از اینکه به شکل عملی با یکی از صاحب قلمان متخلق به اخلاق اسلام عملا جدال احسن می‌کنیم؛ خوشحالم. برادر عزیزم به مواردی اشاره کردند که ناچار به پاره‌ای توضیحات هستم.
ـ1ـ من در کمال صراحت مطالبی را مکتوب کردم که یا درست است یا غلط. اگر درست است همگی دنباله‌روی کنیم و اگر غلط است مستندا باید به آن پاسخ بگوییم. طرح این مساله که در آن جلسه من این مطالب را نگفتم نقض منطق مقاله من نیست. بلکه ورود به بحثی است که جای متن و حاشیه را عوض می‌کند.
در عین حال فکر می‌کنم این جلسه مهم توسط بسیج رسانه یا دفتر امام جمعه محترم ضبط شده باشد. آنگونه که به یاد دارم حداقل بخش‌هایی از جلسه فیلمبرداری شد.
خوشبختانه آن مباحث در جمع بسیجیان رسانه مطرح شد و سخنان پنهانی نبود که بشود آن را کتمان کرد یا تغییر داد. صد البته این مضامین با مقدمات و ادبیاتی بیان شد که شأن امام جمعه محترم و بسیج رسانه که دعوت‌کننده بود؛ حفظ شود.
ـ2ـ اینکه این سخنان در حضور ایشان گفته شد؛ قبل از اینکه امتیازی برای من باشد؛ نشانه‌ی شکیبایی و حسن خلق ایشان است که اجازه می‌دهند افرادی در محضرشان خود ایشان را نقد کنند. گفتم «افراد» زیرا در میان تحسین و تمجیدهای بعضی از عزیزان از این مواضع امام جمعه محترم دو نفر منتقد و مخالف بودند؛ یکی برادر گرانقدرمان امیرعلی رضایی و یکی بنده اگرچه با تفاوت‌هایی در ماهیت.
ـ3ـ اشاره به شجاعت؛ استناد به کلام خود ایشان است که همواره تاکید دارند که روزنامه‌نگار باید شجاع باشد و قطعا معنای شجاعت تمجید از قدرت (مادی یا معنوی) نیست. بلکه نقد آن است.
ـ4ـ من در سر‌مقاله‌ای همان اوایل که ایشان مساله‌ی هفت‌سنگان را مطرح کردند نوشتم که امتیاز مهم موضع‌گیری ایشان در مقابل فساد؛ این است که کمترین شبهه جناحی در آن نیست که قابل تحسین است و در آن جلسه هم مطرح کردم با اصل و شروع مقابله با فساد هم هیچکس مخالف نیست. نقد بنده در مورد محتویات برنامه ثریا بود که امام جمعه را هزینه کردند و مقابل ساختار سیاسی و قضایی کشور قرار دادند. صراحتا گفتم که مجرم خواندن متهمی که هنوز پرونده‌اش در حال رسیدگی است؛ در شأن امام جمعه و نماینده ولی‌فقیه نیست. این موضوع را در جلسه اتاق فکر صداوسیما هم گفتم.
ـ5ـ اگر یادتان باشد حضرت آیت‌ا... بعد از سخنان من فرمودند که من برای تفسیر فساد از نظر قرآن به برنامه دعوت شدم. ولی بحث را من به طرف قرآن می‌کشیدم و مجری به طرف هفت‌سنگان!
البته در پایان جلسه هم توضیح دادند که منظورشان از این حرف تغییر مواضع نیست.
ـ6ـ من صدالبته گفتم که اگر رسانه‌ها در چارچوب قانون به این مساله می‌پرداختند به‌جا بود و مطالبه‌گری!
و اگر می‌پرداختند؛ امام جمعه در این موضع قرار نمی‌گرفت.
ـ7ـ روزنامه ولایت دو بار در مورد هفت‌سنگان گزارش تهیه کرد و چاپ کردیم. اما به طرف‌های مقابل هم پیغام دادیم که حق آنهاست که از خود دفاع کنند و ما این فرصت را به آنان می‌دهیم. حق این است که این فرصت در نمازجمعه و صداوسیما هم به آنها داده شود.
ـ8ـ آیا شما به یاد دارید که حضرت امام یا مقام معظم رهبری در بزرگترین پرونده‌های اقتصادی قبل از اینکه دادگاه حکمی صادر کند؛ متهم را مجرم و زمین‌خوار و کلاهبردار خطاب کرد باشند؟ اگر نکردند روشن است که نماینده‌شان هم صواب نیست که چنین کنند. این همه‌ی نکته است.
ـ9ـ در مورد خطبه هفته گذشته‌شان هم در همان سرمقاله دو سوال مطرح کردم. یکی اینکه چرا درباره نماینده‌ای که مورد تایید شورای نگهبان بوده یا خواهد بود و مردم به او رای دادند یا خواهند داد؛ لفظ عمله و بی‌ریشه به کار می‌رود آیا این بزرگداشت این تریبون مقدس است؟ و اینکه طبق چه قانونی می‌شود فردی را به دلیل حمایت یک فرد دیگر ردصلاحیت کرد؟ این مطالب را نفرمودند؟ اگر فرمودند صحیح است؟ به چه دلیل؟
ـ10ـ صدالبته نقد ما از مسئولی غیرمعصوم به معنای بی‌حرمتی یا نفی فضایل بسیارشان نیست. حضرتشان امام جمعه شهرمان است و همان‌گونه که به ساحتشان انتقاد می‌کنیم؛ اقتداء هم می‌کنیم.
سر مقاله
