مهناز اسماعیلی
از روز 25 آبان ماه که دسترسی به اینترنت محدود شد دغدغههای ما مطبوعاتیها هم دو چندان شد. در دنیای امروز که اینترنت و رسانه دو همراه جدانشدنی هستند واقعا جدا کردن آنها کار سختی بود آن هم برای ما به عنوان تنها رسانهی مکتوب استان که هر روز انتشار دارد.
هر چند که اتصال به برخی از سایتهای خبری با سرعت خیلی کم و قطع و وصلی فراوان در چند روز اول برای ما تا حدودی امکانپذیر شد ولی دسترسی به خیلی از اخبار همچنان ناممکن بود. حتی ارسال عکس و متن خبر برای خبرنگارمان که در برنامههای خبری حضور داشت توسط پیامرسانیهای داخلی به علت قطعی و کندی اینترنت خیلی زمانبر بود.
مجبور بودیم منتظر خبرنگار بمانیم تا از برنامهی خبری بیاید و خبر را بنویسد...
به هر حال تصمیم بر آن شد که مدیریت بحران داشته باشیم و با تشویق مدیر مسئول روزنامه کارمان را ادامه دادیم؛ حتی تا چهار صفحه کردن روزنامه پیش رفتیم ولی با مدیریت بحرانی که به همت تیم رسانهایمان انجام شد، سعی کردیم روزنامه هر روز همان هشت صفحه سر وقت روی دکهها باشد.
شاید هیچ کدام از خوانندههای روزنامه دغدغههای ما روزنامهنگاران را ندانند اینکه هر روز باید سر ساعتی خاص محصولمان را که با جان و دل از صبح پرورش دادهایم به مرحلهی چاپ بسپاریم.
اینکه اینترنت وصل باشد یا نباشد، اینکه هوا سرد باشد یا گرم، برق وصل باشد یا نه، وضعیت روحی و جسمی مناسبی داشته باشیم یا نه، هیچ کدام برای ما مطبوعاتیها فرقی ندارد؛ باید روزنامه را به مرحلهی چاپ برسانیم چون خوانندهها در انتظارند البته ما در استان به عنوان تنها روزنامهای که هر روز منتشر میشود در طی این ایام دغدغهها و استرسهای فراوانی داشتیم؛ قطعا روزنامههای پایتختنشین وضعیتشان با ما به مراتب خیلی فرق داشت.
اینترنت برای برخی از رسانههای سراسری وصل بود و دسترسی آنها به اخبار سریعتر و راحتتر بود ولی به هر حال برای نشریات محلی در استان دغدغهها و مشکلات خاصی وجود داشت که دوستان مطبوعاتی آن را درک کردند.