت. هم داعش را نابود کرد که این یعنی بیاثر کردن دست پروده آمریکا و هم نشان داد کشورهای منطقه به شرط وحدت با ایران اسلامی توانایی دفع شر آمریکا و آمریکا ساختهها را از سر مملکت خود دارند.
در این میانه محور مقاومت هر روز قویتر میشد. به گونهای که اصابت یک موشک پهپادی یمن به آرامکو، جو آرام جهانی نفت را متلاطم کرد و ضدهواییهای تقدیمی آمریکا نتوانست از آرامکو دفاع کند.
فاطمیون افغانستان و جیشالشعبی عراق و ارتش و چریکهای مردمی سوریه و حزب ا... لبنان چنان در این جنگ و دفاع نابرابر آزموده و مجرب شدند که تن اسرائیل را از نزدیکی مرز میلرزاندند و صهیونیستها خواب آرام نداشتند.
بنابراین دومین علت وجودی حضور آمریکا در منطقه کمرنگ و کمرنگتر میشد. مبارزه با تروریسم؟ اینان که به این خوبی از خود در مقابل تروریسم دفاع میکنند.
از سوی دیگر اگر آمریکا که به بهانه مبارزه با تروریسم به منطقه آمده خود به روش ترور اقدام کند؛ باید از خیلی از مواضع سیاسی و عقیدتیاش عقبنشینی بلکه سقوط کند، که کرد.
سومین علت برای خطا بودن ترور شهید سلیمانی این بود که این اقدام، مادر مقاومت را که ایران باشد؛ مستقیما تحریک میکند. البته آنها فکر نمیکردند که ایران با موشک در مقام مقابله، حیثیت نظامی آنان را متلاشی کند. اما میتوانستند گمانهزنی کنند و ریسک نکنند. اما ریسک کردند چرا؟
با توضیحات فوق اقدام تروریستی آمریکا قطعا توجیه عقلانی ندارد و از طرفی هم میدانیم علیرغم حماقت بیحد ترامپ؛ تصمیمگیران سیاسی ـ نظامی آمریکا ،بیحساب عمل نمیکنند و ریسک به این بزرگی را برای به شهادت رساندن یک فرمانده که بلافاصله در عرض چند ساعت جایش پر شد؛ نمیپذیرند. پس این اقدام بدفرجام چه نتیجه و پیامی داشت؟
اگر به آخرین ماموریت شهید سلیمانی از زبان نخستوزیر عراق دقت کنیم؛ متوجه میشویم که پذیرش این همه ریسک که ملت ایران را یکپارچه و عظمت این شهید را نمایان کرد و موشک مقاومت، حیثیت نظامی آمریکا را در عراق به سخره گرفت؛ به چه دلیل بوده است.
نخستوزیر عراق گفت که شهید سلیمانی حامل پاسخ نامهای بوده است که عربستان توسط عراق به تهران ارسال کرده بود.
به نظر میرسد علت اصلی ترور شهید سلیمانی درواقع ترور نطفه رفع اختلافات منطقهای بود که در حال انعقاد بود. عربستان نامه دعوت به جنگ که نمیفرستد. قطعا شرایط رفع کدورت و اختلاف را نوشته بود و ایران پاسخی داد که آن پاسخ با اصل سوال، توسط پهپادهای آمریکا ترور شد!
واقعا اگر عربستان با ایران مشکلی نداشته باشد و داعش هم که ریشهکن شد و سوریه هم که پاکسازی شد و مشکل عربستان و امارات و هم با یمن حل خواهد شد؛ دیگر آمریکا در منطقه بماند کدام غاز را بچراند و هزینه ماندنش را چه کسی بدهد و تسلیحات نظامیاش را به که بفروشد و از اسرائیل چه کسی محافظت کند؟
تروری که شهید سلیمانی را به آرزوی تمام عمرش رساند؛ ترور شخص نبود. ترور اندیشه همگرایی در منطقه بود که آمریکا را مجبور به ترک منطقه میکرد. این ترور پیامی برای اعراب منطقه داشت که هرگونه همزیستی مسالمت آمیز را هدف قرار داد.
بیجهت نبود که مقام معظم رهبری انتقام سخت را خروج آمریکا از منطقه اعلام کرد.