در جلسهای که اصحاب مطبوعات با فرماندهی محترم سپاه صاحب الامر داشتیم، ضمن تحلیل راهگشایی خون شهیدان از قبل پیروزی انقلاب تاکنون از شهید مصطفی خمینی تا شهید سلیمانی گفتم که هر وقت انقلاب در نقطهای با یک گره بزرگ سیاسی و اجتماعی مواجه شد؛ خون یک شهید راه و گره را باز کرد و خون شهید سلیمانی بنبست تحریم و مشکلات اجتماعی و سیاسی منبعث از آن از جمله تبعات گرانی بنزین و معضلات به وجود آمده از اعتراضات آبان ماه را گرهگشایی کرد.
گفتم آن بنبست یا باید با جنگ باز میشد یا تدبیری خارقالعاده تا مسایل اجتماعی و اقتصادی و تبعا سیاسی متعاقب آن را بتواند جمع کند.
شهادت، شهید سلیمانی را که در این کویر معنویت؛ آرزوی همیشگیاش شهادت بود؛ به آرزویش رساند و در عین حال او که تمام زندگیاش را وقف پیشبرد انقلاب کرده بود؛ حتی خون به زمین ریختهاش هم انقلاب و نظام را آبیاری کرد و به پیش برد.
در آن جلسه برای تحلیلی که میکردم پیشتر چیزی آماده نکرده بودم؛ نکتهای در ذهنم بود که شهید سلیمانی که همه عمرش را در جنگ و دفاع و جهاد صرف کرده بود؛ از قضا شهادتش از یک جنگ بزرگ جلوگیری کرد. اما این حقیقت با توجه به فضایی که وجود داشت و دارد برعکس مینماید که انتقام خون شهید سلیمانی آغاز عملکرد تلافی جویانه آمریکا میشود و ما هم که نباید آن را بیپاسخ بگذاریم و این یعنی آغاز جنگ.
بدون اینکه استدلال مقدمه تا نتیجه در ذهنم نقش بسته شود؛ گفتم که اگرچه اقدام نظامی در پاسخ ترور شهید سلیمانی حق ماست؛ ولی انتقام همواره شکل نظامی ندارد. اما اینکه چگونه میشود عملیاتی انتقامی انجام داد که شکل نظامی نداشته باشد؛ در ذهنم منسجم شده بود.
یکی از خبرگزاریها از سخنان من چنین برداشت کرد که نیازی به پاسخ نظامی نیست که البته بعدا اصلاح کردند. اما برای نگارنده منطق این برداشت حسی در ابهام قرار داشت.
در سخنرانی مقام معظم رهبری در قم ایشان ابتدا اشارهای کردند به سیلیای که شب گذشته به آمریکا زده شد. اما هوشیارانه اشاره کردند که انتقام خون شهید سلیمانی جدا و این است که آمریکا بساطش را از خاورمیانه جمع کند و رئیس جمهور هم در جلسه هیات دولت تعبیری ادیبانه بکار بردند که آنان دست شهید سلیمانی را قطع کردند و ما پای آنان را از خاورمیانه قطع میکنیم.
آنچه که مقام معظم رهبری به عنوان فصل افتتاحی یک موضعگیری بزرگ و مهم و تاریخی بلکه تاریخساز اتخاذ کردند؛ در یک سخنرانی معمولی و متکی به ذهن بیان کردند، در حالی که اگر یک کلمه به اشتباه نقل شود یا برداشت اشتباه شود ممکن است در حالی به صد توضیح نیاز داشته باشد.
در این سخنان تاریخساز حضرت آقا ضمن اعلام نواختن سیلی در پاسخ به ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی فرمودند که بحث انتقام جداست و باید کاری کرد که آمریکا بساطش را از خاورمیانه جمع کند.
آن ابهام که در ذهن نگارنده در مورد راهگشایی خون شهید سلیمانی وجود داشت؛ رفع شد.
سیستم تصمیمگیری نظامی ایران چنین مدیرانه هم پاسخی نظامی داد و هم انتقام را موکول کرد به اخراج آمریکا که قابل قیاس با خون شهیدی مثل سلیمانی باشد و این اقدام صد البته بیشتر از آنچه نظامی باشد؛ دیپلماتیک است.
درواقع در یک تصمیمگیری عملیاتی مینیاتوری، هم اقدام نظامی شد و هم هوشمندانه از بروز جنگ ممانعت شد. به نظرم ابعاد وعمق این سیاست را سالها بعد به درستی میتوانیم تحلیل کنیم.
مقایسه کنید این موضعگیری را در یک سخنرانی شفاهی با سخنرانی ترامپ در جمع خبرنگاران که از روی نوشته خوانده شد و معلوم بود استراتژیستهای سیاسی کاخ سفید آن را چنان مهندسی کردند که بیعقلی ترامپ چیزی اضافه از دهانش به بیرون نپراند که اسباب زحمت شود. بعد از اینکه پرزیدنت یک بار جلسه اعلام شده را بهم زد و در جلسه بعد هم با تاخیر وارد شد و سخنانش را خواند و بدون پاسخ به سوالی از خبرنگاران جلسه را ترک کرد.
البته باید اذعان کرد که استراتژیستهای سیاسی ـ نظامی کاخ سفید هم عاقلانه متن را دیکته کردند؛ چرا که جنگ به سود هیچ طرف نیست و به بیشتر به ضرر آمریکا ...
و آمریکا این را خوب میداند.