احکام قضایی یک آثار موردی دارد که منحصر است به پروندهای که مورد بررسی و قضاوت قرار میگیرد و یک آثار غیرمستقیم که گاهی این دومی بیشتر از اولی مورد نظر دستگاه قضایی است. اینکه فردی چاقوکشی کند و دیگری را مورد ضرب و جرح قرار دهد؛ حکمی دارد که صادر میشود و آن فرد مجازات شده پرونده تمام میشود.
اما گاهی فردی در یک منطقه ایجاد ارعاب میکند به چاقوکشی شهره است و دهها مورد سوءاستفاده از این سوءشهرت میکند. یک بار هم مجبور میشود از چاقو استفاده کند. اینجا قاضی تنها حکم مجازات موردی نمیدهد. بلکه بیشتر از مجازات موردی نظر به آثار غیرمستقیم مجازات است. مثلا اگر به شلاق محکوم است؛ اجرای حکم را در ملاءعام انجام میدهند که هم ترس اهالی منطقه از این فرد شرور بریزد و هم هیمنهی او و هم اینکه دیگران که انگیزه و آمادگی شرارت دارند، مجازات را به چشم ببینند و به بزه نزدیک نشوند.
همانگونه که اگر همه مردم یک روز بخواهند پولشان را از بانکها پس بگیرند، هیچ بانکی در دنیا قادر به پس دادن هم زمان همه مطالبات مردم نیست؛ چنانچه همه اشرار و اراذل بخواهند با هم اقدام به شرارت کنند هم پلیس و هم دستگاه قضا قادر به کنترل و مجازات آنان نیستند. اینکه میبینیم بیش از پانزده میلیون پرونده قضایی در دادگاهها داریم به این دلیل است که آثار غیرمستقیم مجازات کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
مجازات شرور یک مساله ؛ اما پاکسازی اجتماعی برای بالا رفتن هزینه شرارت، یک بحث کاملا جدا و پراهمیت است.
همانگونه که میدانیم دستگاه قضا پس از انتصاب آیتا.. رئیسی کمر همت به برخورد با کلاهبرداران و اختلاسگران بسته است. شنیده شده است که غیر از دعب عدالتی که در ایشان هست، مقام معظم رهبری هم ایشان را در این فقره مبسوط الید قرار دادند. گویا تحلیل بزرگان نظام به این نقطه رسیده است که امروز دشمن اصلی این نظام که هویت عدالت طلبانه آن را مورد هجوم قرار داده است؛ همین رانتخواریها و آقازاده بازیها و اختلاسهاست.
اما در این رابطه دو نکته بسیار مهم وجود دارد که اگر از آن غفلت شود؛ اقدام قضایی اخیر یا بیاثر خواهد شد یا مستهلک و مسئولین مربوطه در طول زمان خسته میشوند و مافیایی که در سازمانهای مختلف مثل اختاپوس سر دارد و سری را که میزنی سر دیگر به فعالیت ادامه میدهد؛ اقداماتی میکنند که در مدتی نه چندان بلند؛ آبها از آسیاب بیفتد و افراد کم کم بخشوده شوند و چند وقتی زندانی نیم بندی باشند و دوباره روز از نو، روزی از نو و این بار با تجربهای بیشتر کاری میکنند که دیگر احدی نتواند حرف مبارزه با آنان را بزند.
نکته اول همان است که دکتر روحانی رئیس جمهور محترم گفت. اما ناقص گفت.
ایشان گفتند اختلاس و رانتخواری با بگیر و ببند حل نمیشود. اما دقیقا نگفتند که پس با چه حل میشود؟ و اگر میدانند چرا اقدامی نکردند؟ و تا آن وقت که اقدامات احتمالیشان جواب بدهد؛ اگر دستگاه قضا بگیر و ببند نکند پس چه کند؟
معلوم است که اختلاس باید از سرچشمه کور شود و چشمه مسئولیتش با دولت است که یا اراده و توانایی مبارزه با آن را ندارد یا اختیار ندارد که در این صورت باید به رهبری و مردم بگوید که اختیار سرچشمه با دولت نیست!
نکته دوم اما مهمتر است و آن این که اختلاسگران و مافیای قدرت و ثروت، از آثار غیرمستقیم مجازاتها که مانند هالهای اثر وضعی دارد؛ جلوگیری کنند.
آقازاده دستگیر میشود و با وثیقه آزاد میشود. قانونی است؛ اما تزلزل و ترس در سودجویان زالو صفت ایجاد نمیکند. با گرفتن وکلای مبرز سعی در طولانی کردن محاکمات میکنند. قانونی است اما آثار هالهای غیرمستیم را از بین میبرد.
از بابک زنجانی چه خبر؟ هیچی. کسی نمیداند بدهکارهایش چقدر است و پولها را به چه کسی یا کسانی داده است. همان کسانی که بیگناهی را میآورند جلوی دوربین که به ترور دانشمندان هستهای اعتراف کند و حیثیت نظام و رسانه ملی را به باد میدهند؛ نمیتوانند از زیر زبان بابک زنجانی بیرون بکشند که پولها را چه کرده است؟
بنابراین چند وقت دیگر موجها میخوابد و پرونده حتی اگر با مجازات زنجانی هم ختم شود؛ آثار هالهای و وضعی آن دیگر از بین رفته است.
از مهمترین راههای جلوگیری از تحکیم آثار غیرمستقیم مجازات اختلاسگران و رانتخواران، این است که دستگاه قضا را مشغول مسائلی کنند که مورد توجه افکار عمومی است. مسائلی بیارزش که متاسفانه افکار عمومی بنا به دلایلی به آن حساس است.
یک روز مساله دختر آبی پیش میآید که دستگاه تبلیغاتی دولتی آمریکا تمام قد پشت آن قرار میگیرد و یک دعوای حیدری ـ نعمتی داخلی هم باعث میشود که دستگاهی که مشغول محاکمه و مجازات زالوصفتان است، درگیر یک خبر بیارزش شود که فلان منشی دادگاه در غیاب قاضی اعلام کرده است که متهم به 6 ماه حبس محکوم شده است.
یک روز هم دستگاه قضا را روبروی بدحجابان قرار میدهد و سلبریتیهایی که فلان حرف را زدند؛ اهانت به پیامبر کردند و باید محاکمه شوند.
سلبریتی مجازات بشود یا تبرئه بشود در هر صورت برنده است و دستگاه قضا بازنده!
یا فلان نماینده مجلس، فلان سخنرانی را کرده، پس باید احضار شود.
تردید نکنید که ایجاد سرگرمیهایی که افکار عمومی را مشغول میکند و قوه قضائیه را منفعل؛ برای ممانعت از جاری شدن آثار هالهای مجازات اختلاسگران است، تا مدتی بعد آبها از آسیاب بیفتد و روز از نو روزی از نو ...